مدد ای عشق که مغلوب هوائیم هوا
تو طبیب و همه محتاج دوائیم دوا
اسم اعظم توئی و دافع آفات و بلا
همتی زآن که گرفتار بلائیم بلا
ابر نیسان تو و ما کشته محتاج به آب
کان احسان تو و ما جمله گدائیم گدا
ره حی گم شده مجنون صفتم سرگردان
همگی گوش بر آواز درائیم درا
ما مریضیم و شفاخانه رحمت در تست
دردها مزمن و جویای شفائیم شفا
عملی کاو نبود بهر خدا عین ریاست
وه که از زمره ارباب ریائیم ریا
عشق آشفته کدام است علی دست خدا
دست بر دامن آن دست خدائیم خدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و نیاز به آن است. شاعر از عشق درخواست یاری میکند و او را طبیب میداند که به همه دردها و آفات درمان میدهد. او خود را در وضعیت دشواری میبیند که بهدنبال راهی برای نجات است و در عین حال، به نیازمندی و گدایی از عشق اشاره دارد. شاعر میگوید که همه بیمارند و به شفای عشق نیاز دارند، و بیان میکند که اعمالشان باید خالص برای خدا باشد، نه برای نمایش. در پایان، احساس میکند که در پی دستی از خداوند است، که عشق را بهعنوان نماد آن میبیند.
هوش مصنوعی: ای عشق، یاری کن که تحت سلطهی دلخواههایمان هستیم. تو درمانی و همهی ما به دارو و درمان تو نیازمندیم.
هوش مصنوعی: تو نام بزرگی هستی که مایه دفع آفات و مشکلات است، و من به خاطر اینکه درگیر سختیها و بلاها هستم، به تو امید میبندم.
هوش مصنوعی: ابر نیسان به معنای ابرهای بهاری است که باران میبارند. ما در اینجا به وضعیتی اشاره داریم که به باران و آب نیاز داریم. بنابراین، در این بیت، سخن از نیاز و فروتنی است. ما به آب و برکت تو نیازمندیم و در واقع، تمامی ما در این زمینه مانند گداهایی هستیم که به احسان و بخشش تو نیاز دارند.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، مثل مجنون، گم شدهام و سرگردان هستم. همهمان به صدای درا (یا همان مقام و مقامدار) توجه داریم.
هوش مصنوعی: ما دچار بیماری هستیم و به سراغ رحمت میرویم تا در این دردهای طولانی به دنبال درمان و بهبودی باشیم.
هوش مصنوعی: عملی که برای خدا انجام نشود، همانند ریاست و قدرت است و وای بر ما که در زمره افراد ریاکار قرار داریم.
هوش مصنوعی: عشق حقیقی چیست؟ علی، دست خدا به دامن آن عشق خدایی ماست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وین دو تن دور نگردند ز بام و در ما
نکند هیچ کس این بیادبان را ادبی
گرد گرداب مگرد ای که ندانی تو شنا
که شوی غرقه چو ناگاهی ناغوش خوری
ای رفیقان من ای عمر و منصور و عطا
که شما هر سه سمائید و هوائید و صبا
کرده بیچاره مرا جوع به ماه رمضان
خبری هست ز شوال به نزدیک شما
تا به مغرب ننموده است مرا چهره هلال
[...]
شاه باز آمد برحسب مراد دل ما
ملت از رایت او ساخته عونی به سزا
خیل خیل از خدمش تعبه کرده دگر
جوق جوق از حشمش تاختنی برده جدا
سوی هر مرحله راهی (پیموده) برده یک تن
[...]
هرکه آن چشم دژم بیند و آن زلف دوتا
اگر آشفته و شوریده شود هست روا
منم اینک شده آشفتهٔ آن چشم دُژَم
منم اینک شده شوریدهٔ آن زلف دو تا
هوشمن درلب ماهی است به قده سروسهی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.