چون دست رس نداری ای دل بوصل جانان
برخیز جان فدا کن در پای پاسبانان
گفتم که کفر بر دین چربید و عشق بر عقل
زین کار مشگل من خندند کار دانان
گفتم بدل که پیمان با گلرخان نبندی
پیمان شکن چو دیدم این خیل دلستانان
گر کشتگان عشقت آیند در قیامت
محشر تمام گیرد غوغای دادخواهان
بر تیر طعن دشمن مشتاق دوست سازد
سازم بجور اینان از بهر مهر آنان
با خار خار هجران تن داده ایم از جان
منت بریم تا چند ای گل زباغبانان
گرگان برند ناچار زین گله شب پیاپی
غافل زگوسفندان خسبند اگر شبانان
با تن گرفته ای خو در رنگ غرقی و بو
محروم ماندی ای جان آخر زمهر جانان
صوفی که در سماع است از وجد حال در بزم
بینی بهر دو کونش خوش آستین فشانان
نام علی بیاور ای طوطی مغنی
کاشفته تلخ کام است از این شکر دهانان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و درد هجرت است. شاعر به دو موضوع اصلی میپردازد: نخست عشق و دلدادگی و دوم، ناامیدی و فراق. او به دل خود یادآوری میکند که با وجود دوری از معشوق، باید جان خود را فدای او کند. در این میان، شاعر به تضاد عشق و عقل اشاره میکند و از پیمانها و شکستن آنها سخن میگوید. همچنین، به عشق و مشکلات ارتباط آن با جامعه اشاره کرده و از درد فراق و انتظار مینالد. در نهایت، شاعر به قدرت نام علی و نقش یادآوری آن در رفع غمهای خود اشاره میکند و از شیرینی و تلخی عشق سخن میگوید.
هوش مصنوعی: اگر به معشوق دسترسی نداری، ای دل، پای بگذار و جان خود را فدای نگهبانان او کن.
هوش مصنوعی: گفتم که عشق بر عقل پیروز شده و کفر بر دین غلبه کرده است. از این مشکل من، دانشمندان و خردمندان به من خندیدند.
هوش مصنوعی: گفتم که قلبت را به کسی که زیباییاش را میپرستی، نسپار، اما وقتی دیدم این همه دلربا در اطراف هستند، متوجه شدم که خودم هم در اینجا وفاداری ندارم.
هوش مصنوعی: اگر کسانی که به عشق تو جان باختهاند در روز قیامت بیایند، در آن زمان، هیاهوی کسانی که خواهان عدالت هستند تمام میشود.
هوش مصنوعی: در برابر تند زبانی و حملات دشمن، من برای دوستانم به طور متفاوتی تلاش میکنم و از محبت و عشق به آنها دست برنمیدارم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر فراق و جدایی، رنج و سختی را تحمل کردهایم و ای گل، تا چه زمانی باید منتظر بمانیم؟
هوش مصنوعی: اگه گرگها ناچارا به این گله حمله کنن، شبها به خاطر اینکه شبانان غافل هستن، گوسفندها بیخبر در خواب خواهند بود.
هوش مصنوعی: تو با جزئیاتی که از رنگ و بویی مشخصی داری، کاملاً در آن غرق شدهای و از احساسات ناب و عمیق محروم ماندهای، ای جان! در نهایت، از عشق واقعی بیبهرهای.
هوش مصنوعی: صوفی که در حال سماع و شوق است، وقتی به خوشی و شادی میرسد، در مجالس و جمعها با دستهای آستینفشان، خوشحالی و شادمانی را به نمایش میگذارد و این حالت او برای دنیای مادی و معنوی، خوشایند است.
هوش مصنوعی: ای طوطی خوشخوان، نام علی را بر زبان بیاور؛ زیرا تلخیهای زندگی را از این شیرینی بیان میکاهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حور حریر سینه کام روان حوران
چشمم چو بحر دارد دل جایگاه بحران
بر ماه لاله کارد بر لاله مشگ بارد
پر مشگ لاله دارد رخسار و زلفش الوان
بر سرو باغ دارد بر گل چراغ دارد
[...]
ای کامگار سلطان،انصاف تو به گیهان
گشته عیان
مسعود شهریاری،خورشید نامداری
اندر جهان
ای اوج چرخ جایت،گیتی ز روی و رایت
[...]
از دورهای گردون وز صنعهای یزدان
زیباترین عالم فرخترین کیهان
از نورهاست خورشید از طبعهاست آتش
از سنگهاست یاقوت از فصلهاست نیسان
از ماههاست روزه از روزهاست جمعه
[...]
ای معجزات موسی بنموده از گریبان
هم چشم تست فرعون ، هم زلف تست ثعبان
ای پیش روی خوبت حسن هزار یوسف
داری هزار یعقوب اندر هزار کنعان
ای خاسته بخوبی ، صد فتنه خاست از تو
[...]
ای امتان باطل بر نان زنید بر نان
وی امتان مقبل بر جان زنید بر جان
حیوان علف کشاند غیر علف نداند
آن آدمی بوَد کاو جوید عقیق و مرجان
آن باغها بخفته، وین باغها شکفته
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.