در این بخش شعرهایی را فهرست کردهایم که در آنها حافظ مصرع یا بیتی از مولانا را عیناً نقل قول کرده است:
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳ :: مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱
حافظ (بیت ۳): بنمای رخ که خَلقی والِه شَوَند و حیران - بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید
مولانا (بیت ۱): بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست - بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروههای مجزا فهرست کردهایم:
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:بر گیر شراب طربانگیز و بیا - پنهان ز رقیب سفله بستیز و بیا
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰:جانا به هلاک بنده مستیز و بیا - رنگی که تو دانی تو برآمیز و بیا
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات - گفتم دهنت، گفت زهی حبّ نبات
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۳:آن روح که بسته بود در نقش صفات - از پرتو مصطفی درآمد بر ذات
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۸:از نوح سفینه ایست میراث نجات - گردان و روان میانهٔ بحر حیات
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۹:العین لفقدکم کثیرالعبرات - والقلب لذکرکم کثیرالحسرات
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۶:ای خرمنت از سنبلهٔ آب حیات - انبار جهان پر است از تخم موات
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۱:برخیز و طواف کن بر آن قطب نجات - مانندهٔ حاجیان به حج و عرفات
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۴:ما عاشق عشقیم که عشق است نجات - جان چون خضر است و عشق چون آبحیات
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۶:ناگاه بروئید یکی شاخ نبات - ناگاه بجوشید چنین آب حیات
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:ماهی که قدش به سرو میماند راست - آیینه به دست و روی خود میآراست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۸:آن خواجه که بار او همه قند تر است - از مستی خود ز قند خود بیخبر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶:آن شاه که خاک پای او تاج سر است - گفتم که فراق تو ز مرگم بتر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵:آنکس که ز سر عاشقی باخبر است - فاش است میان عاشقان مشتهر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۳:از حلقهٔ گوش از دلم باخبر است - در حلقهٔ او دل از همه حلقهتر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۵:جانا غم تو ز هرچه گویی بتر است - رنج دل و تاب تن و سوز جگر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۸:جانی که به راه عشق تو در خطر است - بس دیده ز جاهلی بر او نوحهگر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۷:در ظاهر و باطن آنچه خیر است و شر است - از حکم حقست و از قضا و قدر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۷:روزی ترش است و دیدهٔ ابر تر است - این گریه برای خندهٔ برگ و بر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۶:ماه عید است و خلق زیر و زبر است - تا فرجه کند هر آنکه صاحب نظر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۶:هر چند شکر لذّت جان و جگر است - آن خود دگر است و شکرِ او دگر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۸:هرچند که بار آن شترها شکر است - آن اشتر مست چشم او خود دگر است
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:من با کمر تو در میان کردم دست - پنداشتمش که در میان چیزی هست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰:آن تلخ سخنها که چنان دل شکن است - انصاف بده چه لایق آن دهن است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۲:آن جان که از او دلبر ما شادانست - پیوسته سرش سبز و لبش خندان است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸:آن نور مبین که در جبین ما هست - وان ضوء یقین که در دل آگاهست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲:از جمله طمع بریدنم آسانست - الا ز کسی که جان ما را جانست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۴:امروز من و جام صبوحی در دست - میافتم و میخیزم و میگردم مست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۶:امشب آمد خیال آن دلبر چست - در خانهٔ تن مقام دل را میجست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۷:ای آمده بامداد شوریده و مست - پیداست که باده دوش گیرا بوده است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۷:ای خواجه ترا غم جمال و جاهست - و اندیشهٔ باغ و راغ و خرمنگاهست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸:ای در دل من نشسته شد وقت نشست - ای توبه شکن رسید هنگام شکست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۷:ای طالب اگر ترا سر این راهست - واندر سر تو هوای این درگاهست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۰:ای کز تو دلم پر سمن و یاسمنست - وز دولت تو کیست که او همچو منست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۸:پای تو گرفتهام ندارم ز تو دست - درمان ز که جویم که دلم مهر تو خست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۹:پائی که همی رفت به شبستان سر مست - دستی که همی چید ز گل دسته بدست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶۹:توبه چکنم که توبهام سایهٔ تست - بار سر توبه جمله سرمایهٔ توست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۸:چون دید مرا مست بهم برزد دست - گفتا که شکست توبه بازآمد مست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۰:دل یاد تو کرد چون به عشرت بنشست - جام از ساقی ربود و انداخت شکست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۷:صد بار بگفتمت، چه هشیار و چه مست - شوخی مکن و مزن به هر شاخی دست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۹:عشق آمد و توبه را چو شیشه بشِْکست - چون شیشه شکست کیست کو داند بست؟
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۴:گفتا که شکست توبه بازآمد مست - چون دید مرا مست بهم برزد دست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۳:گفتی چونی بنده چنانست که هست - سودای تو بر سر است و سر بر سر دست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۷:ماهی تو که فتنهای ندارم ز تو دست - درمان ز که جویم که دلم از تو بخست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۴:مستی ز ره آمد و بما در پیوست - ساغر میگشت در میان دست بدست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۶:من آن توام کام منت باید جست - زیرا که در این شهر حدیث من و تست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۷:ناگه ز درم درآمد آن دلبر مست - جام می لعل نوش کرده بنشست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۴:هر روز به نو برآید آن دلبر مست - با ساغر پرفتنهٔ پرشور بدست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۸:هر صورت کاید به از او امکان هست - چون بهتر از آن هست نه معشوق منست
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:هر روز دلم به زیر باری دگر است - در دیدهٔ من ز هجر خاری دگر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳:اندر سر ما همت کاری دگر است - معشوقهٔ خوب ما نگاری دگر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۴:با ما ز ازل رفته قراری دگر است - این عالم اجساد دیاری دگر است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۳:در مجلس عشّاق قراری دگر است - وین بادهٔ عشق را خماری دگر است
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:از چرخ به هر گونه همیدار امید - وز گردش روزگار میلرز چو بید
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷۳:آن را که خدای ناف بر عشق برید - او داند نالههای عشاق شنید
