ز باغ وصل تو بوی فراق میآید
ز نخل تو ثمر افتراق میآید
مگر شرار فراق تو زد به باغ که باز
دلم چو لالهای در احتراق میآید
به شام هجر اگر شهد ریزیم در کام
چو صبر و حنظلم اندر مذاق میآید
نفاقپیشه سپهرا تو سخت بیمهری
ز دوستی تو بوی نفاق میآید
کنند عرضه به تو برگ کاهی ار ز فراق
اگر که کوه شوی طاقتت به طاق آید
چو نی اگر ببری بندبند من در گوش
نوای عاشقی و اشتیاق میآید
گرفته حسن تو ای ماه چارده چو کمال
عجب نباشد اگر در محاق میآید
گرفتم ای گل رعنا هزار یارت هست
ولیک همچو منت یار اتفاق میآید
چو روز عید شمارم به خود همایونش
شبی که ماه من اندر وثاق میآید
صبوری از غم هجران یار آشفته
مرا به جان همه تکلیف شاق میآید
به وصل خود به نوازش وگرنه آشفته
ز پارس شکوهکنان در عراق میآید
به آستان شه لافتی ولی خدا
که روز حشر به صد طمطراق میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضمون فراق و جدایی میپردازد و احساس درد و ناامیدی شاعر را از دوری محبوبش ابراز میکند. شاعر از بوی فراق و اثرات تلخ آن در زندگیاش سخن میگوید و نشان میدهد که حتی شیرینی وصال نیز تحت تأثیر غم جدایی قرار دارد. او به جفا و نفاق محبوبش اشاره کرده و میگوید که حتی اگر چندین دوست داشته باشد، باز هم حس تنهایی و جدایی بر او غالب است. در نهایت به امید وصال و آرامش میرسد، ولی درد و رنج ناشی از جدایی هیچگاه از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: از باغ وصال تو بوی جدایی به مشام میرسد و از درخت تو میوهی فاصله میچکد.
هوش مصنوعی: آیا آتش جدایی تو به دلم دمید که اکنون همچون لالهای در حال سوختن هستم؟
هوش مصنوعی: اگر در شب هجران، شیرینی را به کام بریزیم، همچنان که صبر و تلخی حنظله در مزه ما حس میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فردی که دارای نفاق و دورویی است، به شدت از دوستی و محبت نسبت به دیگران بیتفاوت و سرد است و از او بوی نفاق و عدم صداقت به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: اگر تو از جدایی رنج ببری، حتی اگر به بزرگی کوه هم که شوی، باز هم طاقتت به پایان میرسد و ناتوان میشوی.
هوش مصنوعی: اگر نی را به تکههای کوچک تقسیم کنی، صدای عشق و شوق در گوش میرسد.
هوش مصنوعی: ای ماه چهارده، زیبایی تو چنان است که اگر در دل شب پنهان شوی، جای تعجب نیست.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر میگوید که گرچه زیبایانی مانند تو بسیارند و همه جا وجود دارند، اما مانند تو که به طور خاص و غیرمنتظره به دست میآید، به راحتی پیش نمیآید.
هوش مصنوعی: به روز عید که میرسد، این شب را برای خودم مبارک میشمارم، شبی که ماه من در حال ظهور و درخشانیاش در آسمان میتابد.
هوش مصنوعی: تحمل کردن درد دوری از یار، برایم به شدت سخت و سنگین شده است.
هوش مصنوعی: اگر به وصال محبوب نرسی و یا او را نطلبی، به یقین در دل آشفتهای خواهی بود که همچون پارسها، با ناله و شکایت به دیگران سر میدهی.
هوش مصنوعی: به درگاه پادشاه بزرگ ادعاهایی دارید، اما خداوند در روز قیامت با قدرت و شکوه زیادی خواهد آمد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوش آید او را چون من به ناخوشی باشم
مرا که خوشی او بود ناخوشی، شاید
مرا چو گریان بیند بخندد از شادی
مرا چو کاسته بیند کرشمه بفزاید
دلم ز اندوه بی حد همی نیاساید
تنم ز رنج فراوان همی بفرساید
بخار حسرت چون بر شود ز دل به سرم
ز دیدگانم باران غم فرود آید
ز بس غمان که بدیدم چنان شدم که مرا
[...]
زهی سزای محامد محمد بن خطیب
که خطبهها همی از نام تو بیاراید
چنان ثنای تو در طبعها سرشت که مرغ
ز شاخسار همی بیثبات نسراید
ز دور نه فلک و چار طبع و هفت اختر
[...]
بهار باز جهان را همی بیاراید
جمال چهرهٔ بستان همی بیفزاید
بسان جلوه گران گوش و گردن گیتی
بگونه گونه جواهر همی بیاراید
سحاب روی شکوفه همی بیفروزد
[...]
خدای کار چو بر بندهای فرو بندد
به هرچه دست زند رنج دل بیفزاید
وگر به طبع شود زود نزد همچو خودی
ز بهر چیزی خوار و نژند باز آید
چو اعتقاد کند کز کسش نباید چیز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.