غم حورت از چه باشد که تو این غلام داری
ز بهشت خاص برخورده هوای عام داری
نکنی به زخم ناسور دل از چه رو رعایت
تو که زلف عنبرینبو خط مشکفام داری
ز شکر لبت چه حاصل که جواب تلخ گوید
چه کنم به سیم سینه که دل از رخام داری
به هوای روز اضحی به منای نورسیده
من و گوسفند قربان تو سر کدام داری
نه عسل نه شکّر است این نه فرات و کوثر است این
چه حلاوت است یا رب که تو در کلام داری
نه همین ز آهوی چین تو عبیر میفروشی
تو هلال غالیهسا به مه تمام داری
به نیام تیغ ابرو و کشیده تیر مژگان
ز که باز یا رب امشب سر انتقام داری
ندهد اگر که نامش به نگین تو فروغی
ز نگینی ای سلیمان تو چه احتشام داری
چه هراس باشد آشفته تو را ز حول محشر
که علیّ و یازده تن به جهان امام داری
تو که تن به عشق دادیّ و شدی نشان طعنه
چه غمت ز ننگ باشد چو هوای نام داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره غم و اندوه شاعر است که از علاقهاش به محبوبش بیان میکند. شاعر سوالاتی از محبوبش میپرسد و به تضادهای موجود در عشق و نفرت اشاره میکند. او به زیباییهای محبوب و نعمتهایی که در اختیار دارد، اشاره میکند و نگران است که عشقش به او دردهای ناسور بیافریند. در ادامه، شاعر به مقام و ارزش محبوب اشاره میکند و برتری او را در میانه دنیای پر از رنج و حزن معرفی مینماید. در انتها، او به قدرت و مقام اهل بیت (علی و یازده امام دیگر) اشاره میکند و از این میترسد که با وجود این مقام، موجب ننگ و عیب برای خود شود. این شعر نشاندهنده پیچیدگیهای عشق و موقعیتهای معنوی و دینی است.
هوش مصنوعی: غم تو از چه چیزی میتواند باشد وقتی که تو این بندهای داری که از بهشت خاص بهرهمند است و در عیش و لذتهای عمومی غوطهور است؟
هوش مصنوعی: چرا به خاطر دل زخمیام، به تو توجه کنم در حالی که تو موهایی خوشبو به رنگ عنبر و خطی به رنگ مشکی داری؟
هوش مصنوعی: از شیرینی لبهای تو چه فایدهای دارد وقتی که پاسخهایت تلخ است؟ چه باید بکنم با این قلبی که از جنس سنگ است و دل تو را از جنس رخام میداند؟
هوش مصنوعی: در روز عید قربانی، با چشمی پر از شوق و منتظر، من و گوسفند آمادهایم تا قربانیات کنیم. حال باید ببینیم که تو چگونه نعمتهایی را در نظر داری.
هوش مصنوعی: این چه طعمی است که در کلام تو نهفته است، نه شکر و عسل است و نه آب فرات و کوثر. خدایا، این حلاوت از کجا آمده است؟
هوش مصنوعی: تو فقط به خاطر زیبایی و جذابیت ظاهریات ارزشمند نیستی، بلکه مانند ماهی کامل در زیبایی و شکوه خودت، رازها و عمقهای بیشتری داری.
هوش مصنوعی: ای کاش تیرگی ابرو و لطافت مژهات را به من نرسانی که میخواهی امشب از من انتقام بگیری.
هوش مصنوعی: اگر نام او بر روی نگین تو حک شده باشد ولی نوری از آن نگین emanate نکند، ای سلیمان، تو چه مقام و منزلتی داری؟
هوش مصنوعی: نگران نباش از روز رستاخیز و اتفاقات آن، زیرا تو در دنیا امامی چون علی و یازده امام دیگر داری که از تو حمایت میکنند.
هوش مصنوعی: تو که به عشق تسلیم شدی و به نماد طعنه تبدیل گشتی، نگران ننگ و عیب خود نباش چون ترسی از بدنامی داری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صنما تو همچو آتش قدح مدام داری
به جواب هر سلامی که کنند جام داری
ز برای تو اگر تن دو هزار جان سپارد
ز خداش وحی آید که هنوز وام داری
چو حقت ز غیرت خود ز تو نیز کرد پنهان
[...]
کس از این نمک ندارد که تو ای غلام داری
دل ریش عاشقان را نمکی تمام داری
نه من اوفتاده تنها به کمند آرزویت
همه کس سر تو دارد تو سر کدام داری
ملکا مها نگارا صنما بتا بهارا
[...]
ختنی جمالی ای جام حبشی چه نام داری
بجز از خطی و خالی ز حبش کدام داری
ختنی است رنگ رویت حبشی است رنگ مویت
به میان این دو کشور به کجا مقام داری
حبشی سفید نبود ختنی نمک ندارد
[...]
زنکوئی آنچه باید همه را تمام داری
چه شود اگر بگوئی صنما چه نام داری
نه زدوستی وفائی نه بدشمنی جفائی
همه حیرتم نگارا که سر کدام داری
منم و دل فگاری بتو دادم اختیارش
[...]
شب چارده غلامی ز مه تمام داری
تو چه خواجهٔ تمامی که چنین غلام داری
مگر از سیاه روزی تو مرا نجات بخشی
که طلوع صبح روشن ز سواد شام داری
حشم کرشمه از پیش و سپاه غمزه از پس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.