هوس ساده زخامم سر سودائی سوخت
شرر عشق بتان خرمن دانائی سوخت
شوق شکر دهنان دوخت لب گفتارم
طوطی طبع مرا قوه گویائی سوخت
بنشین در قفس ایدل زتماشا بگذر
کآه بلبل بچمن خیل تماشائی سوخت
ترک در کشور یغما چو تو یغمائی نیست
کزدم تیغ کجت چینی و یغمائی سوخت
برقی از آه دل خسته برون جست بدشت
دل کوه از شررش با همه خارائی سوخت
خود بیاراست در آئینه بر آتش زد مشک
آینه دید چون آن طرز خود آرائی سوخت
جگر زاهد اگر سخت بکانون زریا
خرقه رند قدح خوار برسوائی سوخت
این چه باده است که تاریخت زمینا در جام
اثر آتش او گنبد مینائی سوخت
بزن آبی بدل سوخته آشفته
کاندر آتش بهوای بت هر جائی سوخت
شمه عشق تو روزی به نیستان گفتم
آتشی خاست زنی کز اثرش نائی سوخت
خواست دیده که شود آگه از نور علی
چون تف چشمه خور حاصل بینائی سوخت
عجبی نیست اگر سوخت مگس را پر و بال
شکری بود کزو دکه حلوائی سوخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساس عاشقانه و درد و رنج ناشی از عشق است. شاعر با تصاویر زندگی روزمره و طبیعت، نشان میدهد که عشق و هوس چگونه میتواند وجود انسان را بسوزاند و او را به درد و شورش بکشاند. او از آتش عشق و از دست دادن آرامش روحی و جسمی سخن میگوید و به قفس و بلبل، یغما و زیباییهای دیگر میپردازد. در واقع، تمامی ابیات نمادهایی از شور و اشتیاق عمیق و در عین حال غم و سوختن ناشی از عشق هستند.
شاعر از احساساتی چون حسرت، شورش درونی و زیباییهای عشق مینویسد و تصاویری از سوختن، شعلهور شدن و تمایل به اتحاد با معشوق به تصویر میکشد. در نهایت، این شعر به غم و شوق توأمان و پیچیدگیهای عشق اشاره دارد.
هوش مصنوعی: دوست داشتن سادهام به خاطر آرزوهایم مانند آتش شعلهور شد و عشق معشوقان، چنان قوتی داشت که آگاهی و دانش مرا هم به آتش کشید.
هوش مصنوعی: شوق و علاقه به شکر باعث شده که نتوانم چیزی بگویم. به گونهای شده که توانایی بیان احساساتم را از دست دادهام، مثل طوطیای که فقط میتواند صدای دیگران را تکرار کند.
هوش مصنوعی: در این متن، به تصویر کشیدن یک صحنه شاعرانه اشاره شده است. گویی شخصی در قفسی نشسته و از تماشای زیباییها و دنیای بیرون گذر میکند. در عین حال، بلبل (پرندهای نمادین) به خاطر درد و اندوهش به سوختن میافتد. این تصویر به نوعی از تأمل و فراق اشاره دارد، جایی که زیبایی در بطن اندوه و محرومیت قرار دارد.
هوش مصنوعی: در سرزمین یغما، کسی مانند تو نیست که با ظرافت و سلیقهاش همه چیز را به زیبایی آراسته کند و در این میان، با عشق و حسرت از دسترفتهاش سخن گفته باشد.
هوش مصنوعی: از دل خسته، آتش نالهای شعلهور شد که کوه را با تمام سختیها و خاریهایش سوزاند.
هوش مصنوعی: او خود را در آینه آراست و آتش بر آن زد. وقتی که مشک را در آینه دید، به خاطر همان شیوه خودآراییاش، سوخت.
هوش مصنوعی: اگر زاهد در دلش آتش عشق را درک کند، در حالی که یک رند با بیباکی و آزادگی، جام شراب را در آغوش میفشارد، در حقیقت، او به حرارت و شور عشق میسوزد.
هوش مصنوعی: این چه نوشیدنی است که نشانههای آن بر روی زمین و درون جامها دیده میشود و اثر حرارت آن باعث سوختن گنبد آسمان شده است؟
هوش مصنوعی: دست بردار از غم و اندوه، زیرا وقتی که عاشق کسی میشوی، حتی در آتش عشق هم میسوزی و به خاطر آن احساس شدید، همه چیز را فراموش میکنی.
هوش مصنوعی: روزی در نیستان، درباره عشق تو صحبت کردم و آتشی شعلهور شد که به خاطر تأثیر آن، نایی آتش گرفت و سوخت.
هوش مصنوعی: دیده خواست تا از روشنایی علی آگاه شود، اما مانند بخار آب چشمه، بیناییاش در این راه سوخت و نابود شد.
هوش مصنوعی: تعجبی ندارد که مگس به خاطر شیرینی شکری که داشت، بسوزد؛ زیرا او در نزدیکی دکهی حلوایی بوده است که به شدت داغ است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.