زمشکین موی و روی ای لعبت روم
تو چین و روم آوردی در این بوم
وجودت گر نبودی عالم آرا
بعالم بدیکی موجود و معدوم
زتقسیم ازل دل آن دهان برد
از آن تنگست ما را رزق مقسوم
کجا پنهان شدی ای چشمه نوش
که خضرت چون سکندر گشته محروم
نظر را طلعت یار است منظور
مشامم را ززلف دوست مشموم
بگو لؤلؤی منثورت صدف چیست
که لعلش پرورد لؤلؤی منظوم
جهانی در گمان از جوهر فرد
بحرفی کشف کردی سر مکتوم
نمی بستی میان خود اگر تنگ
نمی شد این دقیقه هیچ مقهوم
تب هجران بکشت از التهابم
طبیبی گو عیادت کن بمحموم
چو عاشق گشتی از شنعت نیندیش
زلازم ناگزیر افتاده ملزوم
مرا تریاق از مهر علی هست
طبیبم داد گر جلاب مسموم
گنه کاری آشفته عجب نیست
که جز آن چارده کس نیست معصوم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی معشوق است. شاعر به وصف صورت و موی معشوقهای میپردازد که حضوری دلکش و زیبا در دنیای او دارد. او وجود معشوق را عاملی مهم در آرایش جهان میداند و بیان میکند که اگر این وجود نبود، دنیا مانند یک عالم خالی میبود. شاعر از درد جدایی و جنون عشق صحبت میکند و از معشوق میخواهد که برای درمان دردهایش بیاید. در نهایت، اشاره میکند که عشق واقعی و شگفتانگیز است و فقط برخی از افراد در این دنیا معصوم و بیگناهاند.
هوش مصنوعی: ای زیبای رومی با آن موی مشکی و چهرهات، تو چین و روم را به این سرزمین آوردی.
هوش مصنوعی: اگر تو در این عالم وجود نداشتی، دنیا نه زیبا بود و نه چیزی از آن معلوم و شناخته شده.
هوش مصنوعی: دل آن کسی که از تقسیمات ازلی برخوردار است، در تنگنای زندگی نخواهد بود و به او روزی معین رسیده است.
هوش مصنوعی: کجا رفتهای ای چشمه زندگیبخش که مانند سکندر، درختان سبز و سرسبز از نعمت تو محروم ماندهاند؟
هوش مصنوعی: چهره ی دوست نظر را به خود جذب میکند و بوی خوش زلف او هوای درونم را پر میکند.
هوش مصنوعی: بگو آن مروارید پراکنده در صدف چیست که موجب شده لعل (سنگ قیمتی) متعلق به او، مرواریدهای منظم و زیبایی را پرورش دهد.
هوش مصنوعی: در جهانی پر از گمان و پندار، تو با کلامی ساده، راز نهفتهای را دربارهی ذات انسان فاش کردی.
هوش مصنوعی: اگر فرصت و زمان برای تو محدود نمیشد، این لحظه هیچ معنایی نداشت.
هوش مصنوعی: عشق و جدایی به حدی مرا رنجور و بیمار کرده است که حالا به یک پزشک نیاز دارم تا به عیادت من بیاید و مرا درمان کند.
هوش مصنوعی: وقتی عاشق شدی، دیگر به عواقبش فکر نکن، چون حقیقت این است که به ناچار به آن ملزومات و الزامات عشق دچار خواهی شد.
هوش مصنوعی: عشق و محبت علی برای من مانند دارویی است که مرا از زهر و سموم نجات میدهد و به من زندگی میبخشد. اگر چه ممکن است در دنیای پر خطر و سمی قرار داشته باشم، محبت به علی مانند درمانی است که از آسیبها و خطرات حفظام میکند.
هوش مصنوعی: گناهکار بودن و آشفته بودن جای تعجبی ندارد، چون جز آن چهارده معصوم، کسی دیگر بیگناه نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کند نفرین بر آن سال و مه شوم
که دوری دادش از آرام و از بوم
صلیب زنگ را بر تارک روم
به دندان ظفر خاییده چون موم
چو آهن گشت از صلبی او موم
گشاده کرد قفل رومی روم
نه از چینم حکایت کن نه از روم
که من دل با یکی دارم در این بوم
هر آن ساعت که با یاد من آید
فراموشم شود موجود و معدوم
ز دنیا بخش ما غم خوردن آمد
[...]
دگر غالب زبانها، در ری و روم
کم از هندیست، شد اندیشهٔ معلوم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.