ابر صفت همی کنم خنده و گریه کار خود
خنده زنم بکار او گریه کنم بکار خود
عمر در از صرف شد بر سر زلف مهوشان
کردم از این خیال کج تیره روزگار خود
حال تباه شد مرا نامه سیاه شد مرا
هم مگرم مدد کند دیده اشکبار خود
خوشه ای از کرم دهد صاحب خرمنی مگر
من که بباد داده ام حاصل کشتزار خود
باغ و بهار دیگران تا چه ثمر دهد مرا
وقف سموم کرده ام این همه نوبهار خود
چون نبود عمل مرا خیز و مهل کسل مرا
ساقی میکشان بده باده خوشگوار خود
یکدمم از نظر نشد طره و چهره بتان
صرف باین و ان کنم لیل خود و نهار خود
هر که بطرف گلشنی گرم حدیث با گلی
ترک مکن خدایرا صحبت گلعذار خود
تا که بدامن آوری دلبر سرو قامتی
زاشک روان بساز جود امن وهم کنار خود
ای تو ولی محترم مرحمتی که از کرم
تا من خاکی آورم بر در تو غبار خود
آشفته روسیه منم عاصی پرگنه منم
مدح علی نموده ام مایه اعتبار خود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربردارنده احساسات عمیق شاعر است که بین خنده و گریه در نوسان است. او به زندگی و عشق خود مینگرد و از گذر زمان و تأثیر آن بر زیبایی معشوق و وضعیت خود میگوید. شاعر از ناکامیها و تباهی حالش در پی عشق و زیباییها سخن میگوید و به یادآوری لحظات خوشی که در کنار زیباییها گذرانده است، میپردازد. او همچنین از طلب یاری از ساقی و میخواهد که بادهای خوشگوار به او بدهد تا لحظات تلخ زندگی را فراموش کند. در پایان، شاعر به تواضع خود و به مفاهیم بزرگتری چون محبت و خاکساری اشاره میکند و به مدح علی، اشارهای به ارزشهای اخلاقی و انسانی میزند.
هوش مصنوعی: من به مانند ابر، هم میخندم و هم میگریم. در کار دیگران میخندم و در کار خودم گریه میکنم.
هوش مصنوعی: عمرم را صرف زیباییهای محبوبان کردم و از این فکر، سرنوشت تلخ خود را به دست خود رقم زدم.
هوش مصنوعی: حالم خراب شده و نامهام تیره و تار گشته است، شاید تنها دیدن چشمان پر از اشک او بتواند به من کمک کند.
هوش مصنوعی: اگر یک خوشه خرمن بخواهد به صاحبش کرم بدهد، من که تمام محصول کشت خود را به باد دادهام، چه چیزی برای خود دارم؟
هوش مصنوعی: من به دلیل گرما و سختیهایی که کشیدهام، به زیباییهای بهار و باغ دیگران نیندیشیدهام و تمام توجه و انرژیام را صرف بهار و زندگی خودم کردهام.
هوش مصنوعی: از آنجا که عملی از من دیده نمیشود، ای ساقی، برایم بادهی خوشگوار بیاور تا حال و هوایم کمی عوض شود.
هوش مصنوعی: لحظهای از منظر دور نشدم، زیباییهای معشوقان را تنها به خاطر این و آن فراموش نمیکنم، شب و روزم را به یاد آنها میگذرانم.
هوش مصنوعی: هرکسی که در کنار گلستان نشسته و با زیبایی گلها صحبت میکند، نباید یاد خدا را فراموش کند و در کنار زیباییها از او غافل شود.
هوش مصنوعی: برای آنکه محبوب زیبا و با وقاری را به دامان خویش بیاوری، از اشکهای روان خود مایه بگذار و با دست سخاوت و مهربانی، در کنار خود آرامش و امنیت فراهم کن.
هوش مصنوعی: ای بزرگوار، لطف تو آنقدر است که من خاکی، غبار خود را بر در تو میآورم.
هوش مصنوعی: من در دل روسیه دچار آشفتگیام و از گناهان خود به ستوه آمدهام. ستایش علی را کردهام که این کار خود برای من مایه اعتبار و آبروست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی تو چو شمع کرده ام گریه و خنده کار خود
خنده بروز دل کنم گریه بروزگار خود
ای چو غزال مشگبو صید تو صد هزار دل
من چه سگم که آهویی چون تو کنم شکار خود
در دل پر غبار من گر گذری بهل که من
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.