اگر چو شمع ز تو آتشم به سینه نبود
ز چیست هر شبم از دل به سر برآید دود
کسی که شوق طواف حرم به سر دارد
عجب مدار به سر گر که بادیه پیمود
ز عشق منت بیحد بود به گردن من
که کرد بندم و از بند عالمم بربود
مرا از آن چه که اندام تست نقره خام
درون سینه دلت آهنی است سیماندود
مکن ملامت پردهدری زلیخا را
به مصر حسن چو یوسف ز پرده روی نمود
هزار جان بخرم پیش تیغت اندازم
به قتل همچو منی گر تو میشوی خوشنود
به شام هجر تو دلمرده است آشفته
چسان بگو تن بیروح زنده خواهد بود
شهید عشق شوم زآنکه عشق دست خداست
که هست شاهد غیبش در آینه مشهود
علی ولی خدا مظهر جلال و جمال
که هفت قلعه خیبر ز ناخنی بگشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و شوق عمیق شاعر به معشوق است. شاعر به آتش درون خود اشاره میکند که ناشی از عشق است و از درد جدایی میگوید. او محبت و شوق به طواف حرم را نشان میدهد و بیان میکند که عشقش بندش میکند و او را از دنیا آزاد میسازد. همچنین، به زیبایی معشوق و قدرت عشق اشاره میکند که حتی در شرایط سخت و غم، زندهکننده است. در نهایت، شاعر از منزلت علی ولی خدا به عنوان مظهر جلال و جمال صحبت میکند و به قدرت او در فتح قلعههای خیبر اشاره دارد. این شعر به نوعی عشق الهی و قدرت آن را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: اگر مثل شمع، آتش عشق تو در قلبم نمیسوخت، پس چرا هر شب از دلام دود بلند میشود؟
هوش مصنوعی: کسی که آرزوی زیارت حرم را در دل دارد، تعجب نکن اگر با وجود سختیها و مسیرهای دشوار، از میان بیابانها عبور کند.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق، منت بینهایتی بر گردن من است؛ چرا که او من را به خود وابسته کرده و از قید و بندهای دنیا آزاد نموده است.
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی و ظاهرت شگفتزدهام، اما در درونت چیزهای محکم و قویتری وجود دارد که با ظرافت پوشیده شدهاند.
هوش مصنوعی: به کسی که به خاطر افشا کردن حس زیبایی و دلربایی دیگران مورد سرزنش قرار میگیرد، نباید بیمورد خرده گرفت. همانطور که زلیخا در مصر به زیبایی یوسف عشق ورزید و او را آشکار کرد، در واقع نباید از آوردن زیبایی و عشق در زندگی عیبجویی شود.
هوش مصنوعی: اگر تو خوشنود شوی، من هزار جان میخرم و پیش تیغ تو میاندازم تا بکشیام، مثل منی که عاشق توست.
هوش مصنوعی: دلمرده من به خاطر جداییات از شام بیتاب و بیقرار است. چگونه میتوانی بگویی که یک بدن بیروح و بیعاطفه زنده خواهد ماند؟
هوش مصنوعی: عاشقانه میگوید که آمادهام تا جانم را فدای عشق کنم، چرا که عشق را نعمت خداوند میدانم و این عشق را به گونهای میبینم که در آینهای که پنهان نیست، شاهد وجودش هستم.
هوش مصنوعی: علی، ولی خدا، نماد عظمت و زیبایی است که با یک حرکت، هفت قلعه خیبر را فتح کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر چه عذر بسی بود روزگار نبود
چنان که بود به ناچار خویشتن بخشود
خدای را بستودم، که کردگار من است
زبانم از غزل و مدح بندگانش نسود
همه به تنبل و بند است بازگشتن او
[...]
همی روی و من از رفتن تو ناخشنود
نگر به روی منا تا مرا کنی پدرود
مرو که گر بروی باز جان من برود
من از تو ناخشنود و خدای ناخشنود
مرا ز رفتن تو وز نهیب فرقت تو
[...]
از اهل ملک در این خیمهٔ کبود که بود
که ملک ازو نربود این بلند چرخ کبود؟
هر آنکه بر طلب مال، عمر مایه گرفت
چو روزگار بر آمد نه مایه ماند و نه سود
چو عمر سوده شد و، مایه عمر بود تو را
[...]
خزان ببرد ز بستان هر آن نگار که بود
هوا خشن شد و کهسار خشک و آب کبود
نگارهای نو آئین ز گلستان بسترد
پرندهای بهاری ز بوستان بربود
ز کله های بهاری نه بوی ماند و نه رنگ
[...]
ز بار نامه دولت بزرگی آمد سود
بدین بشارت فرخنده شاد باید بود
نمونه ای ز جلالت به دهر پیدا شد
ستاره ای ز سعادت به خلق روی نمود
به باغ دولت و اقبال شاخ شادی رست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.