بچین زلف تو پیوسته با چشم تو ابروئی
کمانی و کمندی را بهم پیوسته جادوئی
بجز وحشی غزال تو که او مردم فریب آمد
شکار افکن که در چین و ختا دیده است آهوئی
چه ای خال هندو زیر زلف آن پری پیکر
بروی بت کشیده طیلسان از مشک هندوئی
زسر تا پا همه نازی زخوبان جمله همتائی
چه حاصل زین همه خوبی نگارینا که بدخوئی
چرا آن سرو قد در چشم ما منزل نمیگیرد
اگر سرو سهی منزل گزیند بر لب جوئی
نموده نافه خون در ناف آهوی ختا و چین
صبا از نافه زلف تو برده در ختا بوئی
من از آشفتگی آشفته با زلفش نپیچیدم
بگو حال دلم آنجا صبا گر محرم اوئی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
گر از زلف پریشانت صبا بر هم زند مویی
برآید زان پریشانی هزار افغان ز هر سویی
به بوی زلف تو هر دم حیات تازه مییابم
وگر نه بیتو از عیشم نه رنگی ماند و نه بویی
به یاد سرو بالایت روان در پای تو ریزم
[...]
بیا ای عارف مطرب چه باشد گر ز خوش خویی
چو شعری نور افشانی و زان اشعار برگویی
به جان جمله مردان به درد جمله بادردان
که برگو تا چه میخواهی و زین حیران چه میجویی
از آن روی چو ماه او ز عشق حسن خواه او
[...]
دلا چون در خم چوگان عشق دوست چون گوئی
اگر ضربت زند شاید که از خدمت سخن گوئی
اگر کشتن بود کامش ترا باید شدن رامش
نخواهی جستن از دامش که او شیر و تو آهوئی
ز جام عشق اگر مستی بشو دست از غم هستی
[...]
ندارم یاد خود را فارغ از عشق بلاجویی
چو داغ لاله دایم در نظر دارم پریرویی
به برگ سبز چون خضر از ریاض جان شدی قانع
به خون رنگین چو شاخ گل نگردی دست و بازویی
ازان در جیب گل بسیار بیدردانه می ریزی
[...]
گرفتارم میان چین زلف و چین ابرویی
چون آن کشتی که هردم می رباید بادش از سویی
به معنی برده ام پی نیستم پروانه و بلبل
که گاهی سوزم از رنگی و گاهی نالم از بویی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.