باز بهم برآمده طره مشکبوی تو
تا بخطا چه میکند نافه تو بتوی تو
نافه بناف آهوان خون شده زلف وامکن
پرده مکش که گل درد پرده خود ببوی تو
گه بهوای سرمه و گاه ببوی غالیه
حور بگیسو و مژه خاک برد زکوی تو
نام زلال کی برد آب حیات کی خورد
خضر اگر که یکنفس آب خورد زجوی تو
بت بنهفته در بغل سجده بکعبه میکند
تا بتو کی وفا کند بوالهوس دو روی تو
رشته زلف او مهل ای دل پاره پاره ام
بو که زسوزن مژه یار کند رفوی تو
روی تو جان بپرورد خوی تو سوخت پیکرم
شیفته ام بروی تو شکوه کنم زخوی تو
یار بقصد کشتن و تو بهوای زندگی
کام زدوست کی برد ایندل کامجوی تو
دعوی خون بها کنم در صف حشر کی غلط
هست مجالی ار مرا گر نظری بروی تو
نقد من ار بود دغل پاک بباز تو عمل
در بر صیرفی برد زشت من و نکوی تو
آشفته آرزوی من خاک در علی بود
وه که بخاک میبرم آخر آرزوی تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با موضوع عشق و زیبایی معشوقه سروده شده است. شاعر به توصیف موی مشکین و زیبایی معشوقهاش میپردازد و از تاثیر عطر و زیبایی او بر روح و جان خود حرف میزند. او به تمزین زلف معشوق و پیوند آن با احساسات خود اشاره میکند و از درد فراق و عشق جوانی سخن میگوید. در این شعر، عشق به معشوق به عنوان معیاری برای زندگی و مرگ توصیف شده و شاعر بین زیباییهای ظاهری و باطنی او تناقضاتی را جستجو میکند. نهایتاً، او ابراز میکند که آرزوی او فقط برآورده شدن عشقش به معشوق است.
هوش مصنوعی: مویی از سر تو که به تندی به عقب رفته، بویی خوش از مشک را در فضا پخش کرده است و تا کجا میتواند نیامدنت را به جان تو بیفزاید.
هوش مصنوعی: زلفهای آشفتهام مانند گلهای خونین و زیبا شده است. پرده را کنار نزن، چون گل من درد دل خود را به بوی تو احساس میکند.
هوش مصنوعی: گاهی به خاطر زیبایی چشمها و گاهی به خاطر عطر دلانگیز گلهای خوشبو، در دنیای تو غرق میشوم و مژهها و موهایم به خاک پای تو میرسند.
هوش مصنوعی: آیا نام زلال آب حیات را کسی میداند؟ آیا خضر، اگر لحظهای از این آب بنوشد، از جوی تو نمیخورد؟
هوش مصنوعی: عشق و محبت واقعی خود را در دل پنهان کرده و در سجده و عبادت در مقابل کعبه به یاد توست. اکنون باید منتظر بمانم تا ببینم آیا تو که دو رو و خوش گذران هستی، زمانی به این عشق وفا خواهی کرد یا نه.
هوش مصنوعی: ای دل، نگران نباش؛ رشتههای زلف معشوق تو بسیار نرم و لطیف است. احساس میکنم که او با سوزن مژهاش میتواند زخمهای تو را التیام ببخشد.
هوش مصنوعی: به خاطر چهره زیبای تو، جان من پرورش یافته و از عشق به تو، قلبم در آتش سوخته است. من همچنین به خاطر ویژگیهای تو، به زیباییات علاقهمندم و دوست دارم از فضایل تو صحبت کنم.
هوش مصنوعی: دوست به قصد کشتن آمده و تو به امید زندگی خوشیهای دوست را میچشیدی، اما چرا شاد و دلخوش در پی آرزوهایت هستی؟
هوش مصنوعی: در روز قیامت، اگر فرصتی پیدا کنم، حق خود را بابت خونبهاء مطالبه میکنم. اگر تو برای من نگاهی بیندازی، شاید بتوانم از این موقعیت استفاده کنم.
هوش مصنوعی: اگر نقد من عیب و ناپاکی باشد، تو میتوانی با رفتار و عمل خود آن را جبران کنی و نیکوییات بر زشتی من غالب شود.
هوش مصنوعی: آرزوهای من به هم ریخته و آرزویم این بود که با خاک علی درآمیزد. ای وای، که من در نهایت به خاک میروم و آرزوی تو را با خود میبرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نیست گشاده چشم من جز به خیال روی تو
بسته کس نشد دلم جز به شکنج موی تو
هر سحری چو بیدلان آیم و بر تو بنگرم
از پی آنکه شد مرا فال خجسته روی تو
پیش من آ که ساعتی با تو مگر دمی زنم
[...]
گر به خطا کنم نگه یک سر مو به روی تو
باد مرا بدین گنه روی سیه چو موی تو
بود دلم ز غصه خون شوق تو برد ازو سکون
همدم اشک لاله گون روی نهاد سوی تو
گه به من گدا خوشی گاه ز من جدا خوشی
[...]
ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی تو
ولی بی اختیارم شوق می آرد بسوی تو
اگر مهر تو و بخت من بد روز این باشد
ز دنیا بایدم رفتن بداغ آرزوی تو
ندارم طاقت نادیدنت هرچند میدانم
[...]
آمده نو به شحنگی در دلم آرزوی تو
منصب پاسبانیم داده به گرد کوی تو
چیست اشاره چون زیم حکم چه میکند بگو
در بد و نیک عشق من رد و قبول خوی تو
پای فرشته چون مگس برده فرو در انگبین
[...]
همچو غبار اگر شوم، در ره آرزوی تو
جذبه شوقم آورد، رقصکنان به کوی تو
با همه کس ز بیخودی، عشق ترا بیان کنم
گر دهد اضطراب دل، فرصت گفتوگوی تو
بر تو و بر وفای تو، دل چه نهم که هر زمان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.