گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

مقبول میفروش گر افتاد خدمتم

شاید ملک زند بفلک کوس دولتم

خضر خطت چو راهنما شد بر آن دهان

از دل ببرد وحشت ظلمات حیرتم

آلوده بود خاطرم از لوث کیدوشید

پیر مغان بشست بدریای رحمتم

مفطور جام می نه امروزم ای حکیم

کز می سرشته اند زآغاز فطرتم

من خود بطیب نفس نیم طالب لبت

کامد معاش تنگ زدیوان قسمتم

دیدم که شمع محفل بیگانگان شدی

از فرق سوخت تا بقدم نار غیرتم

تیر دعا نهفته ام اندر کمان بسی

اندر کمین نشسته مهیای فرصتم

من آشنای دیرم رندان پاک باز

چون میروم بکعبه گرفتار غربتم

آشفته راست دادن جان آرزوی دل

در خاک کویت ار بدهد مرگ مهلتم

هر چند ذره ام ننشینم مگر بمهر

از یمن عشق دوست بلند است همتم

عمریست کز سگان تو دارم خط قبول

ای دست حق مران تو خدا را زحضرتم

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
حافظ

بازآی ساقیا که هواخواهِ خدمتم

مشتاقِ بندگیّ و دعاگویِ دولتم

زان جا که فیضِ جامِ سعادت فروغِ توست

بیرون شدی نُمای ز ظلماتِ حیرتم

هرچند غرقِ بحرِ گناهم ز صد جهت

[...]

نسیمی

من شاهباز زاده شاه شریعتم

از بهر صید طایر قدس حقیقتم

طاووس باغ انسم و سیمرغ باغ قدس

عنقای برج عزت و شاه شریعتم

لاهوتیم که هم بر ناسوت گشته‌ام

[...]

وحشی بافقی

صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم

خوش بر سر بهانه نشسته‌ست طاقتم

من مرد حملهٔ سپه هجر نیستم

گیرم که استوار بود پای جرأتم

زندان بی در است کدورتسرای هجر

[...]

فیض کاشانی

مولای من بیا که هواخواه خدمتم

مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم‏

زانجا که فیض عام سعادت فروغ تست

بیرون شدن نمای ز ظُلمات حیرتم

هرچند غرق بحر گناهم ز صد جهت

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
فیاض لاهیجی

شکر خدا که باز به امداد همّتم

جا داده عشق بر سر کوی ملامتم

پیغمبرم به شرع محبّت، به کتف من

باشد نشان سنگ تو مهر نبوّتم

اظهار شکوه از ستم دوست کافریست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه