گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

باز در پرده دل پرتو دلدار رسید

پرده داران خبری نوبت دیدار رسید

سر حق گفت چو منصور گذشت از سر جان

تا بمعراج حقیقت بسر دار رسید

مژده ده ای دل بیمار پرستانرا

که طبیبی زوفا بر سر بیمار رسید

آه عشاق بود گرد رخت نه خط سبز

تا بر آئینه بدانی زچه زنگار رسید

شاید ار شیخ برهمن شود و هندوی بت

تا که در کعبه عیان آن بت فرخار رسید

عشق حیدر شدت اکسیر مراد آشفته

که زر قلب تو امروز به معیار رسید

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
حزین لاهیجی

خفته بودم به سرم دولت بیدار رسید

لله الحَمْد مرا دیده به دیدار رسید

بگریز ای خرد خام که عشق آمد مست

برو ای عربده جو، حیدر کرار رسید

یار پنهانی ما چشم جهان روشن ساخت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه