ناله زار زیر و بم اشک روان دمبدم
سوخت نشاط خاطر و ریخت بجامم آب غم
قصه عشق بر زبان گفتم تا نیاورم
شور نمی هلد مرا تا دمم اوفتد بدم
قاضی و شیخ و محتسب واله میگساریم
زآنکه مدام مستم و می نچشیده لاجرم
من بهوایت از عدم سوی وجود آمدم
باز ببوی عشق تو رخت کشم سوی عدم
نیست زدستگاه جم جز سخنی در این میان
جام بیار تا کنم عرضه به تو حدیث جم
قیس هزار آیدش بسته حلقه جنون
لیلی اگر برآورد بار دگر سر از حشم
زهره زبام آسمان روی بزیر آورد
مطرب بزم عاشقان ساز کند چو زیر و بم
بلبل بینوا مخورغم زخزان مکن فغان
یکدمه وصل روی گل دار عزیز و مغتنم
لاجرم از گناهِ من آشفته بگذرد ، مگر،
کی بخدم جز این کند شاه عزیز محتشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان درد و رنج عاشقانه خود میپردازد و احساسات عمیقش را نسبت به معشوق بیان میکند. او از غم و شادی متناقضی رنج میبرد که در اثر عشق به وجود آمده است. واژههای «ناله» و «اشک» نشاندهندهی اندوه اوست و او به نوعی دچار سکر عشق شده و مستی را در خود احساس میکند. به ظرافت از گذر زمان و عدم به وجود آمدن از عشق صحبت میکند و نیازی به بیان عشق دارد، چراکه این احساسات او را به سمت عدم میکشند. در نهایت، او به زیبایی و لذتهای عشق اشاره دارد و خواهان وصال معشوقش است، به گونهای که گناه عشق را نادیده میگیرد و امیدوار به تقدیر خود است.
هوش مصنوعی: هر لحظه به خاطر اندوه زیادی که دارم، اشکهایم جریان دارد و با هر ناله، شادیام سوخته و به جامم درد و غم ریخته میشود.
هوش مصنوعی: داستان عشق را بر زبان آوردم تا اینکه احساساتم را بروز نکنم، اما وقتی شور و هیجان به وجود نیاید، ناچاراً به حالت خفگی و افسردگی دچار میشوم.
هوش مصنوعی: قاضی، روحانی و شخص مراقب اجتماعی، نگرانند که من شراب مینوشم و به حالت مستی رفتهام، زیرا من همواره در حالت مستی هستم و هرگز از شراب نمیگذرم.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق تو از نبود به هستی آمدم و حالا برای بوی عشق تو دوباره آمادهام که به نیستی برگردم.
هوش مصنوعی: جز سخن خاصی از جم در اینجا نیست. بیا جام را بیاور تا این داستان را برای تو بازگو کنم.
هوش مصنوعی: قیس که عاشق دیوانهی لیلی است، اگر دوباره به یاد او به تنگنای جنون بیفتد، حتی اگر هزاران بار نیز در بند عشق باشد، باز هم پیوندش با او قویتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: زهره که یکی از سیارات زیبا است، به مانند یک مطرب را در جشن عاشقان معرفی میکند. او در آسمان طلوع میکند و با نغمههایی که از خود پخش میکند، فضای بزم را زنده و دلنشین میسازد. زیر و بم صدای او به شکلی است که دلها را به وجد میآورد.
هوش مصنوعی: بلبل غمگین، به خاطر غم و اندوه خود، فریاد نکن. یک لحظه فقط به زیبایی و نزدیکی گل عزیزت فکر کن که ارزشش بسیار زیاد است.
هوش مصنوعی: بنابراین، جز این نیست که از گناه من گذر خواهد کرد، مگر اینکه این شاه عزیز و محترم جز این نمیتواند بکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
احمد لاک دمبدم خانه نورد بی ستم
خورد شراب پیش و کم برزد بر زمین شکم
با همه کانش دمبدم کار کننده چون درم
برد بدست چپ علم دم لم و دم لم و لم
فکیف یرجون لی سلوا
و عندی المقعد المقیم
ندیمی النجم طول لیلی
حتی اذا غارت النجوم
اسلمنی الصبح للبلایا
[...]
قطع امید من کند دم بدم از وصال خود
تا نکنم دل حزین شاد به انتظار هم
ناله زار زیر و بم اشک روان دمبدم
سوخت نشاط خاطر و ریخت بجامم آب غم
قصه عشق بر زبان گفتم تا نیاورم
شور نمی هلد مرا تا دمم اوفتد بدم
قاضی و شیخ و محتسب واله میگساریم
[...]
بعد هزار سال اگر برلحدم تو بگذری
مشک شود همه گلم، روح شود همه تنم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.