بتان که دشمن دین از کرشمه و نازند
بسحر و غمزه چو ترکان خانه پردازند
بمعجزات کلیم ارچه سحر شد باطل
بساحران تو نازم که صاحب اعجازند
مکن ملامت از آن لب شکرپرستان را
مگس ولیک همای بلند پروازند
بزخم تیر نظر سینه چاک و مجروحند
که کشتگان تو در روز حشر ممتازند
زحرف حق نکنند احتراز حق گویان
روند ب ر سر دار و ولی سرافرازند
بخود مبال تو ای عندلیب خوش الحان
که زاغ باغ محبت همه خوش آوازند
دهان تست شکر خیز و بیهده مردم
عبث مسافر در هند و مصر و اهوازند
بهشت و حوری و غلمان ندارد اینهمه خط
خوشا کسان که شب و روز با تو دمسازند
برای صید دل خلق و رفع تیر نظر
بر آهوان تو مژگان نه چنگل بازند
زراز عشق ندارد خبر کس آشفته
بجز نبی و ولی کان دو محرم رازند
مکن ملامت صاحبدلان که درویشان
سرشته زآب ولای علی زآغازند
بزگوار امیرا همه محب تواند
دل محب تو افزون چو من بشیرازند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه نیکبخت کسانی که اهل شیرازند
که زیر بال همای بلندپروازند
به روزگار همایون خسرو عادل
که گرگ و میش به توفیق او همآوازند
مظفرالدین سلجوقشاه کز عدلش
[...]
چو اهل دل بطواف تو عزم ره سازند
براق عشق ز میدان جان برون تازند
چو بر بساط نشینند پاکبازانت
بضربه ای دو جهان را تمام دربازند
ببوی چون تو گلی بلبلان چو سرمستند
[...]
سخنوران که درین بوستان نوا سازند
کباب یکدگر از شعله های آوازند
مبین به چشم حقارت شکسته بالان را
که در گرفتن عبرت هزار شهبازند
چگونه کاسه پرزهر مرگ را نوشند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.