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲۱:از شربت سودای تو هر جان که مزید - زآن آب حیات در مزید است مزید
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵۸:ای عشق تُوَم انّ عذابی لشدید - ای عاشق تو به زخم تیغ تو شهید
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸۰:پرسید مهم که چشم تو مه را دید - گفتم که بدید و مه ز مه میپرسید
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۱۶:تیری ز کمانچهٔ ربابی بجهید - از چنبر تن گذشت و بر قلب رسید
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۳۹:چون روز وصال یار ما نیست پدید - اندک اندک ز عشق باید ببرید
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۲۳:زان مقصد صنع تو یکی نی ببرید - از بهر لب چون شکر خود بگزید
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹۶:گفتم که به من رسید دردت بمزید - گفتا خنک آن جان که بدین درد رسید
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹۷:گفتم که ز خردی دل من نیست پدید - غمهای بزرگ تو در او چون گنجید
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵۱:هر لحظه همی خوانمش از راه بعید - کو سورهٔ یوسف است و قرآن مجید
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰:سیلاب گرفت گِرد ویرانهٔ عمر - وآغاز پُری نهاد پیمانهٔ عمر
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۴:سیلاب گرفت گرد ویرانهٔ عمر - آغاز پری نهاد پیمانهٔ عمر
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:در سنبلش آویختم از روی نیاز - گفتم من سودازده را کار بساز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳۲:ای جان سماع و روزه و حج و نماز - وی از تو حقیقت شده بازی و مجاز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳۳:ای جان لطیف بیغم عشق مساز - در هر نفسش هزار روزه است و نماز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳۸:ای عشق تو داده باز جان را پرواز - لطف تو کشیده چنگ جان را در ساز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۰:ای کرده ز نقش آدمی چنگی ساز - جانها همه اقوال تو از روی نیاز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۴:امشب که گشاده است صنم با ما راز - ای شب چه شبی که عمر تو باد دراز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۶:بازی بودم پریده از عالم راز - تا بو که برم ز شیب صیدی بفراز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴۷:بنمای بمن رخ ای شمع طراز - تا ناز کنم نه روزه دارم نه نماز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۵۸:گر بکشندم نگردم از عشق توباز - زیرا که ز چنگ ما برون شد آواز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۴:مردانه بیا که نیست کار تو مجاز - آغاز بنه ترانهٔ بیآغاز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۶:من بودم و دوش آن بت بنده نواز - از من همه لابه بود و از وی همه ناز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۸:من همتیم کجا بود چون من باز - عرضه نکنم به هیچکس آز و نیاز
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:ماهی که نظیر خود ندارد به جمال - چون جامه ز تن برکشد آن مشکینخال
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۳:آن می که گشود مرغ جان را پر و بال - دل را برهانید ز سیری و ملال
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۴:آواز گرفته است خروشان مینال - زیرا شنواست یار و واقف از حال
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۷:اسرار حقیقت نشود حل به سؤال - نی نیز به درباختن حشمت و مال
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۸:این عشق کمالست و کمالست و کمال - وین نفس خیالست خیالست و خیال
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۰:پر از عیسی است این جهان مالامال - کی گنجد در جهان قماش دجال
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۵:الخمر و منالزق ینادیک تعال - واقطع لوصالنا جمیعالاشغال
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹۹:عشقی دارم پاکتر از آب زلال - این باختن عشق مرا هست حلال
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰۲:مردا منشین جز که به پهلوی رجال - خوش باشد آینه به پهلوی صقال
مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات:مرغی که خبر ندارد از آب زلال - منقار در آب شور دارد همه سال
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹:با شاهد شوخ شنگ و با بربط و نی - کنجی و فراغتی و یک شیشهٔ می
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹۰:ای آنکه به کوی یار ما افتادی - آن روی بدیدی به قفا افتادی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۱۹:ای خواجه ز هر خیال پر باد شوی - وز هیچ ترش گردی و دلشاد شودی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۱۴:گر تو نکنی سلام ما را در پی - چون جمله نشاطی و سلامی چون می
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰:قسّام بهشت و دوزخ آن عقدهگشای - ما را نگذارد که درآییم ز پای
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۶۷:مه دوش به بالین تو آمد به سرای - گفتم که ز غیرتش بکوبم سر و پای
مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات:مه دوش به بالین تو آمد به سرای - گفتم که ز غیرتش بکوبم سر و پای
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:گر همچو من افتادهٔ این دام شوی - ای بس که خراب باده و جام شوی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۰:ای خواجه گنه مکن که بدنام شوی - گر خاص توی گنه کنی عام شوی
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷:به عهد سلطنت شاه شیخ ابواسحاق - به پنج شخص عجب ملک فارس بود آباد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:شراب و عیش نهان چیست؟ کارِ بیبنیاد - زدیم بر صفِ رندان و هر چه بادا باد
حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:غزلسرایی حافظ بدان رسید که چرخ - نوای زهره به رامشگری بهشت از یاد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۸:چو کارزار کند شاه روم با شمشاد - چگونه گردم خرم چگونه باشم شاد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۸:هزار جان مقدس فدای روی تو باد - که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۹:ز عشق آن رخ خوب تو ای اصول مراد - هر آن که توبه کند توبهاش قبول مباد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۷:هزار جان مقدس فدای روی تو باد - که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۴:دل مَنِه بر دُنیی و اسبابِ او - زآنکه از وی، کَس وفاداری ندید
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۴:عاشقان پیدا و دلبر ناپدید - در همه عالم چنین عشقی که دید
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۵:برنشین ای عزم و منشین ای امید - کز رسولانش پیاپی شد نوید
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۵:بر سر بازار جانبازان منادی میزنند - بشنوید ای ساکنان کوی رندی بشنوید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰:ابرِ آذاری برآمد بادِ نوروزی وزید - وَجهِ مِی میخواهم و مُطرب، که میگوید رسید؟
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۶:برنشست آن شاه عشق و دام ظلمت بردرید - همچو ماه هفت و هشت و آفتاب روز عید
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۱:میر خوبان را دگر منشور خوبی دررسید - در گل و گلزار و نسرین روح دیگر بردمید
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۶ - ماده تاریخ وفات (خلیل عادل = ۷۷۵):برادر خواجه عادل طاب مثواه - پس از پنجاه و نه سال از حیاتش
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳۳:درون ظلمتی میجو صفاتش - که باشد نور و ظلمت محو ذاتش
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۰ - ماده تاریخ وفات (بلبل، سرو، سمن، یاسمن، لاله، گل = ۷۵۷):بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل - هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۴:شتران مست شدستند، ببین رقص جمل - زُ اشتر مست که جوید ادب و علم و عمل
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۵:تو مرا می بده و مست بخوابان و بهل - چون رسد نوبت خدمت نشوم هیچ خجل
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۱:سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت - بادت اندر شهریاری، برقرار و بر دوام
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:عشقبازیّ و جوانیّ و شرابِ لَعلْفام - مجلسِ اُنس و حریفِ همدم و شُربِ مدام
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸۳:می خرامد جان مجلس سوی مجلس گام گام - در جبینش آفتاب و در یمینش جام جام
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۰:اقبل الساقی علینا حاملا کاس المدام - فاشربوا من کاس خلد و اترکوا کل الطعام
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۲:سَروَرِ اَهلِ عَمایِم، شمعِ جمعِ انجمن - صاحبِ صاحبقَران، خواجه قوامالدین حَسَن
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰:افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن - مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳۶:عاشقان نالان چو نای و عشق همچون نای زن - تا چهها در می دمد این عشق در سرنای تن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۳:می گزید او آستین را شرمگین در آمدن - بر سر کویی که پوشد جانها حله بدن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۹:آنچ می آید ز وصفت این زمانم در دهن - بر مرید مرده خوانم اندراندازد کفن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۶:سر فروکرد از فلک آن ماه روی سیمتن - آستین را می فشاند در اشارت سوی من
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۹:روی او فتوی دهد کز کعبه بر بتخانه زن - زلف او دعوی کند کاینک رسن بازی رسن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۲:یار خود را خواب دیدم ای برادر دوش من - بر کنار چشمه خفته در میان نسترن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۹:از بدیها آن چه گویم هست قصدم خویشتن - زانک زهری من ندیدم در جهان چون خویشتن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷۷:در ستایشهای شمس الدین نباشم مفتتن - تا تو گویی کاین غرض نفی من است از لا و لن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷۸:ایها الساقی ادر کأس الحمیا نصف من - ان عشقی مثل خمر ان جسمی مثل دن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸۱:مطربا نرمک بزن تا روح بازآید به تن - چون زنی بر نام شمس الدین تبریزی بزن
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۷:به گوش جان رهی منهی ای ندا در داد - ز حضرت احدی لا اله الّا الله
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۸:به روز شنبهٔ سادس ز ماه ذی الحجّه - به سال هفتصد و شصت از جهان بشد ناگاه
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۶:خنک نسیم معنبر شمامهای دلخواه - که در هوای تو برخاست بامداد پگاه
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰۸:چو آفتاب برآمد ز قعر آب سیاه - ز ذره ذره شنو لا اله الا الله
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۹:به من سلام فرستاد دوستی امروز - که ای نتیجهٔ کلکت سواد بینایی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی - خیال سبزخطی نقش بستهام جایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶۴:ز بامداد دلم میپرد به سودایی - چو وام دار مرا میکند تقاضایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶۵:شدم به سوی چه آب همچو سقایی - برآمد از تک چه یوسفی معلایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷۹:بیامدیم دگربار سوی مولایی - که تا به زانوی او نیست هیچ دریایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸۰:تو نور دیده جان یا دو دیده مایی - که شعله شعله به نور بصر درافزایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹۶:ز بامداد دلم میجهد به سودایی - ز بامداد پگه میزند یکی رایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹۷:بیا بیا که شدم در غم تو سودایی - درآ درآ که به جان آمدم ز تنهایی
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳۲:خسروا دادگرا شیردلا بحرکفا - ای جلال تو به انواع هنر ارزانی
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳۳:ساقیا باده که اکسیر حیات است بیار - تا تن خاکی من عین بقا گردانی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۲:احمد الله علی معدلة السلطان - احمد شیخ اویس حسن ایلخانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۸۰:به حق و حرمت آنکه همگان را جانی - قدحی پر کن از آنکه صفتش میدانی
-
حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱ - در مدح شاه شجاع:شد عرصهٔ زمین چو بساط ارم جوان - از پرتو سعادت شاه جهانستان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۷:میآیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن - برکندهای به خشم دل از یار مهربان
-
حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - قصیدهٔ در مدح قوام الدین محمد صاحب عیار وزیر شاه شجاع:ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی - هزار نکته در این کار هست تا دانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴۸:تو آسمان منی من زمین به حیرانی - که دم به دم ز دل من چه چیز رویانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷۶:بلندتر شدهست آفتاب انسانی - زهی حلاوت و مستی و عشق و آسانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹۲:هزار جان مقدس فدای سلطانی - که دست کفر برو برنبست پالانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹۳:نگفتمت که تو سلطان خوبرویانی - به جای سبزه تو از خاک خوب رویانی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:اگر آن تُرکِ شیرازی به دست آرَد دلِ ما را - به خال هِندویَش بَخشَم سمرقند و بُخارا را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰:ایا نور رخ موسی مکن اعمی صفورا را - چنین عشقی نهادستی به نورش چشم بینا را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱:هلا ای زهره زهرا بکش آن گوش زهرا را - تقاضایی نهادستی در این جذبه دل ما را
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:صبا به لُطف بگو آن غزالِ رَعنا را - که سَر به کوه و بیابان، تو دادهای ما را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲:اسیر شیشه کن آن جنیان دانا را - بریز خون دل آن خونیان صهبا را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸:ز بهر غیرت آموخت آدم اسما را - ببافت جامع کل پردههای اجزا را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳:کجاست ساقی جان تا به هم زند ما را - بروبد از دل ما فکر دی و فردا را
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را - دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰:با آن که میرسانی، آن بادهٔ بقا را - بی تو نمیگوارد، این جام باده ما را
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:به ملازمانِ سلطان، که رساند این دعا را؟ - که به شُکرِ پادشاهی، زِ نظر مَران گدا را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳:بروید ای حریفان بِکِشید یار ما را - به من آورید آخر صنم گریزپا را
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:میدمد صبح و کِلِّه بست سحاب - الصَبوح الصَبوح یا اصحاب
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۵:چشمها وا نمیشود از خواب - چشم بگشا و جمع را دریاب
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:یار آمد به صلح ای اصحاب - ما لکم قاعدین عند الباب
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست - می ز خُمخانه بهجوش آمد و میباید خواست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷:من پری زادهام و خواب ندانم که کجاست - چونک شب گشت نخسپند که شب نوبت ماست
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست - سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۵:بیا که عاشق ماهست وز اختران پیداست - بدانک مست تجلی به ماه راه نماست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۶:بخند بر همه عالم که جای خنده تو راست - که بنده قد و ابروی تست هر کژ و راست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۳:هر آنک از سبب وحشت غمی تنهاست - بدانک خصم دلست و مراقب تنهاست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۸:در این سلام مرا با تو دار و گیر جداست - دمی عظیم نهانست و در حجاب خداست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۹:اگر تو مست وصالی، رخ تو ترش چراست؟ - برون شیشه ز حال درون شیشه گواست
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست - که به پیمانهکشی شهره شدم روز الست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:زلفآشفته و خِویکرده و خندانلب و مست - پیرهنچاک و غزلخوان و صُراحی در دست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸:آن شنیدی که خضر تخته کشتی بشکست - تا که کشتی ز کف ظالم جبار برست
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵:برو به کارِ خود ای واعظ این چه فریادست - مرا فِتاد دل از ره، تو را چه اُفتادست؟
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:بیا که قصرِ اَمَل سخت سست بنیادست - بیار باده که بنیادِ عمر بر بادست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:جهان و کار جهان سر به سر اگر بادست - چرا ز باد مکافات داد و بیدادست
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت - ناز کم کن که در این باغ، بسی چون تو شکفت
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۹:بوسهای داد مرا دلبر عیار و برفت - چه شدی چونک یکی داد بدادی شش و هفت
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰:دی پیر میفروش که ذکرش به خیر باد - گفتا شراب نوش و غمِ دل بِبَر ز یاد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۶:چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد - در چشمهای مست تو نقاش چون نهاد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۷:چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد - در چشمهای مست تو نقاش چون نهاد
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰:پیرانه سَرَم عشقِ جوانی به سر افتاد - وان راز که در دل بِنَهفتم به درافتاد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۱:در حلقه عشاق به ناگه خبر افتاد - کز بخت یکی ماه رخی خوب درافتاد
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰:خوش است خلوت اگر یار یارِ من باشد - نه من بسوزم و او شمعِ انجمن باشد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۰:کسی که عاشق آن رونق چمن باشد - عجب مدار که در بیدلی چو من باشد
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:خوش آمد گُل وز آن خوشتر نباشد - که در دستت به جز ساغر نباشد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۶:سگ ار چه بیفغان و شر نباشد - سگ ما چون سگ دیگر نباشد
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰:ای پستهٔ تو خنده زده بر حدیثِ قند - مشتاقم از برای خدا یک شِکَر بخند
مولانا » فیه ما فیه » فصل یازدهم - مشتاقیم الّا چون میدانیم که شما به مصالح خلق مشغولید زحمت دور میداریم:تو جوهری و هر دو جهان مر ترا عرض - جوهر که از عرض طلبند هست ناپسند
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:سَمَنبویان غبارِ غم چو بنشینند، بنشانند - پریرویان قرار از دل چو بستیزند، بستانند
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۲:ورای پرده جانت دلا خلقان پنهانند - ز زخم تیغ فردیت همه جانند و بیجانند
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹:کنون که در چمن آمد گُل از عَدَم به وجود - بنفشه در قدمِ او نهاد سر به سجود
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۴:ز بانگ پست تو ای دل بلند گشت وجود - تو نفخ صوری یا خود قیامت موعود
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۳:رسید ساقی جان ما خمار خوابآلود - گرفت ساغر زرین سر سبو بگشود
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۰:ربود عشق تو تسبیح و داد بیت و سرود - بسی بکردم لاحول و توبه دل نشنود
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۱:ز بعد خاک شدن یا زیان بود یا سود - به نقد خاک شوم بنگرم چه خواهد بود
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۰:سپاس آن عدمی را که هست ما بربود - ز عشق آن عدم آمد جهان جان به وجود
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۳:اگر حریف منی پس بگو که دوش چه بود - میان این دل و آن یار می فروش چه بود
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰:اگر به بادهٔ مُشکین دلم کشد، شاید - که بویِ خیر ز زهدِ ریا نمیآید
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۳:نماز شام چو خورشید در غروب آید - ببندد این ره حس راه غیب بگشاید
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۳:سپیده دم بدمید و سپیده میساید - که ویس روز رخ خویش را بیاراید
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۵:زهی خجسته زمانی که یار بازآید - به کامِ غمزدگان غمگُسار بازآید
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۲:ز شمس دین طرب نوبهار بازآید - نشاط بلبله و سبزه زار بازآید
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸:جهان بر ابرویِ عید از هِلال وَسمه کشید - هِلال عید در ابرویِ یار باید دید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹:رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید - وظیفه گر برسد، مصرفش گُل است و نَبید
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۵:سلام بر تو که سین سلام بر تو رسید - سلام گرد جهان گشت جز تو نپسندید
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵:الا ای طوطیِ گویایِ اسرار - مبادا خالیات شِکَّر ز مِنقار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۹:بگرد فتنه میگردی دگربار - لب بامست و مستی هوش میدار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴۲:منم از جان خود بیزار بیزار - اگر باشد تو را از بنده آزار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴۸:خداوند خداوندان اسرار - زهی خورشید در خورشید انوار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۴:مرا میگفت دوش آن یار عیار - سگ عاشق به از شیران هشیار
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:عید است و آخِرِ گُل و یاران در انتظار - ساقی به رویِ شاه ببین ماه و مِی بیار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۶:هر کس به جنس خویش درآمیخت ای نگار - هر کس به لایق گهر خود گرفت یار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۷:دل ناظر جمال تو آن گاه انتظار - جان مست گلستان تو آن گاه خار خار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۸:میر شکار من که مرا کردهای شکار - بیتو نه عیش دارم و نه خواب و نه قرار
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۱:آمد بهار خرم و آمد رسول یار - مستیم و عاشقیم و خماریم و بیقرار
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸:هزار شُکر که دیدم به کامِ خویشت باز - ز رویِ صدق و صفا گشته با دلم دَمساز
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹:منم که دیده به دیدارِ دوست کردم باز - چه شُکر گویَمَت ای کارسازِ بنده نواز
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۳:صبا به مقدم گل راح روح بخشد باز - کجاست بلبل خوشگوی؟ گو برآر آواز!
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰۱:برای عاشق و دزدست شب فراخ و دراز - هلا بیا شب لولی و کار هر دو بساز
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰۲:به آفتاب شهم گفت هین مکن این ناز - که گر تو روی بپوشی کنیم ما رو باز
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲:بِبُرد از من قرار و طاقت و هوش - بتِ سنگین دلِ سیمین بناگوش
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳۶:برفتم دی به پیشش سخت پرجوش - نپرسید او مرا بنشست خاموش
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶:طالع اگر مدد دهد، دامَنَش آوَرَم به کف - گر بِکَشَم زهی طَرَب، ور بِکُشَد زهی شرف
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰۱:ما دو سه رند عشرتی جمع شدیم این طرف - چون شتران رو به رو پوز نهاده در علف
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰۲:ما دو سه مست خلوتی جمع شدیم این طرف - چون شتران رو به رو پوز نهاده در علف
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸:مقامِ امن و مِیِ بیغَش و رَفیقِ شَفیق - گَرَت مُدام مُیَسَّر شود زِهی توفیق
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۲:فریفت یار شکربار من مرا به طریق - که شعر تازه بگو و بگیر جام عتیق
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳:شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وِصال - بیا که بویِ تو را میرم ای نسیمِ شِمال
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۳:چگونه برنپرد جان چو از جناب جلال - خطاب لطف چو شکر به جان رسد که تعال
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۴:تو را سعادت بادا در آن جمال و جلال - هزار عاشق اگر مرد خون مات حلال
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۵:دو چشم اگر بگشادی به آفتاب وصال - برآ به چرخ حقایق دگر مگو ز خیال
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶۹:تعال یا مدد العیش و السرور تعال - تعال یا فرج الهم فاتح الاقفال
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲:بُشری اِذِ السَّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم - لِلّهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایةَ النِّعَم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰۴:اشکم دهل شدهست از این جام دم به دم - می زن دهل به شکر دلا لم و لم و لم
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳:ز دستِ کوتهِ خود زیرِ بارم - که از بالابلندان شرمسارم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۱:بیا ای آنک بردی تو قرارم - درآ چون تنگ شکر در کنارم
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۳:چِل سال بیش رفت که من لاف میزنم - کز چاکرانِ پیرِ مُغان کمترین منم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰۸:ای گوش من گرفته توی چشم روشنم - باغم چه می بری چو توی باغ و گلشنم
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۲:بگذار تا ز شارع میخانه بگذریم - کز بهر جرعهای همه محتاج این دریم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰۶:برخیز تا شراب به رطل و سبو خوریم - بزم شهنشهست نه ما باده می خریم
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۹:سرم خوش است و به بانگ بلند میگویم - که من نسیم حیات از پیاله میجویم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴۵:فضول گشتهام امروز جنگ میجویم - منوش نکته مستان که یاوه میگویم
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۲:فاتحهای چو آمدی بر سر خستهای بخوان - لب بگشا که میدهد لعل لبت به مرده جان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳۲:مانده شدهست گوش من از پی انتظار آن - کز طرفی صدای خوش دررسدی ز ناگهان
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۸:بهار و گل طربانگیز گشت و توبهشکن - به شادی رخ گل بیخ غم ز دل بر کن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۴:مکن مکن که روا نیست بیگنه کشتن - مرو مرو که چراغی و دیده روشن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۵:توی که بدرقه باشی گهی گهی رهزن - توی که خرمن مایی و آفت خرمن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۲:برای چشم تو صد چشم بد توان دیدن - چه چشم داری ای چشم ما به تو روشن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۳:اگر سزای لب تو نبود گفته من - برآر سنگ گران و دهان من بشکن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۵:به صلح آمد آن ترک تند عربده کن - گرفت دست مرا گفت تکری یرلغسن
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۹:چو گل هر دم به بویت جامه در تن - کنم چاک از گریبان تا به دامن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰۸:نتانی آمدن این راه با من - کجا دارد هریسه پای روغن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰۹:دل معشوق سوزیده است بر من - وزان سوزش جهان را سوخت خرمن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۵:برو ای دل به سوی دلبر من - بدان خورشید شرق و شمع روشن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲۰:دگرباره چو مه کردیم خرمن - خرامیدیم بر کوری دشمن
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۲:دانی که چیست دولت؟ دیدار یار دیدن - در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۹:ای مرغ آسمانی آمد گه پریدن - وی آهوی معانی آمد گه چریدن
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:به جان پیر خرابات و حق صحبت او - که نیست در سر من جز هوای خدمت او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴۸:من آن نیم که بگویم حدیث نعمت او - که مست و بیخودم از چاشنی محنت او
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶:گفتا برون شدی به تماشای ماه نو - از ماه ابروان منت شرم باد رو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۳:ای ترک ماه چهره چه گردد که صبح تو - آیی به حجرهٔ من و گویی که گَل برو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۷:این ترک ماجرا ز دو حکمت برون نبو - یا کینه را نهفتن یا عفو و حسن خو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۹:رفتم به کوی خواجه و گفتم که خواجه کو - گفتند خواجه عاشق و مست است و کو به کو
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷:مزرعِ سبزِ فلک دیدم و داسِ مه نو - یادم از کِشتهٔ خویش آمد و هنگامِ درو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۸:همه خوردند و برفتند و بماندم من و تو - چو مرا یافتهای صحبت هر خام مجو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲۲:سر عثمان تو مست است بر او ریز کدو - چون عمر محتسبی دادکنی این جا کو
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸:ای آفتاب آینه دار جمال تو - مشک سیاه مجمره گردان خال تو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۴:ای دیده من جمال خود اندر جمال تو - آیینه گشتهام همه بهر خیال تو
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۰:ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو - زینتِ تاج و نگین از گوهرِ والای تو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰۲:ای جهان برهم زده سودای تو سودای تو - چاشنی عمرم از حلوای تو حلوای تو
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱:تاب بنفشه میدهد طرّهٔ مشکسای تو - پردهٔ غنچه میدرد خندهٔ دلگشای تو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۴۸:جان و سر تو ای پسر نیست کسی به پای تو - آینه بین به خود نگر کیست دگر ورای تو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵۷:سنگ شکاف میکند در هوس لقای تو - جان پر و بال میزند در طرب هوای تو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵۸:من که ستیزه روترم در طلب لقای تو - بدهم جان بیوفا از جهت وفای تو
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴:از من جدا مشو که توام نور دیدهای - آرام جان و مونس قلب رمیدهای
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۲:ای آن که مر مرا تو به از جان و دیدهای - در جان من هر آنچ ندیدم تو دیدهای
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵:دامنکشان همیشد در شرب زرکشیده - صد ماهرو ز رشکش جیب قصب دریده
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۹:ای از فروغ رویت روشن چراغ دیده - خوشتر ز چشم مستت چشم جهان ندیده
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹۲:ای کهربای عشقت دل را به خود کشیده - دل رفته ما پی دل چون بیدلان دویده
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹۳:برجه ز خواب و بنگر صبحی دگر دمیده - جویان و پای کوبان از آسمان رسیده
