گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

بلبل خوش نوا بکش نغمه زصوت خار کن

گل چو صلای وصل زد نوبت خوشدلی بزن

مطرب بزم عاشقان پرده عشق ساز کن

ساقی بزم می بده ریشه غم زدل بکن

شاهد پارسی بچم مست شو و قدح بده

نقل و میم بیارهان زآن لب لعل و زآن دهن

مرده دلی چو زاهدان چند زغم فسرده ای

راح مسیح دم بکش زنده شو و بدر کفن

راح سبک بیارهی رطل گران بگیر هان

تا همه جان جان شوی چند کشی تو بار تن

بوسه بده تو پی زپی تلخی هجر تا بکی

زآنکه بکنج آن لبان شهد نهفتی و لبن

خیز بیا بسر مرا تنگ بکش ببر مرا

تا که دو تن یکی شود هر دو درون پیرهن

من زسماع چنگ و نی رقص کنان چو صوفیان

تا که برقص آورم شاهد و شمع انجمن

از در آشتی درآ عهد مؤالفت بپا

دولت حسن باشدت خلق نکو کن و حسن

آشفته قصه ای بگو آن خم زلف مشکبو

تا که زگفته ات برد نافه صبا سوی ختن

مدح شه جهان بگو زآن شه راستان بگو

مهدی صاحب الزمان آنشه عصر و الزمن

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
مولانا

چند گریزی ای قمر هر طرفی ز کوی من

صید توایم و ملک تو گر صنمیم وگر شمن

هر نفس از کرانه‌ای ساز کنی بهانه‌ای

هر نفسی برون کشی از عدمی هزار فن

گرچه کثیف منزلم شد وطن تو این دلم

[...]

همام تبریزی

تازه شود حیات ما چون بگشاید او دهن

بوی گل است یا نفس آب حیات یا سخن

از نفسش مشام ما نافه مشک می‌شود

شاید اگر برون بری مجمر عود از انجمن

گر به چمن در آید او یاد نیاورد کسی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از همام تبریزی
اوحدی

باغ بسان مصر شد از رخ یوسف سمن

گشت روان ز هر طرف آب چو نیل در چمن

جامهٔ توبه زشت شد، وقت کنار کشت شد

بر صفت بهشت شد، باغ، به صد هزار فن

عمر عزیز شد به سر، تخت عزیز گل نگر

[...]

خواجوی کرمانی

بلبل خوش سرای شد مطرب مجلس چمن

مطربه ی سرای شد بلبل باغ انجمن

خادم عیشخانه کوتاه بکشد چراغ را

زانک زبانه می زند شمع زمرّدین لگن

ساقی دلنواز گو داد صبوحیان بده

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه