همرهان همتی که نوسفرم
رهروان مژده ای که بیخبرم
همچو یوسف فتاده ام در چاه
گو به یعقوب تا رسد پسرم
گفتمش چو نی ایدل مجروح
گفت بستر بود زمشک ترم
چون توانم گریختن از برق
منکه در آشیان بود شررم
نفس سرکش چو آتش و من نی
چون نسوزم که شعله را ببرم
سیلم اندر قفا و من خاشاک
کی بجا ماند از وجود اثرم
کشته نخلم پی رطب دهقان
حیرتم کاز چه مقل شد ثمرم
چیستم شبنمی برابر مهر
یا کتان در مقابل قمرم
هست هر سو بزه خدنگ قضا
نیست جز عشق در جهان سپرم
من نظر برنگیرمت از چشم
مژه چون تیر دوزد از نظرم
گرچه پرتم کند رقیب از کوه
وه که با دوست دست در کمرم
گوهر حب مرتضی دارم
تا نه پنداریم که بدگهرم
شاید آشفته ره برم بحرم
ره این بادیه که می سپرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساساتی عمیق و شعفهای درونی شاعر است. او به وضعیتی شبیه به یوسف در چاه اشاره میکند و از دوری از محبوبش و دردهای ناشی از آن سخن میگوید. شاعر به ناامیدی و حس تنهایی خود اشاره دارد و به قدرت عشق به عنوان تنها سپر خود در برابر سختیها و قضا و قدر اشاره میکند. او همچنین به مبارزهاش با مشکلات و چالشهایی که عشق به او تحمیل کرده، میپردازد و در نهایت به ارزش و گوهر عشق خود اشاره میکند. این شعر در مجموع نمایانگر تلاش انسان برای یافتن عشق و جایگاه خود در دنیای پر از رنج و مشکلات است.
هوش مصنوعی: همراهان عزیزم، کسانی که در این سفر تازه با من هستید، خبر خوشی که من بیخبرم: ما در مسیر راهی جدید و دشوار قدم گذاشتهایم.
هوش مصنوعی: مانند یوسف که در چاه افتاده بود، به یعقوب بگو که به فرزندم خبر برسد.
هوش مصنوعی: به او گفتم که مثل نی زخمخوردهای، او پاسخ داد که بستر من از مشک خوشبوتر است.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم از شر برق خشم خود فرار کنم وقتی که در خانهای آرام زندگی میکنم؟
هوش مصنوعی: جان من مانند آتش سرکش است، اما من مانند نی هستم که نمیسوزم و شعله را از خود دور میکنم.
هوش مصنوعی: من در دل خود غمها و مشکلات را دارم و مانند خاشاکی هستم که در جمع نمیماند، پس آیا از وجود من چیزی باقی میماند؟
هوش مصنوعی: من حالتی دارم که به خاطر میوهای که زدم، شگفتزدهام. نمیدانم چرا این محصول از درخت من به این شکل درآمده و به چه دلیل به این حال و روز افتادهام.
هوش مصنوعی: من همچون شبنم هستم در برابر خورشید، یا مانند کتان در مقابل ماه.
هوش مصنوعی: در هر گوشه و کنار، به جز عشق، چیزی جز قضا و قدر وجود ندارد. عشق تنها چیزی است که در این دنیا من را محافظت میکند.
هوش مصنوعی: من تو را از دیدم برنمیدارم، مانند اینکه تیر، به آرامی از چشمانم دور میشود و نمیگذارد به تو فکر کنم.
هوش مصنوعی: با اینکه رقیب ممکن است مرا از بالا به پایین بیندازد، اما من با دوستی که در کنارم است، همواره استقامت میکنم.
هوش مصنوعی: من ارزش و محبت علی (مرتضی) را در دل دارم تا دیگران فکر نکنند که ریشه و خصلت بدی دارم.
هوش مصنوعی: شاید در این مسیر پر پیچ و خم به مکان مقدسی برسم، جایی که در این بیابان رنج و سختی را تحمل میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تیر و تیغست بر دل و جگرم
غم و تیمار دختر و پسرم
هم بدینسان گدازدم شب و روز
غم و تیمار مادر و پدرم
جگرم پاره است و دل خسته
[...]
مددم ده به همّت ای مکرم
تا من دل شکستهٔ مجرم ،
عمر بیتو به سر چگونه برم
که همی بیتو روز و شب شمرم
خونها از دو دیده پالودم
رخنه رخنه شد از غمت جگرم
تو ز شادی و خرمی برخور
[...]
آب صافی شده ست خون دلم
خون تیره شدست آب سرم
بودم آهن کنون ازو زنگم
بودم آتش کنون ازو شررم
ز آفت روزگار بر خطرم
هرچه روز است تیره روزترم
همچو خرچنگ طالع خویشم
که همه راه باز پس سپرم
دور گردون گسست بیخ و بنم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.