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۷:چراغ روی تو را شمع گشت پروانه - مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۱۲:چو مست روی توام ای حکیم فرزانه - به من نگر تو بدان چشمهای مستانه
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۸:سحرگاهان که مخمور شبانه - گرفتم باده با چنگ و چغانه
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۴۶:مکن راز مرا ای جان فسانه - شنیدستی مجالس بالامانه
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۰:به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می - علاج کی کنمت؟ آخرالدواء الکی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶۰:نهان شدند معانی ز یار بیمعنی - کجا روم که نروید به پیش من دیوی ؟
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۱:لبش میبوسم و در میکشم می - به آب زندگانی بردهام پی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۴:هلا ای آب حیوان از نوایی - همیگردان مرا چون آسیایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۶:چه دلشادم به دلدار خدایی - خدایا تو نگهدار از جدایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۰:بیا ای غم که تو بس باوفایی - که ابر قطرههای اشکهایی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۲:مخمور جام عشقم، ساقی بده شرابی - پُر کن قدح که بی می، مجلس ندارد آبی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۹:بوی کباب داری تو نیز دل کبابی - در تو هر آنچ گم شد در ماش بازیابی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۴:ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی - وان گه برو که رستی از نیستی و هستی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۵:با مدّعی مگویید اسرار عشق و مستی - تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۳۳:ای آنک امام عشقی تکبیر کن که مستی - دو دست را برافشان بیزار شو ز هستی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴۶:دی عهد و توبه کردی امروز درشکستی - دی بحر تلخ بودی امروز گوهرستی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۸:سَبَتْ سَلْمیٰ بِصُدْغَیها فُؤادی - و رُوحی کُلَّ یَومٍ لی یُنادی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۹:ز ما برگشتی و با گل فتادی - دو چشم خویش سوی گل گشادی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸۰:چنین باشد چنین گوید منادی - که بیرنجی نبینی هیچ شادی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰:سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی - خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۴:اگر بیمن خوشی یارا به صد دامم چه میبندی - وگر ما را همیخواهی چرا تندی نمیخندی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳:چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری - خورد ز غیرت روی تو هر گلی خاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵۴:منم که کار ندارم به غیر بیکاری - دلم ز کار زمانه گرفت بیزاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵۵:بیا بیا که نیابی چو ما دگر یاری - چو ما به هر دو جهان خود کجاست دلداری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶۷:تو در عقیله ترتیب کفش و دستاری - چگونه رطل گران خوار را به دست آری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶۸:فرست باده جان را به رسم دلداری - بدان نشان که مرا بینشان همیداری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶۹:نگاهبان دو دیدهست چشم دلداری - نگاه دار نظر از رخ دگر یاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸۴:به جان تو که بگویی وطن کجا داری - که سخت فتنه عقلی و خصم هشیاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸۶:شبی که دررسد از عشق پیک بیداری - بگیرد از سر عشاق خواب بیزاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸۷:اگر تو همره بلبل ز بهر گلزاری - تو خار را همه گل بین چو بهر گل زاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸۸:حرام گشت از این پس فغان و غمخواری - بهشت گشت جهان زانک تو جهان داری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰۰:ببست خواب مرا جاودانه دلداری - به زیر سنگ نهان کرد و در بن غاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰۴:طواف کعبه دل کن اگر دلی داری - دلست کعبه معنی تو گل چه پنداری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰۶:فرست بادهٔ جان را به رسم دلداری - بدان نشان که مرا بینشان همیداری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰۷:میان تیرگی خواب و نور بیداری - چنان نمود مرا دوش در شب تاری
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴:شهریست پرظریفان وز هر طرف نگاری - یاران صلای عشق است گر میکنید کاری
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۴:چون در جهان خوبی امروز کامکاری - شاید که عاشقان را کامی ز لب بر آری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵۱:زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری - چون موی از آن شدم من تا تو سرم بخاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵۲:گر از شراب دوشین در سر خمار داری - بگذار جام ما را با این چه کار داری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۰:با صد هزار دستان آمد خیال یاری - در پای او بمیرا هر جا بود نگاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹۴:وقتت خوش ای حبیبی، بشنو به حق یاری - ارحم حنین قلبی لا تسع فی ضراری
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۵:تو را که هر چه مراد است در جهان داری - چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری؟
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸۵:به حق آنک تو جان و جهان جانداری - مرا چنانک بپروردهای چنان داری
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:خوش کرد یاوری فلکت روز داوری - تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۵:هر روز بامداد به آیین دلبری - ای جان جان جان به من آیی و دل بری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۶:شد جادوی حرام و حق از جادوی بری - بر تو حرام نیست که محبوب ساحری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۷:هر روز بامداد درآید یکی پری - بیرون کشد مرا که ز من جان کجا بری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۸:ای دل ز بامداد تو بر حال دیگری - وز شور خویش در من شوریده ننگری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹۰:جان خاک آن مهی که خداش است مشتری - آن کس ملک ندید و نه انسان و نی پری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹۱:ای عشق پرده در که تو در زیر چادری - در حسن حوریی تو و در مهر مادری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹۲:ای بس فراز و شیب که کردم طلب گری - گه لوح دل بخواندم و گه نقش کافری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰۴:بزم و شراب لعل و خرابات و کافری - ملک قلندرست و قلندر از او بری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰۶:سیمرغ و کیمیا و مقام قلندری - وصف قلندرست و قلندر از او بری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲۳:یا من یزید حسنک حقا تحیری - اهلا و مرحبا بسراج منور
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:طفیل هستی عشقند آدمی و پری - ارادتی بنما تا سعادتی ببری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵۶:خورانمت می جان تا دگر تو غم نخوری - چه جای غم که ز هر شادمان گرو ببری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷۰:اگر به خشم شود چرخ هفتم از تو بری - به جان من که نترسی و هیچ غم نخوری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷۱:دلا همای وصالی بپر چرا نپری - تو را کسی نشناسد نه آدمی نه پری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷۲:به من نگر که به جز من به هر کی درنگری - یقین شود که ز عشق خدای بیخبری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸۹:به اهل پرده اسرارها ببر خبری - که پردههای شما بردرید از قمری
