در شب تاریک هجران جز می روشن مزن
جز شهاب آتشین بر جان اهریمن مزن
مطربا چون ساز کردی پرده عشاق را
جز نوای راست درهر کوی وهر بزن مزن
سوختی ای برق عالم سوز هر جا حاصلیست
تا که گفتت این گدا را شعله بر خرمن مزن
ای مسیحا پاک بندی در فلک برتر خرام
خواهی ار عین تجرد را دم از سوزن مزن
ایکه اندر دولتی شنعت من درویش را
گرچه داری گلشنی رو طعنه بر گلخن مزن
اندرآ در برم عشق وسر و گلرو را ببین
باغبانا بعد از این لاف از گل و گلشن مزن
خواهی آشفته اگر از ورطه طوفان نجات
جز علی و آل او را دست بر دامن مزن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره درد و جدایی است و شاعر از عشق و معشوقه خود صحبت میکند. او در شب تاریک هجران فقط به روشنایی و امید اشاره میکند و از به وجود آوردن آتش بر دل اهریمن منع میکند. شاعر از مطرب نیز میخواهد که نتهای محبت و عشق را بدون غم و غصه بنوازد و فقط نغمههای راست را پخش کند. در ادامه، شاعر به مسیحا اشاره میکند و از او دعوت میکند تا بر فراز آسمان بگردد، و از گلشن و زیباییهای ظاهری طعنه بزند. همچنین از عشق و زیبایی که در دلش دارد یاد میکند و از باغبان میخواهد که از زیباییهای گل و گلشن نگوید. در پایان، شاعر اشاره میکند که اگر کسی در طوفان زندگی خواهان نجات است، تنها باید به دستان علی و آل او توجه کند.
هوش مصنوعی: در شب تاریک جدایی، جز نیکی و شادی را به دل راه مده، و جز با آتش خشم و کینه به دشمن حمله نکن.
هوش مصنوعی: ای مطرب، وقتی که ساز را نواختی، عشق و محبت را به نمایش بگذار و فقط آهنگ درست و واقعی را در هر گوشه و بر هر بام نزن.
هوش مصنوعی: ای شعلهای که دنیا را میسوزانی، هر جا که میوهای هست، بر این گدا آتش نریز.
هوش مصنوعی: ای مسیحا، اگر میخواهی در عالم بالا با پاکی و صداقت قدم برداری، بهتر است که از چیزهای جزئی و بیاهمیت دوری کنی و به جای آنها به عوالم بالاتر و معانی عمیقتر توجه کنی.
هوش مصنوعی: اگر در حکومت و قدرت تو آنچنان هست که من یک درویش را میپنداری و با این حال دارای باغ و گلستانی هستی، به او طعنه نزن و او را تحقیر نکن.
هوش مصنوعی: وارد آغوشم شو و زیبایی و عشق را ببین، باغبان! بعد از این، دیگر از گلها و باغ گل، سخن مگو.
هوش مصنوعی: اگر در شرایط سخت و نگرانکنندهای قرار داری و به دنبال نجات هستی، فقط به علی و فرزندان او نیاز داری و دیگران را فراموش کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر فلاطون زمانی، حرف دانستن مزن
نام خود را خط بطلان، از رگ گردن مزن
لب مجنبان از برای هرزه گفتن هر نفس
بر چراغ اعتبار خویشتن، دامن مزن
گر سخن خواهی کنی، عیب سخن کردن بگو
[...]
غازه از عکس رخت بر چهرهٔ گلشن مزن
بیش از این بر آتش مرغ چمن دامن مزن
خصم را از بردباری کن زبون خویشتن
تا توانی جز تغافل حربه بر دشمن مزن
از روان، بر آب گویی خانهٔ تن را بناست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.