دوست بیدوست بگلشن بتماشا نرود
گو سکندر سوی ظلمات بتنها نرود
چون بگیسوی تو منسوب بود شام فراق
به که ناید سحر و این شب یلدا نرود
هر که در کعبه کوی تو طوافی کرده است
آید از کعبه بطوفش که از آنجا نرود
ساکن گلشن کوی صنم گلرخسار
بتفرج بگلستان و بصحرا نرود
هر کرا خار محبت بخلد اندر دل
بستر از خار کند بر دیبا نرود
سرو زیبا رود و آید از باد شمال
چون تو رعنا نبود همچو تو زیبا نرود
لاله باغ وفائیم به تغییر زمان
داغ سودای تو هرگز زسویدا نرود
عاشقی گر نرود از در جانان بفغان
عندلیبی است که از باغ بغوغا نرود
گفتم از نقطه موهوم و نگویم زآن لب
کاندرین نکته همانا سخن ما نرود
عشق در فطرت عشاق سرشته زازل
که بشمشیر و بزور و بمدارا نرود
شهر یغما همه ترکان ستمگر دارد
هر کس این ترک ببیند سوی یغما نرود
گر کسی گوهر مقصود بیاید در خاک
بعبث در هوس در سوی دریا نرود
جان آشفته مقیم سر کوی علی است
روح مجنون زسر تربت لیلا نرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و عشق اشاره میکند و بر این نکته تأکید دارد که هیچ کس نمیتواند از زیباییها و دلانگیزیهای معشوقه خود دور شود. او بیان میکند که مانند سکندر، کسی نمیتواند به تنهایی به دل تاریکی برود و از زیباییهای گلشن واقعی خود دور شود. همچنین اشاره میکند که درد و عشق در قلب عاشقان همیشه وجود دارد و هیچ چیزی نمیتواند آنها را از یاد عشق معشوقهشان بازدارد. در نهایت، شاعر نشان میدهد که عشق در ذات عشاق قرار دارد و نمیتوان آن را با زور یا اجبار تحتالشعاع قرار داد.
هوش مصنوعی: اگر دوستی در گلستان وجود نداشته باشد، هیچکس مانند اسکندر، به تنهایی به سمت تاریکی نمیرود.
هوش مصنوعی: وقتی که شب یلدا به سر میرسد و دوری تو به شبهای طولانی میافزاید، دیگر هیچ صبحی از راه نخواهد رسید و این شب به طولانیترین شبها تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که در کعبه، نزد تو مشغول طواف و عبادت شده، باید از کعبه خارج نشود و باید به طواف ادامه دهد.
هوش مصنوعی: شخصی که در گلشن و در کنار معشوق زیبا زندگی میکند، هرگز به باغ یا دشت نمیرود.
هوش مصنوعی: هر کس که عشق و محبت در دلش جا گیرد، آن عشق مانند خار لباس زیبایش را پاره و آسیبدیده خواهد کرد.
هوش مصنوعی: سرو زیبا و بلند از باد شمال میوزد، اما هیچ کس به زیبایی و لطافت تو نمیرسد.
هوش مصنوعی: لالههای باغ عشق ما با تغییر زمان پژمرده نمیشوند و آرزوی تو هرگز از دل من محو نخواهد شد.
هوش مصنوعی: عاشق اگر از محبوبش گله و ناله نکند، مانند بلبل است که از باغ و جیکجیک نمیتواند دور بماند.
هوش مصنوعی: گفتم درباره یک موضوع مبهم صحبت نکنم، زیرا حتی به آن نکته هم نخواهد رسید که سخن ما چیست.
هوش مصنوعی: عشق بخشی از ذات و سرشت عاشقان است و با هیچگونه زور و قدرتی نمیتوان آن را به دست آورد یا از بین برد. عشق تنها با محبت و رفتار نیکو قابل درک و تجربه است.
هوش مصنوعی: شهر یغما پر از ترکهای ظالم است و هر کسی که این ترکها را ببیند، به سمت یغما نمیرود.
هوش مصنوعی: اگر کسی گوهری باارزش در خاک پیدا کند، بیهوده است که در آرزوی رفتن به دریا باشد.
هوش مصنوعی: وجود پریشان و بیقرار من در کنار کوی علی است و روح عاشق مجنون هرگز از کنار قبر لیلا دور نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که مجموع نباشد به تماشا نرود
یار با یار سفرکرده به تنها نرود
باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
بر دلآویختگان، عرصه عالم تنگست
[...]
سر سودای تو هرگز ز سر ما نرود
برود این سر سودایی و سودا نرود
پرتو نور تجلی رخت، ممکن نیست
که اگر کوه ببیند دلش از جا نرود
پای سست است و رهم دور از آن میترسم
[...]
یار تنها شد و آن به که به تنها نرود
جان من رفت بدو تا تنِ تنها نرود
او همیرفت چو باد و ز تن خاکی من
گَرد آویخته در دامن او تا نرود
خیز و پیغام بَر ای باد، خدا را، و بگو
[...]
دلبرا نقش خیالت ز دل ما نرود
مُهر مهرت نفسی زین دل شیدا نرود
نگذرد بر من سودا زده روزی به غلط
که دلم از سر زلف تو به سودا نرود
لحظه ای در همه اوقات میسّر نشود
[...]
دل آگاه به هر شورشی از جا نرود
آب گوهر بسر از جوشش دریا نرود
غرض اهل دل از سیر و سفر آزارست
می کشم دامن ازان خار که در پا نرود
بار غم از دل مجنون که تواند برداشت؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.