گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

چون دست رس نداری ای دل بوصل جانان

برخیز جان فدا کن در پای پاسبانان

گفتم که کفر بر دین چربید و عشق بر عقل

زین کار مشگل من خندند کار دانان

گفتم بدل که پیمان با گلرخان نبندی

پیمان شکن چو دیدم این خیل دلستانان

گر کشتگان عشقت آیند در قیامت

محشر تمام گیرد غوغای دادخواهان

بر تیر طعن دشمن مشتاق دوست سازد

سازم بجور اینان از بهر مهر آنان

با خار خار هجران تن داده ایم از جان

منت بریم تا چند ای گل زباغبانان

گرگان برند ناچار زین گله شب پیاپی

غافل زگوسفندان خسبند اگر شبانان

با تن گرفته ای خو در رنگ غرقی و بو

محروم ماندی ای جان آخر زمهر جانان

صوفی که در سماع است از وجد حال در بزم

بینی بهر دو کونش خوش آستین فشانان

نام علی بیاور ای طوطی مغنی

کاشفته تلخ کام است از این شکر دهانان

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
قطران تبریزی

حور حریر سینه کام روان حوران

چشمم چو بحر دارد دل جایگاه بحران

بر ماه لاله کارد بر لاله مشگ بارد

پر مشگ لاله دارد رخسار و زلفش الوان

بر سرو باغ دارد بر گل چراغ دارد

[...]

مسعود سعد سلمان

ای کامگار سلطان،انصاف تو به گیهان

گشته عیان

مسعود شهریاری،خورشید نامداری

اندر جهان

ای اوج چرخ جایت،گیتی ز روی و رایت

[...]

امیر معزی

از دورهای گردون وز صنع‌های یزدان

زیباترین عالم فرخ‌ترین کیهان

از نورهاست خورشید از طبعهاست آتش

از سنگهاست یاقوت از فصلهاست نیسان

از ماه‌هاست روزه از روزهاست جمعه

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
وطواط

ای معجزات موسی بنموده از گریبان

هم چشم تست فرعون ، هم زلف تست ثعبان

ای پیش روی خوبت حسن هزار یوسف

داری هزار یعقوب اندر هزار کنعان

ای خاسته بخوبی ، صد فتنه خاست از تو

[...]

مولانا

ای امتان باطل بر نان زنید بر نان

وی امتان مقبل بر جان زنید بر جان

حیوان علف کشاند غیر علف نداند

آن آدمی بوَد کاو جوید عقیق و مرجان

آن باغ‌ها بخفته، وین باغ‌ها شکفته

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه