گرنه زشکر و نمک آمیخت کام تو
این چاشنی که ریخته اندر کلام تو
در کام اژدها شدن آسان بود بسی
ای دل شود چو آن لب شیرین بکام تو
گفتی که بوی خون زچه دارد نسیم باغ
گویا رسیده بوی دلم بر مشام تو
ترسم بره نسیم بر اغیار بگذرد
کو محرمی که تا بگذارم پیام تو
فرزانه جهانم و دیوانه غمت
جان سوخته بر آتش سودای خام تو
ای ساقی این شراب که در ساغر تو ریخت
کافتاد عکسهای مخالف بجام تو
از حلقه های زلف تو پیداست چهره ات
دیدم چه روزهای مکرر زشام تو
ای عشق لایزال آشفته شد گواه
بر بی ثباتی دو جهان و دوام تو
تا زند مردمان بملک در هوای دوست
بر خاص فخرها کند امروز عار تو
شیر خدائی و علی و مظهر جلال
زد سکه ولایت ایزد بنام تو
رضوان بود برشک زدربان درگهت
غلمان کند غلامی کمتر غلام تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به زیبایی و شیرینی عشق و احساسات عمیق انسانی پرداخته است. شاعر به توصیف حالات خود در عشق و جاذبهای که معشوقش دارد میپردازد. او به این نکته اشاره میکند که کلام و رفتار معشوق مثل چاشنیای خوشمزه است که زندگیاش را شیرین میکند. در عین حال، ترس از اینکه پیام عشقش به گوش کسانی دیگر برسد، او را آزار میدهد. شاعر به قدرت و جلال عشق اشاره دارد و معتقد است که این عشق میتواند انسان را دچار دیوانگی کند و با تصاویری از معشوق و احساساتش، جهان را تحت تأثیر قرار دهد. در نهایت، این شعر تصویری از عشق ابدی و بیثباتی زندگی را روایت میکند که در سایهی محبت و جاذبهی محبوب شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر شکر و نمک در هم آمیخته شود، کام تو شیرین و تلخ میشود و این طعم و مزهای که در کلام تو نمایان است، به خاطر این ترکیب است.
هوش مصنوعی: دل، سختی و خطراتی که برای دستیابی به عشق و محبت وجود دارد را به خاطر داشته باش. مانند این که انسان میتواند به راحتی در کام اژدها بیفتد، اما وقتی که عشق و زیبایی لبهای شیرین در انتظارش باشد، آن خطرات ارزشش را دارند.
هوش مصنوعی: گفتی که چرا نسیم باغ بوی خون میدهد؛ انگار بوی محبت من به تو رسیده است.
هوش مصنوعی: میترسم نسیم صبحگاهی پیام تو را به دیگران برساند، زیرا کسی را ندارم که بتوانم این پیام را به او بسپارم.
هوش مصنوعی: من دانشمند و آگاه هستم اما به خاطر عشق و غمت، جانم در آتش آرزوهایی که هنوز به حقیقت نپیوسته، میسوزد.
هوش مصنوعی: ای ساقی، این شرابی که در جام تو ریخته شده، به همان اندازه که تصویرهای ناپسند در آن گنجانده شده، زیبایی و کمال جام تو را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: از گیسوان تو مشخص است که چهرهات را در روزهای متعددی که شبها به یاد تو بودهام، دیدهام.
هوش مصنوعی: ای عشق پایدار، نشانهای از ناپایداری و بیثباتی دو جهان هستی و استحکام و ماندگاری تو.
هوش مصنوعی: امروز به خاطر علاقهمندی به دوست، افراد در مقام سلطنت در حال فخر و مباهات هستند، پس این موضوع بر تو عیب و نقصی به شمار میآید.
هوش مصنوعی: شیر خدایی، علی، و نماد عظمت، نشان سلطنت الهی را به نام تو ضرب کردند.
هوش مصنوعی: بهشت را در آستان درگاهت میتوان دید؛ جوانانی در آنجا خدمت میکنند که کمتر از خود تو هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اکنون دهند خصمان ای شاه کام تو
واکنون کنند جان جهان را بنام تو
گر تو یکی پیام فرستی بشاه روم
آید بسر بخدمت دارالسلام تو
هستند نامدار تو شاهان این جهان
[...]
بر عمر خویش گریم یا بر وفات تو
واکنون صفات خویش کنم یا صفات تو
رفتی و هست بر جا از تو ثنای خوب
مردی و زنده مانده ز تو مکرمات تو
دیدی فضای مرگ و برون رفتی از جهان
[...]
ای نور دیده را نگرانی بسوی تو
جانا تعلقیست دلم را بکوی تو
گر دیگران ز وصل تو درمان طلب کنند
ما را بس است درد تو و آرزوی تو
چشم جهان به ماه رخت دین سالهاست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.