ساقی ز جام کشف از این راز میکند
کابواب خیر پیر مغان باز میکند
منصوروار میکشدش بر فراز دار
آن را که میر عشق سرافراز میکند
مردود هر در است و بود خار هر نظر
آن را که پیر میکده اعزاز میکند
روی نیاز ما نبود جز به کوی دوست
بگذار تا زمانه به ما ناز میکند
حاشا که رنگ و بیتو در دیگری بود
خود را اگر که گل به تو انباز میکند
دانی چه کرد با دل من لشکر مژه
با صعوه آنچه چنگل شهباز میکند
آشفته جای زلف تو گیرد زمام خسر
اطناب را به دل چه به ایجاز میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، ساقی از ماهیت عشق و رازهایی که در دل دارد سخن میگوید. او با اشاره به مقام بلند عشق، از تاثیرات مثبت میکده و پیر آن بر زندگی و دل عاشقان مینویسد. شاعر بیان میکند که حضور معشوق و عشق واقعی، موجب افتخار و عزت است و هیچ چیز دیگری نمیتواند جایگزین آن شود. همچنین، او از احساسات عمیق و درد دل ناشی از عشق میگوید و به زیباییهای معشوق اشاره میکند که دل و جانش را تحت تاثیر قرار داده است. به طور کلی، این شعر به توصیف عشق، زیبایی و تاثیر آن بر زندگی انسانی میپردازد.
هوش مصنوعی: ساقی با نوشیدنی از این اسرار پرده برمیدارد و به خوبی حال و آینده را برای ما روشن میکند. پیر مغان هم در این زمینه آگاهیها را آشکار میکند.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف وضعیتی میپردازد که در آن فردی با اراده و قدرت، عشق را از میدانی بالاتر میکشد و به اوج میرساند. مانند منصور، که شجاعت و عظمت را نمایان میسازد، عشق نیز در این تصویر از قدرت و سربلندی برخوردار میشود و به مرتبهای بلندتر میرسد.
هوش مصنوعی: هر کسی که درک درستی از او ندارد و به نظرات دیگران اهمیت نمیدهد، مورد قبول نیست و مثل خار در چشم میماند. تنها کسی که در میکده احترام و ارزش دارد، کسی است که از تجارب و wisdom برخوردار است.
هوش مصنوعی: نیازی به هیچکس نداریم جز به دوستانمان. بیگذاریم زمان با ما بازی کند و لذت ببرد.
هوش مصنوعی: هرگز نمیشود که رنگ و زیبایی دیگری بدون تو وجود داشته باشد؛ چون اگر گل هم به کسی نزدیک شود، به خاطر تو و زیباییات است.
هوش مصنوعی: می دانی که لشکر مژگان آن پرنده زیبا چه بر سر دل من آورده است؟ این تأثیر بر دل به اندازه ای است که شهباز با چنگال خود نمی تواند به آن عظمت برسد.
هوش مصنوعی: کنترل و تسلط بر زیباییهای زمینی به هم ریخته و بینظم میشود وقتی که دل با پرجزئیات بودن در مقابل خلاصهگوئی قرار میگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شهباز دولت تو که پرواز میکند
خود صبر کن که چشم کنون باز میکند
عاشق کجا به شکوه دهن باز میکند
این کبک خنده بر رخ شهباز میکند
تمکین ترا به جاست ز سنگیندلان که حسن
در دامن تو تربیت ناز میکند
از خون دل همیشه نگارین بود کفش
[...]
اول ،در عدم، دهنت باز میکند
تاکاف و نون تهیهٔ آواز میکند
آهنگ صور خیز تو در هر نفس زدن
ساز هزار عالم ناساز میکند
هرگاه میدهی به زبان رخصت سخن
[...]
لعلش که کار بوسه به انداز میکند
دل را کباب شعلهٔ آواز میکند
[در] چشم عاشقان حقیقت شعار چرخ
خاکستر است آینهپرداز میکند
از بس که ناز بر سر هم جمع کرده است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.