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:عمر بگذشت به بیحاصلی و بوالهوسی - ای پسر جام میام ده که به پیری برسی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۶۴:به شکرخنده اگر میببرد دل ز کسی - میدهد در عوضش جان خوشی بوالهوسی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۸۸:به شکرخنده اگر میببرد جان ز کسی - میدهد جان خوشی پرطربی پرهوسی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۹:زین خوش رقم که بر گل رخسار میکشی - خط بر صحیفهٔ گل و گلزار میکشی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹۳:شاها بکش قطار که شهوار میکشی - دامان ما گرفته به گلزار میکشی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۳:سلام الله ما کر اللیالی - و جاوبت المثانی و المثالی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۸:بیا ای آنک سلطان جمالی - کمالات کمالان را کمالی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۸:که بَرَد به نزد شاهان ز من گدا پیامی - که به کوی می فروشان دو هزار جم به جامی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳۴:به مبارکی و شادی بستان ز عشق جامی - که ندا کند شرابش که کجاست تلخکامی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴:هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی - که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۶:مبارک باشد آن رو را بدیدن بامدادانی - به بوسیدن چنان دستی ز شاهنشاه سلطانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۷:بیامد عید ای ساقی عنایت را نمیدانی - غلامانند سلطان را بیارا بزم سلطانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۸:مرا آن دلبر پنهان همیگوید به پنهانی - به من ده جان به من ده جان چه باشد این گران جانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۹:بر دیوانگان امروز آمد شاه پنهانی - فغان برخاست از جانهای مجنونان روحانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۴:شنیدم کاشتری گم شد ز کردی در بیابانی - بسی اشتر بجست از هر سوی کرد بیابانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۵:مگر مستی نمیدانی که چون زنجیر جنبانی - ز مجنونان زندانی جهانی را بشورانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۶:سحرگه گفتم آن مه را که ای من جسم و تو جانی - بدین حالم که میبینی وزان نالم که میدانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۷:شدم از دست یک باره ز دست عشق تا دانی - در این مستی اگر جرمی کنم تا رو نگردانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۸:تو استظهار آن داری که رو از ما بگردانی - ولی چون کعبه برپرد کجا ماند مسلمانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۹:چو دید آن طره کافر مسلمان شد مسلمانی - صلا ای کهنه اسلامان به مهمانی به مهمانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۸:الا ای نقش روحانی چرا از ما گریزانی - تو خود از خانه آخر ز حال بنده می دانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۹:الا ای یوسف مصری از این دریای ظلمانی - روان کن کشتی وصلت برای پیر کنعانی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۵:گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی - چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲۴:برخیز که جان است و جهان است و جوانی - خورشید برآمد بنگر نورفشانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۳:در خانه خود یافتم از شاه نشانی - انگشتری لعل و کمر خاصه کانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۴:امروز در این شهر نفیر است و فغانی - از جادوی چشم یکی شعبده خوانی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۹:صبح است و ژاله میچکد از ابر بهمنی - برگ صبوح ساز و بده جام یک منی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹۷:ای آسمان که بر سر ما چرخ میزنی - در عشق آفتاب تو همخرقه منی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰۰:ساقی بیار باده سغراق ده منی - اندیشه را رها کن کاری است کردنی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۳:سحرگه رهروی در سرزمینی - همیگفت این معما با قرینی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۵۷:دلا تا نازکی و نازنینی - برو که نازنینان را نبینی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۵:ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی - من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۸۶:اگر امشب بر من باشی و خانه نروی - یا علی شیر خدا باشی یا خود علوی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰:در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی - خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۳:خوشتر از کوی خرابات نباشد جایی - که به پیرانه سرم دست دهد ماوایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۸۷:بده ای کف تو را قاعده لطف افزایی - کف دریا چه کند خواجه به جز دریایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹۰:سخن تلخ مگو ای لب تو حلوایی - سر فروکن به کرم ای که بر این بالایی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۲:سلامی چو بوی خوش آشنایی - بدان مردم دیده روشنایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲۰:اگر چه لطیفی و زیبالقایی - به جان بقا رو ز جان هوایی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی - دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۹:با هر کی تو درسازی میدانک نیاسایی - زیر و زبرت دارم زیرا که تو از مایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱۳:ای شادی آن روزی کز راه تو بازآیی - در روزن جان تابی چون ماه ز بالایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱۴:ما مینرویم ای جان زین خانه دگر جایی - یا رب چه خوش است این جا هر لحظه تماشایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱۵:هم پهلوی خم سر نه، ای خواجهٔ هرجایی - پرهیز ز هشیاران وز مردم غوغایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱۶:من نیت آن کردم تا باشم سودایی - نیت ز کجا گنجد اندر دل شیدایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱۷:عیسی چو توی جانا ای دولت ترسایی - لاهوت ازل را از ناسوت تو بنمایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱۸:جانا نظری فرما چون جان نظرهایی - چون گویم دل بردی چون عین دل مایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲۲:ای خواجه، تو چه مرغی؟ نامت چه؟ چرا شایی؟ - نی پرّی و نی چرّی ای مرغک حلوایی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:مِی خواه و گُل اَفْشان کن، از دَهْر چه میجویی؟ - این گفت سَحَرْگَه گُل، بُلبُل تو چه میگویی؟
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲۰:ای دل به ادب بنشین برخیز ز بدخویی - زیرا به ادب یابی آن چیز که میگویی
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲:صبح دولت میدمد کو جام همچون آفتاب - فرصتی زین به کجا باشد بده جام شراب
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸:آه از این زشتان که مهرو مینمایند از نقاب - از درونسو کاهتاب و از برونسو ماهتاب
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹:یا وصال یار باید یا حریفان را شراب - چونک دریا دست ندهد پای نِه در جوی آب
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۸:ای در چمن خوبی رویت چو گل خودرو - چین شکن زلفت چون نافهٔ چین خوش بو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷۲:هم آگه و هم ناگه مهمان من آمد او - دل گفت که کی آمد جان گفت مه مه رو
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶۴:بوسیسی افندیمو هم محسن و هم مه رو - نیپو سر کینیکا چونم من و چونی تو
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۵:ای ز شرم عارضت گل کرده خوی - بر عرق پیش عقیقت جام می
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱۴:ناگهان اندر دویدم پیش وی - بانگ برزد مست عشق او که هی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲۲:هم تو شمعی هم تو شاهد هم تو می - هم بهاری در میان ماه دی
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۷:نور خدا نمایدت آینهٔ مجردی - از در ما در آ اگر طالب عشق سرمدی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۸۸:ای که غریب آتشی در دل و جان ما زدی - آتش دل مقیم شد تو به سفر چرا شدی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷۹:این طریق دارهم یا سندی و سیدی - اهد الی وصالهم، ذبت منالتباعد
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۸:دریغا خلعت حسن جوانی - گرش بودی طراز جاودانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۵۶:نه آتشهای ما را ترجمانی - نه اسرار دل ما را زبانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶۸:خبر واده کز این دنیای فانی - به تلخی میروی یا شادمانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶۹:برفتیم ای عقیق لامکانی - ز شهر تو تو باید که بمانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۱:مرا هر لحظه قربان است جانی - تو را هر لحظه در بنده گمانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۲:مگیر ای ساقی از مستان کرانی - که کم یابی گرانی بیگرانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۳:ز مهجوران نمیجویی نشانی - کجا رفت آن وفا و مهربانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۴:برون کن سر که جان سرخوشانی - فروکن سر ز بام بینشانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۵:مرا هر لحظه منزل آسمانی - تو را هر دم خیالی و گمانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۹:مگر تو یوسفان را دلستانی - مگر تو رشک ماه آسمانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲۱:نه آتشهای ما را ترجمانی - نه اسرار دل ما را زبانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲۲:به کوی دل فرورفتم زمانی - همیجستم ز حال دل نشانی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸۷:اتیالنیروز مسرورالجنان - یحاکی لطفه لطفالجنان
