در خانه خود یافتم از شاه نشانی
انگشتری لعل و کمر خاصه کانی
دوش آمده بودهست و مرا خواب ببرده
آن شاه دلارامم و آن محرم جانی
بشکسته دو صد کاسه و کوزه شه من دوش
از عربده مستانه بدان شیوه که دانی
گویی که گزیدهست ز مستی رخ من بر
کز شاه رخ من بر کاری است نهانی
امروز در این خانه همیبوی نگار است
زین بوی به هر گوشه نگاری است عیانی
خون در تن من باده صرف است از این بوی
هر موی ز من هندوی مست است شبانی
گوشی بنه و نعره مستانه شنو تو
از قامت چون چنگ من الحان اغانی
هم آتش و هم باده و خرگاه چو نقد است
پیران طریقت بپذیرند جوانی
در آینه شمس حق و دین شه تبریز
هم صورت کل شهره و هم بحر معانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دلبستگی و عشق به یک شاهزاده سخن میگوید که در خواب او را دیده است. او نشانههایی از عشق را در خانهاش مییابد، از جمله یک انگشتر و کمری خاص. شاعر از حالت مستی و شور و شوقش میگوید و به بوی خوشی که در فضاست اشاره میکند که هر گوشهای از آن نشانهای از زیبایی و عشق دارد. احساساتش باعث میشود که خون در رگهایش به مانند شراب بجوشد و موی سرش نمایانگر حالت مستی باشد. او از موسیقیای که از قامتش به گوش میرسد و همچنین از ترکیب آتش و شراب صحبت میکند. در نهایت، شاعر به معرفت و عمق معنایی که در عشق و وصال وجود دارد اشاره میکند و به زیباییهای عرفانی در آینهای از حقیقت مینگرد.
هوش مصنوعی: در خانهام نشانی از شاه پیدا کردم؛ انگشتری با سنگ سرخ و کمری از جنس خاص.
هوش مصنوعی: دیشب آن معشوق زیبا به خوابم آمده بود و من را در خواب غلتانده بود. او کسی است که به دل من آرامش میدهد و در دل من جا دارد.
هوش مصنوعی: شخصی در شب گذشته به طور بسیار شلوغ و پرسر و صدا در حال خوشگذرانی بوده است و به خاطر هیجان و شادیاش، اشیای زیادی را شکسته و آسیبدیده است. او با این حالت به شیوهای که تو میدانی، رفتار کرده است.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که از نشانهای از مستی، چهرهام انتخاب شده است، چرا که از چهرهام امری پنهان و رازآلود وجود دارد.
هوش مصنوعی: امروز در این خانه بوی محبوبم به مشام میرسد و به خاطر این بو هر گوشهای نشانهای از او وجود دارد.
هوش مصنوعی: در بدن من، خون مانند شرابی است که بوی موهای من حالتی مست و شاداب دارد. این حالتی همچون احوال یک شبان است.
هوش مصنوعی: با دقت به صداهای شاد و پرشور گوش کن که از قامت من مانند صدای چنگ به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: آتش و شراب و جایگاه نیکو مانند طلا و جواهر ارزشمند هستند و پیران راه و معرفت، جوانان را با آغوش باز میپذیرند.
هوش مصنوعی: در آینه حقیقت و دین، ویژگیهای شاه تبریز هم به شکل ظاهری و هم به عمق معانی در کل شهر نمود پیدا کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گویم ز دل خویش دهانت کنم ای دوست
گوید نتوان کرد ز یک نقطه دهانی
گویم ز تن خویش میانت کنم ای ماه
گوید نتوان ساخت ز یک موی میانی
ای دوست به صدگونه بگردی به زمانی
گه خوش سخنی گیری و گه تلخ زبانی
چون ناز کنی ناز ترا نیست قیاسی
چون خشم کنی خشم ترا نیست کرانی
مانند میان تو و همچون دهن تو
[...]
روزی که تو آن زلف پر از مشک فشانی
ما را ندهد هیچ کس از مشگ نشانی
زلف تو شکنج است و تو بازش چه شکنجی
جعد تو فشانده است تو بازش چه فشانی
گاه این زبر سیم کند غالیه سائی
[...]
در کف دو زبانیست مرا بسته دهانی
گوید چو فصیحان صفت بیت زمانی
آن کودک عمری که بود کوژ چو پیری
و آواز برآورده چو آواز جوانی
ترکیب بدیعش ز جماد و حیوانست
[...]
ای ترک زبهر تو دلی دارم و جانی
ور هر دو بخواهی به تو بخشم به زمانی
با چون تو بتی زشت بود گر چو منی را
تیمار دلی باشد و اندیشهٔ جانی
از کوچکی ای بت که دهان داری گفتم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.