تاب بنفشه میدهد طرّهٔ مشکسای تو
پردهٔ غنچه میدرد خندهٔ دلگشای تو
ای گل خوشنسیمِ من بلبلِ خویش را مسوز
کز سر صدق میکند شب همه شب دعای تو
من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
قال و مقال عالَمی میکشم از برای تو
دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار
گوشهٔ تاج سلطنت میشکند گدای تو
خرقهٔ زهد و جام مِی گرچه نه درخور همند
این همه نقش میزنم از جهت رضای تو
شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
کاین سر پُر هوس شود خاک در سرای تو
شاهنشین چشم من تکیهگه خیال توست
جای دعاست شاه من بیتو مباد جای تو
خوش چمنیست عارضت خاصه که در بهار حسن
حافظ ِخوشکلام شد مرغِ سخنسرایِ تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و محبت است، که شاعر آن را به صورت زیبایی توصیف کرده است. او به معشوق خود میگوید که چهرهاش مانند گلهاست و آرامشبخش است. شاعر از عاشقانههایش میگوید و اینکه چگونه عشق او باعث دعا و نیکی در زندگیاش میشود. او به تضاد میان زهد و عشق اشاره میکند و بیان میکند که حتی در لباس زهد هم عشق حقیقت را به تصویر میکشد. شاعر در نهایت میخواهد بگوید که حضور معشوقش، آرامش و فضیلت را برای او به ارمغان میآورد و او را در دنیای خود میپروراند. در واقع، این شعر نشاندهنده عمق احساسات و تلاطمهای عاشقانه است.
هوش مصنوعی: بنفشه با زیبایی خود احساسات را بیدار میکند و موهای تو که مانند مشک است، جذابیت خاصی دارد. لبخند تو به قدری دلنشین و شاداب است که غنچهها را به لرزه میاندازد و باعث میشود بگشایند.
هوش مصنوعی: ای گل خوشبو، به بلبل خود آسیب نزن، زیرا او با تمام صدق ودوستداشتنی که دارد، هر شب برای تو دعا میکند.
من که از کمترین چیزی، حتی از نفس ملایم فرشتگان، آزرده میشدم الان قیل و قال یک دنیا را بخاطر تو تحمل میکنم.
ثروت عشق را بنگر و ببین که چهمیکند که گدای کوی تو، بر تاج سلطنت فخر میفروشد.
هوش مصنوعی: لباس زهد و می نوشی هرچند به هم نمیآید، اما به خاطر رضایت تو، همه این کارها را انجام میدهم.
هوش مصنوعی: عشق تو به قدری شور و شوق دارد که نفسم از سرم میرود، زیرا این سر پر از هوس به خاک سرای تو تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: چشم من مانند یک کاخ مجلل است که خیال تو در آن جا دارد. اینجا محل دعا کردن است و ای پادشاه من، بدون تو هیچچیز نمیشود.
هوش مصنوعی: چهره زیبای تو در واقع بهاری است که باعث میشود شعرهای دلنشین حافظ به زندگی بیایند و صدای شاعرانه تو را زنده کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
داد دلم به دست غم طره دلربای تو
برد به عرض بوسه جان عارض جانفزای تو
گر دل و جان ز دست شد غم نخورم برای خود
زانکه چه جان چه خاک ره گر نبود برای تو؟
دل که بود که دم زند تا ندهد مراد تو؟
[...]
ای دل مبتلای من شیفتهٔ هوای تو
دیده دلم بسی بلا آن همه از برای تو
رای مرا به یک زمان جمله برای خود مران
چون ز برای خود کنم چند کشم بلای تو
نی ز برای تو به جان بار بلای تو کشم
[...]
ای دل و جان عاشقان شیفتهٔ لقای تو
سرمهٔ چشم خسروان خاک در سرای تو
مرهم جان خستگان لعل حیات بخش تو
دام دل شکستگان طرهٔ دلربای تو
در سر زلف و خال تو رفت دل همه جهان
[...]
جان و سر تو ای پسر نیست کسی به پای تو
آینه بین به خود نگر کیست دگر ورای تو
بوسه بده به روی خود راز بگو به گوش خود
هم تو ببین جمال خود هم تو بگو ثنای تو
نیست مجاز راز تو نیست گزاف ناز تو
[...]
ای به تو آرزویِ من بیشتر از جفایِ تو
سر برود ولی ز سر کم نشود هوایِ تو
دشمن و دوست گو بکن هر غرضی که ممکن است
جور همه جهانیان من بکشم برای تو
باقیِ عمر بر درت سر بنهم به بندگی
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۴۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.