اگر آه مرا اندر شب هجران اثر باشد
کفایت خرمن کون و مکان را یک شرر باشد
ندیدی حالت یعقوب و حسن ماه کنعان را
جفاکار است و زیبارو اگر چه خود پسر باشد
دهان بگشا و حرف قتل عاشق در میان آور
که تا معلوم گردد کت دهان هست و کمر باشد
قدت را سرو گفتم لیک حیرانم که در بستان
ثمرکی سرورا عناب و بادام و شکر باشد
نیارد منع عاشق از نظر بازی آن منظر
نصیحت گو اگر از زمره اهل نظر باشد
تراکت غنچه وش پرخنده لب باشد نه ای عاشق
نشان عشاق را لبهای خشک و چشم تر باشد
مکن از من دریغ ای باد خاک مقدم او را
که خاک پای او آشفته را کحل البصر باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به درد و رنج عشق و جدایی اشاره میکند. او میگوید که اگر آه او در شب هجران تأثیری داشته باشد، کافی است که تنها یک شرر از محبت به آن بیفزاید. او همچنین به حالت یعقوب (پدر یوسف) و حسن (عاشق لیلی) اشاره میکند که نشان دهندهی غم و اندوه عشق است.
شاعر به معشوق میگوید که اگر میخواهد بفهمد عشق واقعی چیست، باید حقیقت را ببیند. او زیبایی معشوق را با درخت سرو مقایسه میکند و از او میخواهد که لبخند و شادی را در عشق بپذیرد، نه تنها غم و جدایی را.
شاعر همچنین میگوید که عشق به معنای چشمهای پرآب و لبهای خشک است و هر داد و ستدی در عشق باید با محبت و اشتیاق همراه باشد؛ او از باد میخواهد که خاک پای معشوق را بر دوش بکشد تا به عشق واقعی دست یابد.
در کل، شعر به عمق احساسات عاشقانه و پیچیدگیهای آن میپردازد.
هوش مصنوعی: اگر آه و نالهام در شب جدایی تأثیر داشته باشد، یک جرقه کافی است تا تمام هستی و جهان را تحت تأثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: آیا حال یعقوب و حسن را که در زیبایی و ستمگری شبیه به هم هستند، ندیدهای؟ حتی اگر چه حسن فرزند خود یعقوب باشد، زیبایی و ستم او را نمیتوان نادیده گرفت.
هوش مصنوعی: دهان خود را باز کن و از عشق و درد آن سخن بگو تا مشخص شود که چقدر میتوان از عشق سخن گفت و چقدر این عشق میتواند عمیق و تاثیرگذار باشد.
هوش مصنوعی: قد و قامت تو را به درخت سرو تشبیه کردم، اما هنوز در تعجبم که در این باغ، میوهای شیرین و خوشمزه چون عناب و بادام و شکر وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: عاشق را نمیتوان از تماشای معشوق باز داشت، حتی اگر نصیحتی هم بشنود، اگر او از اهل فکر و بصیرت باشد.
هوش مصنوعی: اگر تو میخواهی عشق را بشناسی، باید از چهرههایی که پر از لبخند و شادی هستند، یاد بگیری نه از کسانی که لبهایشان خشک و چشمانشان پر از اشک است. عشق باید زیبایی و شادابی را به همراه داشته باشد، نه غم و اندوه.
هوش مصنوعی: باد، تو را به یاد دارم، نگذار از من دریغ کنی! خاک زیر پای او چنان نازک و عزیز است که اگر کسی در آن گام نهد، چشمانش به زیبایی خواهد دید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل من چون صدف باشد، خیال دوست دُر باشد
کنون من هم نمیگنجم، کز او این خانه پر باشد
ز شیرینیِ حدیثش شب، شکافیدهست جان را لب
عجب دارم که میگوید؟ حدیث حق مر باشد
غذاها از برون آید، غذای عاشق از باطن
[...]
من آزاد آمدم زان دوست کز دشمن بتر باشد
به ظاهر معتبر گوید به باطن مختصر باشد
حضور و غیبتِ یاران مخلص مختلف نبود
حذر اولاتر از یاری که در غیبت دگر باشد
نه از بی دانشی بود این که دشمن دوست دانستم
[...]
مبارک بامدادی کان جمال اندر نظر باشد
خجسته طالعی کان ماه را بر ما گذر باشد
گرت بیند کسی کز زندگی دل خبر دارد
عجب نبود، اگر تا زنده باشد بی خبر باشد
نظر از دور در جانان بدان ماند که کافر را
[...]
گرفتار سر زلفت کجا در بند سر باشد
زهی با بسته سودا که از سر باخبر باشد
کسی کز قامت جانان به طوبی سر فرود آرد
دراز اندیشه خوانندش ولی کوته نظر باشد
مرا سریست با مهرت که آن دیگر نخواهد شد
[...]
دلم از ناله خوش گردید امید اثر باشد
بسی آسود شستم این خدنگم کارگر باشد
اگر دزدیده دیدن ها نباشد بهر پاس دل
محبت از تغافل های بیجا در خطر باشد
دلم تا خو به آسایش نگیرد روز خرسندی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.