بردم زعشق آن لب شیرین مرارتی
سودایت آتشست و بجان زو حرارتی
نبود خسارت از دل و دین گشت صرف عشق
بی مایه کس نکرده بعالم تجارتی
ترکان غمزه با صف مژگان ستاده اند
تا ابرویت بقتل که دارد اشارتی
گفتم بچشم خانه بسازم بغمزه گفت
حاشا که کس بآب گذارد عمارتی
زاهد میان حلقه پاکان نشسته ای
گویا زآب میکده کردی طهارتی
رویت بر آسمان صباحت مه تمام
بستان حسن یافت زخطت خضارتی
گر بایدت خرابی دل گفت پیش دوست
ای آه من زسینه شبی کن سفارتی
ای سینه دل بغمزه آن ترک مست رفت
یغمائیان زملک تو بردند غارتی
آبی بزن بر آتشم ای عشق خانه سوز
کز سوز عقل و نفس عیان شد شرارتی
دشنام تلخ زآن لب شیرین مگو بغیر
دشنام اگر چه تلخ تو شیرین عبارتی
پیش امیر مشرق و مغرب علی که کس
جز او نیافته است بر امکان امارتی
آشفته گو بچنگ اعادی بود اسیر
برهانش از میان باندک اشارتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از عشق و احساسات عمیق ناشی از آن صحبت میکند. شاعر به زیبایی محبوبش اشاره میکند و از آتش عشق و درد ناشی از جدایی مینالد. او میگوید بزرگترین زیانها از دل و دین نیست بلکه صرف عشق و محبت به دیگران است. هرگونه زیان و گرفتاری ناشی از عشق را بیان میکند و به کلام شیرین محبوبش اشاره دارد. همچنین به زاهدی که در حلقه پاکان نشسته اشاره کرده و به زیباییهای محبوبش میپردازد. در نهایت، شاعر به دنبال آرامش و خاموش کردن آتش عشق خود است و از درد و رنج دل خود میگوید. در کل، شعر حسرت و زیبایی عشق را به تصویر میکشد و به تأثیرات آن بر زندگی انسانها میپردازد.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق، از آن لب شیرین و دلنشین رنج و درد را بردم. سوز عشق تو مانند آتش است و در دل من حرارت و تپش ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: خسارت و آسیب به دل و دین انسان نمیرسد، و همه چیز به عشق وابسته و بیفایده است؛ هیچکس در این دنیا تجارتی نکرده است.
هوش مصنوعی: ترکان با چشمهای زیبا و مژههای بلند، در صف ایستادهاند تا به ابروهای تو اشاره کنند که نشانهای از عشق یا جذابیت دارد.
هوش مصنوعی: گفتم میخواهم به عشق تو خانهای بسازم، اما او با ناز و لطافت پاسخ داد که هیچ کس نمیتواند با آب، بنایی را بنا کند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که زاهد در جمع پاکان و پرهیزکاران نشسته است، اما به نوعی نشان میدهد که در حقیقت با دنیای مادی و مبدأ عشق و خوشیها آشنا شده و از آنها بهرهمند شده است.
هوش مصنوعی: چهرهات مانند آسمان زیباست و مه تمام، زیبایی چهرهات را به سبزینگی و لطافت گلهای باغ میبخشد.
هوش مصنوعی: اگر دلت را میخواهد خراب کند، به دوست بگو که ای آه من، از سینهام یک شب پیامی بفرست.
هوش مصنوعی: ای دل، آن ترک زیبا و دلربا که مست و شگفتانگیز است، از سرزمین تو رفت و غارتگران یغماگر به تاراج ملک تو پرداختند.
هوش مصنوعی: ای عشق خانهسوز، آتش مرا خاموش کن، زیرا از سوز عقل و نفس من، نافرمانی و شرارتی نمایان شده است.
هوش مصنوعی: به هیچ عنوان بر زبان نیاورید که از آن لب شیرین، حتی دشنامی تلخ نروید. اگر چه کلام شما شیرین است، اما گفتن دشنام باعث تلخی میشود.
هوش مصنوعی: در حضور امیر، در شرق و غرب عالم، علی قرار دارد که هیچکس دیگری به مقام و منزلت او دست نیافته است.
هوش مصنوعی: در اینجا میگوید کسی در حالتی آشفته و نگران است که اسیر دشمنانش شده و برای رهایی از این وضعیت، تنها به یک اشاره کوچک نیاز دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای قاصر از ستایش تو هر عبارتی
آصف نکرد چون تو برونق وزارتی
از مدحت تو روی هنر را طراوتی
وز جود تو ریاض کرم را نضارتی
برده ز رای روشن و از کلک تیره ات
[...]
یک ره بکن ز غمزه خونین اشارتی
کافتد ز فتنه در همه آفاق غارتی
چندین به شهر دزدی دلها کجا شود؟
در دیده گر ز چشم تو نبود اشارتی
آن را که می کشی، به ازین نیست خونبهاش
[...]
ساقی بده شراب که دارم بشارتی
زآن چشم شد بخوردن خونم اشارتی
چشمان تو مدام بیغمای دین و دل
ترکان اگر زدند بسالی بغارتی
تلخی صبر بر که خوری شربت وصال
[...]
ای دل بیا برای تو دارم بشارتی
ابروی یار کرده به قتلت اشارتی
گفتم که بوسه ای ز لبت نذرما نما
دشنام داد لیک به شیرین عبارتی
دادیم جان بهیار و خریدیم بوسه ای
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.