وصال دوست بمحشر زبس یقین دارم
بزندگانی خود چون رقیب کین دارم
برای اینکه بپوشم بعیب خود پرده
هزار دلق ملمع در آستین دارم
چو خاتم لب لعلت مرا بدست افتاد
چو جم دو عالم در زیر این نگین دارم
کنون که خرمن حسنت زمهر و مه چربید
گمان مدار که پرواز خوشه چین دارم
حدیث زلف وی آشفته مینوشتم دوش
بآستین همه گوئی غزال چین دارم
اشاره کرد بابرو زغمزه چشمش و گفت
کمان کشیده بقصد جهان کمین دارم
نمود در ازلم جلوه ای و چهر نهفت
بواپسین سر دیدار اولین دارم
باولین در کریاس عشق سودم سر
که پا چو عیسی بر چرخ چارمین دارم
نماز و روزه و حج قبول از زاهد
من و محبت حیدر عمل همین دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و وصال معشوق است. شاعر با اعتماد به نفس از احساسات عمیق خود نسبت به دوست سخن میگوید و به معانی مختلفی اشاره میکند. او به زیباییهای معشوق و تأثیر آن بر زندگیاش اشاره کرده و به طور نمادین از پردهپوشی عیوب خود با لباسهای زیبا سخن میگوید. شاعر همچنین به محبت و ارتباط خود با معشوق به عنوان اصل واکنشهای معنوی و مذهبی اشاره میکند و به این نتیجه میرسد که عشق و محبت او به معشوق از اعمال مذهبی و دینیاش مهمتر است. در کل، این شعر نشاندهنده عمق عشق و معانی فلسفی آن است.
هوش مصنوعی: اتصال به دوست را در روز قیامت به قدری محکم و مطمئن میدانم که در زندگی خود، همچون رقیبی با کینه و دشمنی، احساس میکنم.
هوش مصنوعی: برای اینکه عیبهای خودم را بپوشانم، هزاران لباس رنگارنگ و زرق و برقدار در آستینم دارم.
هوش مصنوعی: وقتی لبهای زیبا و دلنگیز تو را بوسیدم، احساس کردم که مانند جم (پادشاه افسانهای) داراییهای بزرگ دنیا را در زیر این انگشتر کوچکی که به تو تعلق دارد، در اختیار دارم.
هوش مصنوعی: اکنون که زیبایی تو در فصل بهار و ماه چطور جلوهگر شده، فکر نکن که من میتوانم مثل دروگر خوشهچین، از آن بهرهبرداری کنم.
هوش مصنوعی: دوش به زلف او فکر میکردم و در دل مشغول نوشتن بودم، اما وقتی به لباسام نگاه کردم، انگار همهچیز را فراموش کردهام و با خودم گفتم که انگار غزالی زیبا دارم.
هوش مصنوعی: او با نگاهی معنادار و نازکینه به من اشاره کرد و گفت که آمادهام تا با زندگی و چالشهای جهان روبرو شوم.
هوش مصنوعی: من در زمان ازل، جلوهای از تو را دیدم و اکنون که به عقب نگاه میکنم، تصویری از اولین دیدارم با تو در خاطرم باقی مانده است.
هوش مصنوعی: در آغازین مراحل عشق، من به سرشت و ذات این احساس مینگرم، مانند عیسی که بر روی چرخ چهارم ایستاده است، من نیز در این مسیر حاضر و با آن ارتباط دارم.
هوش مصنوعی: نماز و روزه و حج از نظر زاهد قابل قبول است، اما من فقط محبت علی (حیدر) را عمل میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر چه از تو دل خسته و غمین دارم
بدین خوشم که بتی چون تو نازنین دارم
برای آن که کشم پیش چشم بیمارت
متاع عافیت اینک در آستین دارم
به بند زلف تو زنجیر جان خود سازم
[...]
اگر تو جان طلبی جان در آستین دارم
وگر سرم سر تسلیم بر زمین دارم
نعیم جنت و عیش جهان کمست بهم
من از توهم آن دارم و هم این دارم
گرم فرشته چو آدم کند سجود رواست
[...]
ز بس که مهر تو با این و آن یقین دارم
به دوستی تو با کائنات کین دارم
زمانه دامن آخر زمان گرفت و هنوز
من از تو دست تظلم در آستین دارم
تو اجتناب ز غیر از نگاه من داری
[...]
دلی و طاقت سد آه آتشین دارم
همین منم که دل و طاقت چنین دارم
نعوذباله اگر بگذری به جانب غیر
تو میخرامی و من رشک بر زمین دارم
به راندن از تو شکایت کنم خدا مکناد
[...]
همیشه گریه تلخی در آستین دارم
به نرخ زهر فروشم گر انگبین دارم
به باد و برقم از احوال خویش در گفتار
که ابر در گذر و تخم در زمین دارم
کسی که خانه به همسایگی من گیرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.