بیا که قصرِ اَمَل سخت سستبنیادست
بیار باده که بنیادِ عمر بر بادست
غلامِ همّتِ آنم که زیرِ چرخِ کبود
ز هر چه رنگِ تعلّق پذیرد آزادست
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروشِ عالَمِ غیبم چه مژدهها دادست
که ای بلندنظر شاهبازِ سِدرهنشین
نشیمن تو نه این کُنجِ محنت آبادست
تو را ز کنگرهٔ عرش میزنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست
نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
که این حدیث، ز پیرِ طریقتم یادست
غمِ جهان مخور و پندِ من مَبَر از یاد
که این لطیفهٔ عشقم ز رهروی یادست
رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
که بر من و تو دَرِ اختیار نگشادست
مجو درستیِ عهد از جهانِ سستنهاد
که این عجوز، عروسِ هزار دامادست
نشان عهد و وفا نیست در تبسّمِ گل
بنال بلبل بیدل که جای فریادست
حسد چه میبری ای سستنظم بر حافظ؟
قبولِ خاطر و لطفِ سخن خدادادست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
این غزل، مجموعهای از مفاهیم عرفانی و حکمی را در خود دارد. حافظ در آن بر ناپایداری دنیا، رهایی از تعلقات، ارزش آزادگی، پذیرش تقدیر الهی، و بیوفایی جهان تأکید میکند. او به نوعی مخاطب را دعوت به درک حقایق معنوی و رهایی از وابستگیهای مادی میکند.
چت جی پی تی : حافظ در این بیت، ناپایداری آرزوها و امیدهای دنیوی را یادآور میشود. او قصر آرزوها را سستبنیاد میداند، یعنی دنیای فانی ارزش دل بستن ندارد. همچنین، از آنجا که عمر ناپایدار است، دعوت به نوشیدن شراب (نمادی از شادی، رهایی و عرفان) میکند.
چت جی پی تی: شاعر میگوید که شیفته و خدمتگزار کسی است که در این دنیا، خود را از همه تعلقات و وابستگیها رها کرده باشد. این بیت تأکید بر آزادگی، وارستگی و عدم دلبستگی به مادیات دارد.
چت جی پی تی: حافظ اشاره میکند که شب گذشته در حالت سرمستی و مستی (که حالتی عرفانی است) صدای غیبی به او مژدههایی داده است. این اشارهای است به دریافت الهامات معنوی و عرفانی در حال جذبه و شور.
چت جی پی تی:در این بیت، حافظ به روح بلندپرواز انسان اشاره میکند و او را به شاهبازی تشبیه میکند که در سدره (نقطهای بلندمرتبه در عرفان اسلامی که سدرة المنتهی نیز گفته میشود) جای دارد. او میگوید که جایگاه انسانها در این دنیای غمزده نیست، بلکه آنها باید به مقامی فراتر از این جهان دست یابند.
چت جی پی تی: در این بیت، او میگوید که تو را از آسمانهای بلند، یعنی از جایگاهی والا، صدا میزنند ، اما مشخص نیست که چرا در این دنیای فانی گرفتار شدهای. این اشارهای است به ذات انسان که متعلق به عالم بالا است اما در زمین گرفتار شده است.
چت جی پی تی: حافظ به مخاطبش نصیحتی ارزشمند را منتقل میکند که از بزرگان طریقت (مرشدان و اهل سلوک عرفانی) آموخته است و از او میخواهد که آن را به کار بندد.
چت جی پی تی: او توصیه میکند که غم دنیا را مخور، زیرا دنیا ناپایدار است. این آموزهای است که او از اهل سلوک و عرفان آموخته و آن را به دیگران منتقل میکند.
چت جی پی تی: در این بیت، او به پذیرش سرنوشت توصیه میکند و میگوید که باید به آنچه از جانب خداوند داده شده، راضی بود. زیرا اختیار ما در این جهان بسیار محدود است.
چت جی پی تی: جهان را مانند زنی که هزاران شوهر داشته تشبیه میکند، یعنی این دنیا با همه در طول تاریخ بیوفا بوده و نمیتوان از آن انتظار وفاداری و ثبات داشت.
چت جی پی تی: او گل را که نماد زیبایی دنیاست، بیوفا میداند. زیبایی گل زودگذر است و مانند دنیا، فریبنده. بلبلِ بیدل نماد عاشق است که از این بیوفایی شکایت دارد.
چت جی پی تی:در این بیت، حافظ به حسودانی که بر او رشک میبرند، میگوید که استعداد شاعری و مقبولیت سخن او، موهبتی الهی است و حسادت بر این نعمت بیثمر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مده به شاهد دنیا عنان دل، زنهار!
که این عجوزه عروس هزار دامادست
همین شعر » بیت ۹
مجو درستیِ عهد از جهانِ سست نهاد
که این عجوز، عروس هزاردامادست
جهان و کار جهان سر بسر همه بادست
خنک کسی که ز بند زمانه آزادست
ثبات نیست جهان را به ناخوشی و خوشی
که او به عهد وفا سخت سست بنیادست
گلی به دست که دادست روزگار بگو؟
[...]
خدا یگان شریعت پناه اهل هنر
که امر جزم ترا روزگار منقادست
زمین ز حلم تو در آرزوی تو قیرست
خرد ز کلک تو در انتظار ارشادست
چو در معانی ذات تو می کنم فکرت
[...]
جهان و کار جهان سر به سر اگر بادست
چرا ز باد مکافات داد و بیدادست
به باد و بود محمد نگر که چون باقیست
ز بعد ششصد و پنجاه سخت بنیادست
ز باد بولهب و جنس او نمیبینی
[...]
هر آن نصیبه که پیش از وجود ننهادست
هر آن که در طلبش سعی میکند بادست
سر قبول بباید نهاد و گردن طوع
که هرچه حاکم عادل کند نه بیدادست
کلید فتح اقالیم در خزاین اوست
[...]
مباش بندهٔ آن کز غم تو آزادست
غمش مخور، که به غم خوردن تو دلشادست
مریز آب دو چشم از برای او در خاک
که گر بر آتش سوزنده در شوی بادست
کجا دل تو نگه دارد؟ آنکه از شوخی
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۵۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.