لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
مولانا

طارت الکتب الکرام من کرام یا عباد

ایقظوا من غفله ثم انشروا للاجتهاد

جاء نا میزاننا کی نختبر اوزاننا

ربنا اصلح شأننا اوجد به عفو یا جواد

اضحکوا بعد البکاء نعم هذا المشتکی

قد خرجتم من حجاب و انتبهتم من رقاد

پارسی گوییم شاها آگهی خود از فؤاد

ماه تو تابنده باد و دولت پاینده باد

هر ملولی که تو را دید و خوش و تازه نشد

آب و نانش تیره باد و آتشش بادا رماد

خوابناکی که صباحت دید وز جا برنجست

چشم بختش خفته بادا تا الی یوم المعاد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۱۰۰۹ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
فرخی سیستانی

جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد

برترین مهتر به کهتر کهترش محتاج باد

جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد

برترین مهتر به کهتر کهترش محتاج باد

جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
منوچهری

چون قلم بست او میان در هجو تو لیکن دهانش

چون دوات از گفته‌های خویشتن پر لوش باد

قطران تبریزی

آنچه ایزد خواست کرد و آنچه مردم خواست داد

شاه را بالنده کرد و تن درستش کرد شاد

شاه را تابنده کرد آن تندرستی در بزه

شد تنش پالوده چون از باده آسوده لاد

هست پنجاه و سه سالش داد پنجاه و سه تب

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
ابوالفرج رونی

این مبارک پی بنای محکم گردون نهان

کرده شاگردیش گردون خوانده او را اوستاد

روز و شب در آفتاب و سایه اقبال و بخت

جای ابراهیم بن مسعود ابراهیم باد

مشرق میدان شاه دین فروز دین پرست

[...]

امیر معزی

در معزالدین ملکشاه آفتاب دین و داد

روز عید روزه‌داران فرخ و فرخنده باد

خسرو پیروزبخت و داور یزدان‌پرست

شاه خاقان گوهر و سلطان سلجوقی نژاد

کاست از عالم ستم تا لاجرم شاهی فزود

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه