همتی ای میفروشان تشنهکامم تشنهکام
رحمتی بر خستهای چون فیضتان عام است عام
عاشق و درویش و محتاج در میخانهایم
بر گدایان رحمتی ای صاحبان احتشام
الغیاث ای خضر چون داری به کف آب بقا
ساقیا مردیم عطشان فاسقنا کاس الکرام
گر دمی همدم شوی بر خسته جانی مستمند
عهد حسن و دولت و جاهت بماند بر دوام
عمرها آشفته در کویت به سر برد از وفا
از غرور ای مه نپرسیدی کدامست و چه نام
من مقیم بر در میخانه رحمت به جان
گر نماید شیخ طوف ساحت بیت الحرام
کعبه ما میپرستان آستان میکده است
میکده خاک نجف آن روضه دارالسلام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و هوای عاشقان و درویشان در میخانه میپردازد. شاعر از میفروشان میخواهد که به تشنگی و نیازمندی او رحم کنند و بر خستهای چون او دل بسوزانند. او از خضر، نماد زندگی و بقا، کمک میطلبد تا از این عطش رهایی یابد. شاعر به زیبایی و وفای دوست و مدت زمان طولانیاش در کوی میخانه اشاره میکند و میگوید که در این مکان است که او حقیقت را جستجو کرده و عشق را تجربه کرده است. در نهایت، او میکده را به عنوان معبدی مقدس معرفی میکند، جایی که حقیقت و رحمت در آن جاری است.
هوش مصنوعی: ای میفروشان، با تلاش و همت خود، به من کمک کنید که من تشنه رحمت و محبت شما هستم. از آنجا که شما فیضی گسترده دارید، بر منِ خسته و نیازمند رحمتی کنید.
هوش مصنوعی: ما عاشق و درویش و نیازمندی هستیم که در میخانه به سر میبریم. ای کسانی که از ثروت و مقام برخوردارید، بر ما رحم کنید.
هوش مصنوعی: ای خضر، ای مظهر نجات، تو که آب بقا را در دست داری، به ما کمک کن! ما در این دنیا تشنه و در حال مرگ هستیم، پس به ما جام کرامت را بنوشان.
هوش مصنوعی: اگر برای لحظهای همدم یک روح خسته و نیازمند شوی، محبت و شرافت و جایگاه تو همواره باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: مدتهاست که زندگیها در کوی تو بینظم و آشفته سپری میشود. از روی وفا و غرور، ای ماه، آیا از من نپرسیدی که این حال و روز من چیست و نام من چگونه است؟
هوش مصنوعی: من در کنار در میخانه رحمت قرار دارم و اگر شیخی طوفان به راه اندازد و به حریم خانه کعبه نزدیک شود، این برای من اهمیتی ندارد.
هوش مصنوعی: کعبهی ما، جایی که ما عبادت میکنیم، در حقیقت دروازهی میکدهای است که مرکز آن هم خاک نجف، یعنی سرزمین امام علی (ع) است و آنجا بهشتی پر از آرامش و خوشبختی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ز سیمینه فکنده در بلورینه مدام
هم بساعد چون بلوری هم بتن چون سیم خام
سرو داری ماه بار و ماه داری لاله پوش
لاله داری باده رنگ و باده داری لعل فام
زلف تو مشک سیاه و جعد تو شمشاد تر
[...]
آن زبرجد رنگ مشکین بوی و طعمش طعم شهد
رنگ دیبا دارد و بوی قماری عود خام
چون تو ببریدی شود هر یک از آن ده ماه نو
ور نبری باشد او در ذات خود ماه تمام
تا شد از گل بوستان سیمگون بیجاده فام
بوی و رنگ از گل ستاند و باده و بیجاده وام
از شکوفه باد در بستان شده لؤلؤ فشان
وز شقایق سنگ در صحرا شده بیجاده فام
حور عین از خلد اگر عمدا ببستان بگذرد
[...]
حلم باید مرد را تا کار او گیرد نظام
صبر باید تا ببیند دوست دشمن را به کام
عادت ایوب و ابراهیم صبر و حلم بود
شد به صبر و حلم پیدا نام ایشان از انام
صنع یزدان همچنانکایوب و اپراهیم را
[...]
ای همیشه بوده راه دین احمد را قوام
همچنان چون پیش ازین ملک ملکشه را نظام
عفو تو خط درکشد هر جا که بیند یک خطا
اسم تو گردن نهد آنجا که بیند یک تمام
آسیای فتنه فرق دشمنت را کرد آس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.