حلاوتی که چشیدم از آن دهان امروز
شکرفشان سزدم گر بود زبان امروز
گذشت تلخی شبهای هجر مژده بیار
که یافت طعم شکر دل از آن دهان امروز
اگر چه کام روا پادشه زسلطنست
ببوسه شد دل من از تو کامران امروز
نمانده است غزالی که صید تیر تو نیست
برای کیست بزه کرده ای کمان امروز
بتر بت شهدا رانده ای زنار سمند
بخاک من که رسیدی بکش عنان امروز
گشوده باز در بیت حزن را یعقوب
زمصر میرسد البته کاروان امروز
بشب نرفته ای ای دل بکوی یار از بیم
شتاب کن که بخوابست پاسبان امروز
زسرو ناز مزن باغبان تو لاف و مناز
که سرو ماست ببازار و کو روان امروز
سزد که پرچم حسن تو بر فلک بندند
که زلف تست بخورشید سایبان امروز
نمیروم سوی ظلمات بهر آب بقا
که یافتم چو خضر عمر جاودان امروز
تو را مکان بدل خویش داد آشفته
مگر که نیست مکانت به لامکان امروز
تو شیر حقی و من مدح خوان تو زکرم
مرا سپار تو بر صاحب الزمان امروز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساس ناب و شیرینی است که شاعر از دیدار معشوق خود به دست آورده است. شاعر ضمن بیان تلخیهای گذشته، به طعم شکرینی که از دهان معشوق چشیده اشاره میکند و دلخوشی امروز را به تصویر میکشد. او از زیبایی و جذابیت معشوق میگوید و اینکه هیچ کسی نمیتواند از تیر محبت او در امان باشد. شاعر به تعبیر وضعیت روحی خود و تأثیرات عشق بر او میپردازد و از کمال و جمال معشوق به عنوان افتخاری بزرگ یاد میکند. او همچنین به نوعی از فراق و انتظار میگوید و بر این باور است که عشق و زیبایی معشوق جاودانه و فراتر از زمان هستند. در نهایت، شاعر برای معشوق دعا میکند و درخواست میکند که او را به صاحب الزمان بسپارد.
هوش مصنوعی: حلاوتی که امروز از آن دهان چشیدم، به قدری شیرین و خوشمزه بود که اگر زبانم امروز بود، میتوانستم به خوبی توصیفش کنم.
هوش مصنوعی: زخمی که در شبهای دوری کشیدهام، حالا به نوید رسیده که امروز لذت شیرینی را از آن لبان میچشم.
هوش مصنوعی: اگرچه پادشاهان از سلطنت و خوشبختی خود لذت میبرند، اما امروز قلب من به خاطر تو شاد و خوشحال است.
هوش مصنوعی: هیچ غزالی نیست که گرفتار تیر تو نشده باشد. پس برای چه کسی خطا کردی و امروز کمان کشیدی؟
هوش مصنوعی: چرا که تو با شجاعت و ایستادگی در برابر چالشها، جوانمردی و فضیلتهای شهدای ما را به نمایش گذاشتهای. حال که به من نزدیک شدهای، به آرامی و با احتیاط حرکت کن و امروز از آنچه که باید بگذر، فراموش نکن.
هوش مصنوعی: درهای غم و اندوه به روی یعقوب باز شده و او از مصر میرسد، پس امروز کاروانی خواهد آمد.
هوش مصنوعی: ای دل، هنوز شب تمام نشده است، به سوی یارت برو و نترس، زیرا که نگهبان امشب خوابش برده است.
هوش مصنوعی: باغبان، از درخت سرو ناز کنایه نزن و به خود نبال؛ زیرا سرو ما در بازار مشهور و معروف است و امروز نیز روح و طراوتش نمایان است.
هوش مصنوعی: شایسته است که پرچم زیبایی تو را بر فراز آسمان برافراشته کنند، زیرا زلفهای تو امروز مثل سایبانی بر بالای خورشید قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: من به سوی تاریکیها نمیروم تا به آب زندگی برسم، چرا که امروز مانند خضر، عمر جاودانی را یافتهام.
هوش مصنوعی: تو را در حالتی آشفته قرار دادهاند که شاید بخواهی به جایی بروی، اما امروز به جایی فراتر از مکانهای معمولی دسترسی نداری.
هوش مصنوعی: تو حقیقتی بزرگ و باارزش هستی و من در وصف تو میخوانم. امروز دعا یا یاد تو را به صاحب الزمان بسپار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.