مگر ای عشق سر پرسش عشاق نداری
یا که داری و نظر بر من مشتاق نداری
ای که زآهنگ مخالف روی از راه به مجلس
راستی آگهی از نغمه عشاق نداری
نه گمانم که شبی روز شود در همه عمر
گر تو چون خور نظری بر همه آفاق نداری
چون تویی چشمه خورشید جهان شد ز تو روشن
از چه بر ساحت عاشق سر اشراق نداری
عهدت از مهد به پایان ببرم تا به لحد هم
تا نگویی سر پاییدن میثاق نداری
مددی زهر غمم میکشد و تلخی تریاق
غفلتت چیست مگر ساقی تریاق نداری
به تغافل مگذر رفته خلافی اگر از من
می بیاور مگر آن آتش حراق نداری
گر من آشفتهام و رند و نظرباز و قلندر
خبر از صومعه زاهد زراق نداری
دست من گیر تو ای دست خدا از سر رحمت
کاینچنین بیسر و پا در همه آفاق نداری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق خود خطاب میکند و از او میپرسد آیا پاسخی برای سؤالهای عاشقان ندارد. او از بیتوجهی عشق به خود گلایه میکند و اشاره میکند که با وجود اینکه دنیا به روشنایی او نیاز دارد، اما عشق به او نگاهی ندارد. شاعر میگوید حتی اگر عمرش به پایان برسد، هنوز به وعدههای عشق وفادار میماند و از تلخیهای عشق رنج میبرد. او از عشق میخواهد که به او توجه کند و سرنخی از عشق و ارتباط خود پیدا کند و در نهایت از دست خدا درخواست رحمت و کمک میکند. شعر به احساسات عمیق و تناقضات عشق و دلتنگی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: آیا تو ای عشق، از سوالات و خواستههای عاشقان بیخبر هستی؟ یا اینکه خبر داری اما نگاهت به عاشق مشتاق من نیست؟
هوش مصنوعی: ای کسی که از صدای زشت و ناهماهنگ فرار میکنی، به جمع راستپنداران ورود نکن؛ تو از نغمههای عاشقانه و زیبای دلها بیخبر هستی.
هوش مصنوعی: من فکر نمیکنم که در طول عمرم شبی باشد که صبح شود، اگر تو مانند خورشید به همه جا نظر نداشته باشی.
هوش مصنوعی: تو مانند چشمهٔ تابان خورشید هستی که جهان را از وجود خود روشن کردهای، اما نمیدانی چرا عاشق، در برابرت نور و الهام به دست نمیآورد.
هوش مصنوعی: عهد و پیمان تو را از همان کودکی تا زمان مرگ حفظ میکنم، تا هرگز نگویی که در ادامهی مسئولیتهایت کوتاهی کردهام.
هوش مصنوعی: کمک کن، چون غمم مثل زهر زندهام را میسوزاند و تلخی بیخبری و غفلتت چه فایدهای دارد؟ انگار که تو هیچ دارویی برای این درد نمیدانی.
هوش مصنوعی: اگر از من خطایی سر زده، بیتوجهی نکن و آن را نادیده نگیر، چون تو هم آتش خشم و انتقام را در دل نداری.
هوش مصنوعی: اگر من سردرگم و سرکش هستم و به دنبال تجربههای نو، چه اهمیتی دارد که تو از حال زاهد و پرهیزگار که در صومعهاش نشسته خبر نداری؟
هوش مصنوعی: دست تو را بگیر، ای نیروی الهی، چون به خاطر رحمتت، من اینگونه بیپناه و بیقدرت در دنیا سرگردانم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.