نور خدا نمایدت آینهٔ مجردی
از در ما در آ اگر طالب عشق سرمدی
باده بده که دوزخ ار نام گناه ما برد
آب زند بر آتشش معجزهٔ محمدی
شعبده باز می کنی هر دم و نیست این روا
قال رسول ربنا ما انا قط من ددی
گر تو بدین جمال و فر، سوی چمن کنی گذر
سوسن و سرو و گل به تو جمله شوند مقتدی
مرغ دل تو حافظا بستهٔ دام آرزوست
ای متعلق خجل دم مزن از مجردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان زیباییهای روحانی و عشق به خدا میپردازد. او از آینهای صحبت میکند که نور الهی را نمایان میکند و دعوت میکند به ورود به عرصه عشق جاودانی. شاعر از قدرت معجزه محمدی یاد میکند که میتواند گناهان را پاک کند. همچنین، از زیباییهای بهشت و گلها سخن میگوید و به این نکته اشاره میکند که دل انسان در دام آرزوهاست و نباید از مقام مجردی خود خجالت بکشد. شاعر به خوبی و زیباییهای عشق و جمال اشاره دارد و از مخاطب میخواهد که از زیباییها و نعمتهای الهی بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: در آینهای که نشاندهندهٔ نور خداست، ببین که میتوانی به حقیقتی ناب و خالص دست پیدا کنی. اگر عاشق عشق بیپایان هستی، در آن دروازه به سراغ ما بیا.
هوش مصنوعی: به من شراب بده که اگر دوزخ به خاطر گناهان ما نامی ببرد، آب معجزهی محمدی بر آتش دوزخ بریزد و آن را خاموش کند.
هوش مصنوعی: هر لحظه تظاهر به کارهایی میکنی که واقعیت ندارند و این کار درست نیست. پروردگار ما فرمود که من هرگز از بندگان او نیستم.
هوش مصنوعی: اگر با این زیبایی و وقار خود به سمت باغ حرکت کنی، تمامی گلها و درختان به تو اقتدا خواهند کرد.
هوش مصنوعی: دل تو مانند پرندهای است که در دام آرزوها گرفتار شده، ای کسی که به حافظ تعلق داری، نگران مجردی نباش و سخن از آن نران.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای که غریب آتشی در دل و جان ما زدی
آتش دل مقیم شد تو به سفر چرا شدی
آتش تو مقیم شد با دل من ندیم شد
آتش خویش را بگو کآب حیات آمدی
چاشنی خیال تو میبدرد دل مرا
[...]
ایکه هنوز با خودی دم مزن از مجردی
ناز بسیطی و زنی لاف زنور سرمدی
ماند بجا چو سوزنش سلسله بست زآهنش
روح که در فلک همی دم زند از مجردی
آینه بودی از ازل مظهر عشق لم یزل
[...]
الا اگر، می ام دهی بده ز خُمّ احمدی
نه خُمّ کیقباد و جم از آن می محمّدی
که مست مست سازدم چه مست مست سرمدی
رهاندم ز هستی و کشاندم به بیخودی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.