آن فتنه زانجمن چو برخاست
شد قامت او قیامتی راست
شنعت نزند بعشق بازان
هر کس که زرمز عشق داناست
بالای تو گر بلاست شاید
هر فتنه و هر بلا زبالاست
بر خواسته ی زبزم و اما
نقش تو گمان مبر که برخاست
از غارت دل نمیشوی سیر
ای ترک مگر که خوان یغماست
از چیست زه کمانت ای عشق
کش چوبه تیر نخل خرماست
تو کسوت زشت خود بیفکن
کان نقش ازل تمام زیباست
آئینه صاف زنگ بگرفت
از رنگ تعلقی که بر ماست
آشفته سگ در علی شد
این مرتبت از خدای میخواست
از خاک در تو سر نپیچم
زیرا که پناه آدم اینجاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتی mystical و عمیق از عشق و تاثیرات آن بر فرد پرداخته است. شاعر به مفهومی از فتنه و آشفتگی اشاره میکند که عشق به وجود میآورد و نشان میدهد که هر بلایی که بر سر عشق بیاید، در نهایت نشانهای از زیبایی و حقیقت است. او همچنین به زیباییهای ازلی اشاره دارد و میگوید دلفرسایی و زشتىهای ظاهری را کنار بگذاریم تا به زیبایی واقعی دست یابیم. شاعر در نهایت به اهمیت عشق و جایگاه بالای آن در زندگی اشاره کرده و میگوید که در این راه باید از تعلقات دنیوی فاصله بگیریم.
هوش مصنوعی: وقتی آن دغدغه و آشفتگی از جمع به پا خواست، قامت او مانند قیامت به راستی بلند شد.
هوش مصنوعی: هر کسی که رموز عشق را بداند، به عشقورزان هیچ چیزی نمیتواند آسیب بزند.
هوش مصنوعی: اگر بالای سر تو مشکلی وجود دارد، ممکن است همه مشکلات و سختیها از آنجا ناشی شود.
هوش مصنوعی: من از بزم و خوشی به پاخواستهام، اما تصور نکن که این حرکت من به خاطر تو بوده است.
هوش مصنوعی: ای ترک، تو هیچوقت از غارت دل سیر نخواهی شد، مگر اینکه سفرهی یغما برایت گسترده شود.
هوش مصنوعی: از کجا آمدهای ای عشق؟ تیر و کمان تو نشانهای از نخل خرماست.
هوش مصنوعی: لباس زشت و ناپسند خود را کنار بگذار، زیرا این حقیقت که از ابتدا زیبا و کامل بوده، در زیبایی واقعی نهفته است.
هوش مصنوعی: آینهای صاف و واضح به خاطر رنگ تعلقی که به ما دارد، کدر و زرد شده است.
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که رفتار یا حالتی آشفته در شخصی (سگ) به خاطر مقام و مرتبهای است که از خداوند خواسته شده است، و این مرتبه به علی (علی ابن ابیطالب) نسبت داده شده است. در واقع، این عبارت میخواهد نشان دهد که درخواست مقام بالا از جانب خدای متعال، باعث آشفتگی یا بینظمی در او شده است.
هوش مصنوعی: من از خاک خودم دور نمیشوم، چون در اینجا، آدمی به پناهگاه و امنیت رسیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا نقش خیال دوست با ماست
ما را همه عمر خود تماشاست
آنجا که جمال دلبر آمد
والله که میان خانه صحراست
وانجا که مراد دل برآمد
[...]
برخیز که موسم تماشاست
بخرام که روز باغ و صحراست
امروز بنقد عیش خوشدار
آن کیست کش اعتماد فرد است
می هست و سماع و آن دگر نیز
[...]
زین چار خلیفه مُلک شد راست
خانه به چهار حد مهیاست
این خاک ز لطف نور برخاست
وانگاه روان شد از چپ و راست
شد جانوری که آشیانش
برتر ز ضمیر و وهم داناست
هر لحظه ز فیض و فضل آن نور
[...]
شوری ز شرابخانه برخاست
برخاست غریوی از چپ و راست
تا چشم بتم چه فتنه انگیخت؟
کز هر طرفی هزار غوغاست
تا جام لبش کدام می داد؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.