منم بگرفته دل از وصل دلبر
بود بی دلبرم کوهی به دل بر
خلیلا بر تو آذر گشت گلزار
شد آذر مه مرا بیدوست آذر
همی آهم جهد از سینه چون برق
همی سیلم رود از سینه تر
ترا خوش باد طرف باغ و بستان
مرا داغ تواز باغ است خوشتر
نگفتم در نهان یاری باغیار
نگفتم با رقیبان باشدت سر
قسم خوردی بآن روی دلا را
قسم خوردی بآن موی معنبر
چو من بار سفر بستم بر افتاد
از آن راز نهان پرده سراسر
بریدی رشته محکمتر از جان
شکستی عهد چون سد سکندر
چو گل با خاربن گشتی هم آغوش
زدی با مدعی در بزم ساغر
نه بینی من سگ کوی رضایم
نمی بینی که در طوسم مجاور
نترسیدی جفاکارا زپاداش
نیندیشی ستمکارا زکیفر
که از مژگانزند نشتر بچشمت
نهد بر گردنت از زلف چنبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که از دلشکستگی و غم ناشی از جدایی از معشوق میگوید. شاعر به احساس اضطراب و اشتیاقی که به خاطر عشقش داشته، اشاره میکند و نشان میدهد که بدون محبوبش زندگیاش پر از درد و رنج است. او به یادآوری زیباییهای معشوق و روزهای خوش گذشته میپردازد و به شکستن عهد و وعدههای معشوق اشاره میکند. در نهایت، شاعر نگران عواقب عشق و جداییاش است و از بیتوجهی معشوق و اندوه ناشی از آن گلایه میکند.
هوش مصنوعی: من به خاطر وصال معشوقم دلخوش و شادابم، اما وقتی او نیست، مانند کوهی از غم و حسرت در دل دارم.
هوش مصنوعی: ای محبوب من، وقتی که تو به زیبایی به من نزدیک میشوی، فضای پیرامون به گلزار تبدیل میشود و آتشی در وجودم شعلهور میشود که فقط با دیدن تو بیدار میشود.
هوش مصنوعی: آه من مانند برقی از سینهام بیرون میزند و مانند سیلی از درونم جریان پیدا میکند.
هوش مصنوعی: برای تو خوش باشد که در باغ و بستان هستی، اما یاد تو برای من از تمام باغها شیرینتر است.
هوش مصنوعی: من در دلم هیچگاه به دوستانم نگفتم که با رقیبان تو درگیر هستم.
هوش مصنوعی: تو به رنگ چهره دل من سوگند یاد کردی و به آن موی زیبا که نشانی از معنای عمیق دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که من سفر را آغاز کردم، پردهی رازهای پنهان به طور کامل کنار رفت.
هوش مصنوعی: تو پیوندی را گسستی که محکمتر از خود جان بود و عهدی را شکست که مانند سدی قوی و مستحکم است.
هوش مصنوعی: وقتی که به مانند گلی در کنار خارها قرار گرفتی، با مدعی در میخانه همدم و شریک شدی.
هوش مصنوعی: من را در کوی محبت نرید که در طوس به زائرین میپردازم.
هوش مصنوعی: نترس از افرادی که ظلم میکنند و به سرنوشتشان فکر نکن، چون از عواقب کارهایشان نگران نباش.
هوش مصنوعی: از مژههایش مانند تیغی تند به چشمانت میزند و زلفهای پیچیدهاش بر گردنت میافتد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پریچهره بتی عیار و دلبر
نگاری سرو قدّ و ماه منظر
سیه چشمی که تا رویش بدیدم
سرشکم خون شدست و بر مشجر
اگر نه دل همیخواهی سپردن
[...]
غنودستند بر ماه منور
خط و زلفین آن بت روی دلبر
یکی را سنبل نو رسته بالین
یکی را لالۀ خود روی بستر
ز مشکین جعد زنجیرست گویی
[...]
مرا، دی عاشقی گفت ای سخنور
میان عاشق و معشوق بنگر
نگه کن تا چه باید هر دوانرا
وزین دو کز تو پرسیدم بمگذر
چه خواهد دلبر از دلجوی بیدل ؟
[...]
همایون جشن عید و ماه آذر
خجسته باد بر شاه مظفر
امیر انشاه بن قاورد جغری
جمال دین و دین را پشت و یاور
خداوندی ، کجا کوته نماید
[...]
یکی گفتی که شه را ویس بدتر
به خان اندر ز صد خاقان و قیصر
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.