چون نسیم از برم آن ماه بناگاه گذشت
بر من آن رفت که بر شمع سحرگاه گذشت
نیمی از آن خم گیسو بکفم بود و گرفت
آه از آن عمر درازم که چه کوتاه گذشت
بوی پیراهن یوسف نشنیدم و دریغ
همه عمرم چو گدایان بسر راه گذشت
واعظ از طول قیامت چکنی قصه برو
آزمودیم و همه روز بیک آه گذشت
مرک چون تاختن ارد به بنی نوع بشر
بر گدا نیز همان رفت که بر شاه گذشت
سیخ کمانا چه بزه میکنی از ناز کمان
وه که از کوه گران غمزه جانکاه گذشت
لیلی از حالت مجنون چه بپرسی که چه شد
سایه وار از پی تو بوده و همراه گذشت
گفتی ای ماه دو هفته که مهی در سفرم
سالها بر من آشفته در این ماه گذشت
از فراق تو پناهم بدرشاه نجف
آنکه از نه فلکش پایه درگاه گذشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به میگذران زندگی و احساسات خود میپردازد. او از لحظات گذرای زندگی و زیباییهایی که به سرعت از کنار او میگذرند، صحبت میکند. این غم و اندوه ناشی از عمر کوتاه و ناپایداری زندگی، او را آزار میدهد. شاعر از فراق معشوق و دلتنگیاش میگوید و به این نکته اشاره میکند که زندگیاش مانند یک گدای بیچشمانداز گذشته و تجربههایی را به تصویر میکشد که به سرعت میگذرند و سرانجام، توجه به فاصلهها و عدم توجه به لحظات گرانبها را موجب میشوند. او همچنین به مقایسه میان سرنوشت افراد مختلف و تأثیرات زمان بر همه اشاره میکند.
هوش مصنوعی: چون نسیم لطیف و خنکی از کنارم عبور کرد، آن چهره زیبا ناگهان بر من گذشت، مانند نوری که به آرامی بر شمع در سپیدهدم میتابد و شعلهاش را خاموش میکند.
هوش مصنوعی: نیمهای از زیبایی او در گیسویش بود که در دستم بود و از این عمر طولانی حسرتی به دل داشتم که چقدر زود گذشت.
هوش مصنوعی: تمام عمرم را بیهوده سپری کردهام و هیچ نشانی از محبوبم پیدا نکردهام، مثل گدایانی که همیشه در انتظارند و هیچگاه به خواستهشان نمیرسند.
هوش مصنوعی: واعظ از عذاب روز قیامت سخن میگوید و ما در این باره امتحان کردهایم. اما تمام روزها تنها با یک آه گذشت.
هوش مصنوعی: وقتی که اسب (مرک) میتازد، چه بر مردم عادی و چه بر ثروتمندان، همانگونه رفتار میکند. به عبارتی، این نشان میدهد که سرنوشت و حوادث برای همه انسانها، بدون توجه به جایگاه اجتماعیشان، یکسان است.
هوش مصنوعی: ای تیر کمان، چرا به این ناز و زیبایی مینازی؟ وای بر من که از کوه سخت و سنگین، گامهای غمانگیز تو را پشت سر گذاشتم.
هوش مصنوعی: لیلی، حال مجنون را از چه بپرسی؟ او مانند یک سایه همیشه از تو پیروی کرده و در کنار تو بوده است.
هوش مصنوعی: ای ماه، تو دو هفته است که در سفر هستی، اما من سالهاست که به خاطر نبودنت دلتنگ و آشفتهام. زمان طولانی بر من گذشته است در حالی که تو در دوری به سر میبری.
هوش مصنوعی: از دوری تو به سراغ پناهی در نجف رفتم، همان کسی که از نه آسمان و جهانی که بر آن است، عبور کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.