در همه آفاق طاقی در همه عالم تمامی
صبح عیدی شام وصلی ماه خاصی شمع عامی
همچو کیفیت به طبعی همچو مینایی به چشمی
چون روان جاری به جسمی ذوقسان مضمر به کامی
در همه صورت بدیعی در همه معنی لطیفی
در همه چشمی قبولی در همه خویی تمامی
عاجزم اندر صفاتت تا چه خواهد بود ذاتت
نور محضی جان صرفی یا ملک یا مه کدامی
همچو نشئه در شرابی نای مطرب را نوایی
گلبن و سروی به بستان آفتاب و مه به نامی
رند مستی پارسایی مطربی مانی نوایی
ساقیای در بزم مستان یا که صهبا یا که جامی
چون دُهُل اندر خروشی خُمصفت دایم بجوشی
زآتش می پخته کن خود را تو ای صوفی که خامی
نیکنامی در طریق عشق بدنامی است خوش باش
گر تو بدنامی به عشق آشفته آخر نیکنامی
خدمتت آرد فرشته هم غلام تست غلمان
گر به خیل بندگان حیدر صفدر غلامی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییها و جذابیتهای وجودی معشوق میپردازد و آن را با نمادهایی از طبیعت و نوشیدنیهای خوش طعم مقایسه میکند. او به عشق و مستی اشاره میکند و بیان میکند که در عشق، نیک نامی و بدنامی اهمیت چندانی ندارد. همچنین از جستجوی صفات الهی و شناخت ذات معشوق سخن میگوید و به این نتیجه میرسد که در عشق و پیوند با معشوق، روح و جان آدمی به کمال میرسد. شاعر از ساقی (نوشیدنیساز) و دلسوزی او یاد میکند و اشاره میکند که عشق چون بادهای شادابکننده است که انسان را به وجد میآورد. در نهایت به خدمتگزاری و ارادت به معشوق و دیگران نیز اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در تمام جهان، به نوعی، نشانهای از زیبایی و شکوه وجود دارد. در هر صبح، مانند عیدی تازه، و در هر شام، پیوندی خاص و دوستداشتنی میان همه چیز برقرار است. شمعی که نورش به همه میتابد، مسألهای عمومی و جهانی است.
هوش مصنوعی: مانند حالتی طبیعی که به سلیقهای خاص وابسته است، همچون درخشندگی رنگی زیبا به چشمی جذاب، چون روحی که به آرامی در تن جاری است، و نیز مانند لذتی نهان که در دل یک آرزو پنهان است.
هوش مصنوعی: در هر شکلی زیبایی وجود دارد، در هر مفهومی لطافت و شگفتی دیده میشود، در هر نگاهی پذیرش و قبول وجود دارد و در هر خصوصیتی کمال و تمامیت حس میشود.
هوش مصنوعی: من در توصیف ویژگیهایت ناتوانم و نمیدانم ذات تو چیست، آیا تو نوری خالص هستی، روحی خالص یا فرشتهای یا ماه، کدام یک از اینها هستی؟
هوش مصنوعی: در یک حالت سرخوشی شبیه به مستی، صدای نای موزون و دلنشینی را میشنویم که مانند نغمهای از گلها و درختان سرو در باغ، در تابش آفتاب و در نور ماه به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: در اینجا به توصیف حالتی از شادی و سرمستی پرداخته شده است. شخصی در حال لذت بردن از زندگی است و به دنبال زیبایی و شادی در جمع مستان است. او در جستوجوی آن است که چه چیزی او را بیشتر به حال خوش میآورد، آیا آن شراب است یا جامی دیگر. این حالت نمایانگر عشق به زندگی و زیباییهای آن است.
هوش مصنوعی: وقتی که صدای طبل به گوش میرسد، مانند یک کاسهی پرشور همیشه در حال جوش و خروش است. ای صوفی، برای اینکه خود را از خامی نجات دهی، باید مثل میای که در آتش پخته میشود، دچار تغییر و تحول شوی.
هوش مصنوعی: در راه عشق، داشتن نام نیک به معنای بدنام بودن است. اگر تو هم بدنام هستی، خوشحال باش، زیرا در نهایت عشق و آشفتگی آن باعث میشود که نام نیک به تو تعلق بگیرد.
هوش مصنوعی: اگر فرشتهها هم به خدمتت بیایند، باز هم غلام تو هستم. حتی اگر در جمع بندگان حیدر (علی) قرار بگیرم، همچنان خادم تو خواهم بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر برافرازی به چرخم ور بیندازی ز بامی
ماجرای پادشاهان کس نگوید با غلامی
رای آن دارم که روی از زخم شمشیرت نپیچم
کم نه روی اعتراضست و نه روی انتقامی
تا تو روزی رخ نمایی، یا شبی از در درآیی
[...]
یا ملولاً عن سلامی أنت فی الدنیا مرا می
کلما أعرضت عنی زدت شوقاً فی غرامی
گرچه مه در عالم آرائی ز گیتی بر سر آمد
کی تواند شد مقابل با رخت از ناتمامی
طوطی دستانسرا شد مطرب از بلبل نوائی
[...]
از حرم تا شام گردون بر زمین گسترد دامی
که نه شاهینی ز بندش رست خواهد نه حمامی
قاهر آمد دست کین بازوی کفر افتاد چیره
نه نشانی ماند از ایمان نه از اسلام نامی
تا کی ای دست عتاب و عدل حق در آستینی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.