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱۲:الا یا مالکا رقالزمان - الا یا ناسخا، حسن الغوانی
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۵:پدید آمد رسوم بی وفایی - نماند از کس نشان آشنایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۱:بر من نیستی یارا کجایی - به هر جایی که هستی جان فزایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۲:دلا در روزه مهمان خدایی - طعام آسمانی را سرایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۳:سؤالی دارم ای خواجه خدایی - که امروز این چنین شیرین چرایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۵:بیاموز از پیمبر کیمیایی - که هر چت حق دهد میده رضایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۷:کجایید ای شهیدان خدایی - بلاجویان دشت کربلایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۸:تو هر روزی از آن پشته برآیی - کنی مر تشنه جانان را سقایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۱:بیا ای یار کامروز آن مایی - چو گل باید که با ما خوش برآیی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۲:بیا جانا که امروز آن مایی - کجایی تو کجایی تو کجایی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸۴:کسی کو را بود خلق خدایی - ازو یابند جانهای بقایی
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۶:بیار باده و بازم رهان ز مخموری - که هم به باده توان کرد دفع رنجوری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷۳:بیا بیا که پشیمان شوی از این دوری - بیا به دعوت شیرین ما چه میشوری
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۸:برو زاهد به امیدی که داری - که دارم همچو تو امیدواری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶۵:صلا ای صوفیان کامروز باری - سماع است و نشاط و عیش آری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶۶:به تن این جا به باطن در چه کاری - شکاری میکنی یا تو شکاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸۶:اگر یار مرا از من برآری - من او گشتم بگو با او چه داری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸۷:صلا ای صوفیان کامروز باری - سماع است و وصال و عیش آری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸۸:صلا ای صوفیان کامروز باری - سماع است و شراب و عیش آری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸۹:منم غرقه درون جوی باری - نهانم میخلد در آب خاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۰:چو عشق آمد که جان با من سپاری - چرا زوتر نگویی کآری آری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۱:نگفتم دوش ای زین بخاری - که نتوانی رضا دادن به خواری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۲:به جان تو پس گردن نخاری - نگویی میروم عذری نیاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۳:به تن با ما، به دل در مرغزاری - چو دربند شکاری تو شکاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۴:مرا بگرفت روحانی نگاری - کناری و کناری و کناری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۵:متاز ای دل سوی دریای ناری - که میترسم که تاب نار ناری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۶:مرا در خنده میآرد بهاری - مرا سرگشته میدارد خماری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۷:بدید این دل درون دل بهاری - سحرگه دید طرفه مرغزاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۸:خداوندا زکات شهریاری - ز من مگذر شتاب ار مهر داری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۵:مرا اندر جگر بنشست خاری - بحمدالله ز باغ او است باری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۶:بگفتم با دلم آخر قراری - ز آتشهای او آخر فراری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۷:تو جانا بیوصالش در چه کاری - به دست خویش بیوصلش چه داری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸۵:عزیزی و کریم و لطف داری - ولیکن دور شو، چون هوشیاری
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱۱:نسیمالصبح جد بابتشار - و بشر حین یأتی بانتشار
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۰:شب از مطرب که دل خوش باد وی را - شنیدم نالهٔ جانسوز نى را
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱:تعالوا کلنا ذا الیوم سکری - باقداح تخامرنا و تتری
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۲:تا جمالت عاشقان را زد به وصل خود صلا - جان و دل افتاده اندر زلف و خالت در بلا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲:دولتی همسایه شد همسایگان را الصلا - زین سپس باخود نماند بوالعلی و بوالعلا
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۵:ساقی اگرت هوای ما هی، - جز باده مباد نزد ما هی!
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶۱:در خون دلم رسید فتوی - از جمله مفتیان معنی
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۶:برو ای طبیبم از سر که خبر ز سر ندارم - به خدا رها کنم جان که ز جان خبر ندارم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲۰:هوسی است در سر من که سر بشر ندارم - من از این هوس چنانم که ز خود خبر ندارم
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۸:عید است و موسم گل، ساقی بیار باده - هنگام گل که دیده بی می قدح نهاده
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸۹:در خانه دل ای جان آن کیست ایستاده؟ - بر تخت شه کی باشد جز شاه و شاهزاده؟
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹۰:آن آتشی که داری در عشق صاف و ساده - فردا از او ببینی صد حور رو گشاده
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۵۱ - رباعی:زآن بادهٔ دیرینهٔ دهقان پرورد - در ده که تراز عمر نو خواهم کرد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹۸:آن لحظه که از پیرهنت بوی رسد - من خود چه کسم چرخ و فلک جامه درد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰۰:آن وسوسهای که شرمها را ببرد - آن داهیهای که بندها را بدرد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳۳:امشب چه لطیف و با نوا میگردد - لطفی دارد که کس بدان پی نبرد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴۶:ای اطلس دعوی ترا معنی برد - فردا به قیامت این عمل خواهی برد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۷۸:بر خاک نظر کند چو بر ما گذرد - تا چهرهٔ ما به خاک ره رشک برد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۳:فردا که به محشر اندر آید زن و مرد - از بیم حساب رویها گردد زرد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵۷:هم کفرم و هم دینم و هم صافم و درد - هم پیرم و هم جوان و هم کودک خرد
-
حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:چشم و چراغ جمع رسُل هادی سبل - سلطان چار بالش ایوان اصفیا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷:ای بنده بازگرد به درگاه ما بیا - بشنو ز آسمانها حی علی الصلا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸:ای صوفیان عشق بدرید خرقهها - صد جامه ضرب کرد گل از لذت صبا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹:ای خان و مان بمانده و از شهر خود جدا - شاد آمدیت از سفر خانه خدا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰:نام شتر به ترکی چه بود بگو دوا - نام بچه ش چه باشد او خود پیش دوا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱:شب رفت و هم تمام نشد ماجرای ما - ناچار گفتنیست تمامی ماجرا
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲:هر روز بامداد سلام علیکما - آن جا که شه نشیند و آن وقت مرتضا
مولانا » فیه ما فیه » فصل چهارم - گفت که این چه لطف است که مولانا تشریف فرمود:جان از درون به فاقه و طبع از برون به برگ - دیو از خورش به هیضه و جمشید ناشتا
-
حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:به سال باء و صاد و ذال ابجد - ز روز هجرت میمون احمد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۵:خنک جانی که او یاری پسندد - کز او دوریش خود صورت نبندد