اوقات خوش کدام است ایام عشقبازی
مشغول دوست بودن وز غیر بینیازی
دوشم به گوش میخواند نی نکتهٔ حقیقت
مطرب بیا بگردان این پردهٔ مجازی
از حرف حق میندیش گر میزند به دارت
خواهی اگر چو منصور در عشق سرفرازی
فخر تو درس عشق است نه صرف و نحو و حکمت
گیرم به علم باشی برتر ز فخر رازی
تا ترک غمزهٔ تو زابرو اشارتی کرد
ترکان به پارس کردند آغاز ترکتازی
یک جام می به گردش کار جهان بسازد
ناید ز دور گردون اینگونه کارسازی
بلبل که عاشق آمد بر سنگ و گل بنالد
بر پنج روز حسنت ای گل تو چند نازی
آشفته شیخ مغرور از کعبهٔ حجیز است
من در عراق جستم شاهنشه حجازی
مرآت جلوهٔ حق معنی عشق مطلق
فرمانروای بر حق حیدر امیر غازی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از بهر مرغ خانه چون خانهای بسازی
اشتر در او نگنجد با آن همه درازی
آن مرغ خانه عقل است و آن خانه این تن تو
اشتر جمال عشق است با قد و سرفرازی
رطل گران شه را این مرغ برنتابد
[...]
بازیچه نیست آخر آیین عشقبازی
با دوست درنگیرد تا روح در نبازی
چون شاهد حقیقی محجوب شد ز غیرت
در بتپرستیم دان با نسبت مجازی
تا آفتاب تابان از شرق برنیاید
[...]
هر مختصر چه داند آئین عشقباری
کی در هوا مگس را باشد مجال بازی
ارمک بپوش و از حق میخواه جان درازی
دستار بندقی بند از بهر سرفرازی
آن تارها بچنگست از تار و پود والا
[...]
رو بر در تو آریم رانی و گر نوازی
جز تو کسی نداریم سازی و گر نسازی
ای چاره ساز هر چند سازی تو چاره ما
دیگر بتو گرائیم از بهر چاره سازی
از تو شویمآباد وز تو شویم ویران
[...]
ای سوده برتر از عرش دیهیم سرفرازی
تا چند همچو طفلان مشغول خاکبازی
سرمایه ای که در عمر اندوختی بزحمت
از یک کرشمه بربود ترکی به ترک تازی
چون کودکان ربودند هوشت بنقل و بادام
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.