گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

ای زده بر خط مشگین بر گل سوری رقم

کوفته از عنبر سارا بفرق مه علم

عنبر تر پروری در آتش اینت معجزه

معجزه دیگر نمک از قندی ریزی دم به دم

دست موسی داری و پیچیده اژدر ساحری

سحر تو با معجز موسی زند پهلو بهم

زلف تو مجنون و سرگردان بگرد عارضت

چشم تو لیلا و مژگان گرد او همچون حشم

سوره و الشمس و واللیلی بقرآن خوانده ای

بر رخ و زلف تو ایزد میخورد آنجا قسم

ماه تامت خواندم این تشبیه ناقص بوده است

نور تو هر روزه بیش وضوی او هر لحظه کم

عاشق افروخته رخسار و خندان کس ندید

خشک لب بایست عاشق چهره کاهی دیده ام

آفتاب حشر اگر تابد برون از اعتدال

سایه زلفت مبادا از سر آشفته کم

داور دنیا و دینی ساقی حوض رسول

راست کردی دین احمد را تو از آن تیغ خم

هم عرب را میری و هم ترک دیلم را ظهیر

رحمتی ای پادشه بر این ثناخوان عجم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
قطران تبریزی

هرکه دائم با نگار خویشتن باشد به هم

دلش ناویزد به درد و جانش ناویزد به غم

پشتش از هجران نباشد چون دو زلف او دو تا

دلش از انده نباشد چون دو چشم او دژم

من بدل کردم بشادی غم بوصل یار خویش

[...]

مسعود سعد سلمان

افتخار اهل تیغ ای صاحب اهل قلم

شمع سادات عرب خورشید احرار عجم

ای امین شاه غازی صاحب دیوان هند

روشن از رای تو بینم کار تاریک حشم

ای عمید ملک سلطان بوالفرج اهل فرج

[...]

امیر معزی

هفت چیز از خسرو عالم همی نازد به هم

دین و ملک و تاج و تخت و رایت و تیغ و قلم

آن خداوندی که مغرب دارد او زیر نگین

وان شهنشاهی که مشرق دارد او زیر علم

سایهٔ یزدان ملک شاه آن‌که اندر ملک خویش

[...]

سنایی

چون به صحرا شد جمال سید کون از عدم

جاه کسرا زد به عالم‌های عزل اندر قدم

چون نقاب از چهرهٔ ایمان براندازد زند

خیمهٔ ادبار خود کفر از خجالت در ظلم

کوس دعوت چون بزد در خاک بطحا در زمان

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
وطواط

ای حریم صدر تو ترسندگان را چون حرم

از تو گشته بیضهٔ خوارزمشاهی محترم

طایر عدل ترا صحن زمین زیر جناح

ناظر قدر ترا سطح فلک زیر قدم

چرخ گردان بر ندارد جز بفرمان تو گام

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه