نوروز عجم آمده و عید همایون
نوروز عرب ساز کن از پرده قانون
شاید بنوائی برسانی دل عشاق
گر راست زنی رنگ بآهنگ همایون
گلبانگ عراقی برد از راه حجازم
از مویه حصاری شده ام با دل محزون
رخساره ضریری کند افیون و حشیشت
ای ساقی گلچهره بده باد گلگون
هر چند زنم آتشم آن آب شررخیز
درده که بود جان و دل از آب تو ممنون
زآن آتش جواله سیاه بیاور
تا سوزیم و آریم از دایره بیرون
آن باده که سوزنده تر از آتش طور است
دلدار کند عرضه در او طلعت میمون
زآن می که سلامت بردت تا کوی سلمی
زآن می که کشد لیلی از حی سوی مجنون
آشفته کشد زآن می سرمست بگوید
مدح علی عالی آن مظهر بیچون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مناسبت نوروز و جشن بزرگ آن اشاره دارد. شاعر از نوروز به عنوان عید و روز خوشحالی یاد میکند و به تاثیر عمیق آن بر دل عاشقان اشاره میکند. او همچنین به می و بادهای که لذتبخش و سوزاننده است، اشاره میکند و خواستار نوشیدن آن برای فرار از درد و رنج است. در نهایت، شاعر به مدح علی (علی بن ابیطالب) میپردازد و او را مظهر بینظیر میخواند. شاعری به شادابی و بیداری روح در این ایام تاکید میکند و از معشوق خود میخواهد تا در این جشن با طعم گل و باده روح را شاداب کند.
هوش مصنوعی: عید نوروز ایرانیان فرارسیده و این جشن بزرگ و با شکوه است. حالا این جشن را به صورتی ایرانی و با آداب و رسوم خود برگزار کن و آن را از قید قوانین و مقررات جداساز.
هوش مصنوعی: شاید صدایی را به دل عاشقان برسانی، اگر با نغمهای دلنشین و زیبا آن را اجرا کنی.
هوش مصنوعی: صدای بلند عراقی از مسیر حجاز به گوشم رسید و من به خاطر غم و اندوهی که در دلم دارم، همچون حصاری در برابر آن میگریم.
هوش مصنوعی: ای ساقی، چهره زیبا و دلنوازت را به من نشان بده، زیرا که چشمهای زیبایت مانند افیون و حشیش من را مسحور کرده است و در این حال هوایی گلگون و خوشبو بفرست.
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که در آتش باشم، آن آب روانی را به من بده که جان و دل من مدیون آب توست.
هوش مصنوعی: از آن آتش تیره و غمانگیز بیفزا تا ما بسوزیم و از این دایره تنگ رهایی یابیم.
هوش مصنوعی: آن شرابی که شعلهاش از آتش طور سوزانتر است، محبوب را به جلوهای میآورد که خوشیمن و نیکوست.
هوش مصنوعی: از آن نوشیدنی که تو را به دنیای خوشبختی میبرد تا کوی سلمی، تا آن نوشیدنی که لیلی را به سمت مجنون میکشاند.
هوش مصنوعی: به دلیل ناآرامی و جنب و جوش ناشی از شراب، کسی دربارهی علی بزرگ و فضایل او سخن میگوید، او که تجلی حق و حقیقت است و هیچ کم و کاستی ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آیین عجم رسم جهاندار فریدون
بر شاه جهاندار فری باد و همایون
آن غالیه گون زلف بر آن عارض گلگون
شیری است درآویخته از عاج و طبرخون
وان خط سیه چون سپه مورچگان است
بر برگ گل و برگ سمن کرده شبیخون
ای بر لبِ شیرین تو عابد شده عاشق
[...]
تا خط تو برطرف مه آورد شبیخون
از دیده روانست به هر نیم شبی خون
خطی است به خون گل سیراب نوشته
آن سبزه نو رسته بر آن عارض گلگون
سنگی که زدی بر سر ما بیجهتی نیست
[...]
گویا بگذشتی ز چمن با رخ گلگون
کز گونه تو لاله خجل گشت و دگرگون
زنجیر بود چاره دیوانه ولیکن
ماییم که گشتیم به زنجیر تو مجنون
خطت سپه زنگ چو می برد سوی روم
[...]
در سینه و چشم آتش آه اشک جگرگون
چه عالی و چه دون
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.