وحشیصفت از خلق رمیدیم رمیدیم
در حلقهٔ دام تو تپیدیم تپیدیم
تا شاهد لیلیوَش ما پرده برافکند
مجنونصفت از غیر رمیدیم رمیدیم
دادند به ما جام شراب ازلی را
پیمانه چو خمخانه کشیدیم کشیدیم
میگفت که این شور و نوایم ز دگر جاست
این زمزمه از نای شنیدیم شنیدیم
چون راه ندادند به پرواز گلستان
در زیر پر خویش خزیدیم خزیدیم
بتخانه و بت بود چو اسباب تعلق
ما رشته زنار بریدیم بریدیم
جز درد سر از عشق مجازی نبرد دل
بسیار در این کوچه دویدیم دویدیم
پرداخته بازار دل از جلوه اغیار
تا یوسف مصر تو خریدیم خریدیم
دیدیم که در کوی حرم کس نکشد صید
آشفته از آن بام پریدیم پریدیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما فرش بزرگی به جهان باز کشیدیم
صد گونه شراب از کف اقبال چشیدیم
آن جای که ابرار نشستند نشستیم
وان راه که احرار گزیدند گزیدیم
گوش خود و گوش همه آراسته کردیم
[...]
ما فرش بزرگی به جهان باز کشیدیم
بس . . . ن غلامان نکو روی دریدیم
شلوار عروسان زره زلف گشادیم
بر گنبد ترکان پریچهره خزیدیم
بس گنده مغلوک کهن را یله کردیم
[...]
سر جمله بدانید که در عالم پاداش
آنها که درین راه بدادیم بدیدیم
ما را همه مقصود ببخشایش حق بود
المنّة للَّه که بمقصود رسیدیم.
دردا که درین بادیه بسیار دویدیم
در خود برسیدیم و بجایی نرسیدیم
بسیار درین بادیه شوریده برفتیم
بسیار درین واقعه مردانه چخیدیم
گه نعرهزنان معتکف صومعه بودیم
[...]
خیزید مخسپید که نزدیک رسیدیم
آواز خروس و سگ آن کوی شنیدیم
والله که نشانهای قَرویِ دهِ یارست
آن نرگس و نسرین و قرنفل که چریدیم
از ذوق چراگاه و ز اشتاب چریدن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.