دانست و هست و بود تو را مظهر آینه
روزی که کرد تعبیه اسکندر آینه
نتوان زدود نقش رخت از ضمیر او
چون جان گرفته عکس تو را در بر آینه
مستی من زآینه نبود عجب که هست
لعل لبت شراب بود ساغر آینه
عکس تو را و آه مرا عاریت گرفت
روشن اگر که هست و مکدر گر آینه
در آینه چو دید جمالت کلیم گفت
کرده شعاع طور تجلی در آینه
دارد چرا گرنه بهشتست هر طرف
طوبی و حور در بر و هم کوثر آینه
آشفته داوری نبرد پیش شه زتو
اندر میان ما و تو بس داور آینه
جز در رخ علی نتوان دید نور حق
بهر جمال غیب بود حیدر آینه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و تاثیر آینه بر احساسات و تصورات انسانی میپردازد. شاعر به مظهری از عشق و زیبایی اشاره میکند که در آینه نمایان شده است و تصویری از معشوق را به تصویر میکشد. آینه به عنوان وسیلهای برای نشان دادن عشق و زیبایی، نه تنها تصویر معشوق را به ما میدهد بلکه نماد عواطف و تمایلات درونی انسان نیز هست. شاعر به وسعت معانی و تأثیر این تصویر در روح و احساس خود اشاره میکند و در نهایت به عظمت و نور حق در وجود علی (ع) اشاره میکند که تنها در چهره او قابل مشاهده است. کل شعر حول محور عشق، زیبایی و روح معنوی میچرخد.
هوش مصنوعی: تو همانند آینهای هستی که اسکندر در روزی خاص آن را ساخت و به این ترتیب وجود تو را میشناسد و میداند.
هوش مصنوعی: نمیتوان تصویر چهرهات را از ذهن او پاک کرد، چون همانند روحی که در آینهی تو تجلی میکند، در وجود او جاودانه است.
هوش مصنوعی: من شگفتزده نمیشوم از اینکه مستیام ناشی از آینه نیست، چرا که انگشتر لبانت همچون نوشیدنی، آینهای از زیباییات را به من نشان میدهد.
هوش مصنوعی: عکسی از تو و حسرت من را به امانت گرفته است؛ اگر تصویر تو وجود دارد، حتی اگر در آینه هم کدر باشد.
هوش مصنوعی: وقتی کلیم در آینه زیبایی تو را دید، گفت که نوری که از کوه طور میتابید، در آینه تجلی کرده است.
هوش مصنوعی: چرا در بهشت اینقدر زیبایی و نعمتهاست، وقتی که در همه جانب درخت طوبی و پریان زیبا قرار دارند و حتی کوثر به مانند آینه درخشان است؟
هوش مصنوعی: برتر از هر داوری و قضاوتی، خودت را در میانه ما و او ببین. تو همچون آینهای هستی که نشاندهنده حقایق است.
هوش مصنوعی: به جز در چهره علی، نمیتوان نور حقیقت را دید؛ زیرا جمال غیبی در هستی از حیدر به عنوان آینهای تجلی مییابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما فتنه بر توایم و تو فتنه بر آینه
ما رانگاه در تو، تو را اندر آینه
تا آینه جمال تو دید و تو حسن خویش
تو عاشق خودی ز تو عاشقتر آینه
از روی تو در آینه جانها شود خیال
[...]
مافتنه بر تویم تو فتنه بر آینه
مارا نگاه درتو ترا اندر آینه
تا آینه جمال تو دید و تو حسن خویش
تو عاشق خودی ز تو عاشقترآینه
* * *
ما عاشقیم بر تو، تو عاشق بر آینه
ما را نگاه بر تو، ترا اندر آینه
از دود آه خویش، جهان را سیه کنم
تا هیچ صیقلی نکند دیگر آینه
گر نور روی روشنت افتد بر آینه
از زنگ تیره می نشود دیگر آینه
ور آینه به پیش رخ چون مه آوری
گردد مصور از رخ تو جان در آینه
در روی آینه چو تبسم کنی بلطف
[...]
ای عکس از آفتاب ترا همبر آینه
کس را چه حد که تیز بیند در آینه
چون عکس خود در آینه بینی و لب گزی
او هم ز دیدن تو گزد لب در آینه
عیسی نماید از فلک آبگینه رنگ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.