بگرد فتنه میگردی دگربار
لب بامست و مستی هوش میدار
کجا گردم دگر کو جای دیگر
که ما فی الدار غیر الله دیار
نگردد نقش جز بر کلک نقاش
بگرد نقطه گردد پای پرگار
چو تو باشی دل و جان کم نیاید
چو سر باشد بیاید نیز دستار
گرفتارست دل در قبضه حق
گرفته صعوه را بازی به منقار
ز منقارش فلک سوراخ سوراخ
ز چنگالش گران جانان سبکبار
رها کن این سخنها را ندا کن
به مخموران که آمد شاه خمار
غم و اندیشه را گردن بریدند
که آمد دور وصل و لطف و ایثار
هلا ای ساربان اشتر بخوابان
از این خوشتر کجا باشد علف زار
چو مهمانان بدین دولت رسیدند
بیا ای خازن و بگشای انبار
شب مشتاق را روزی نیاید
چنین پنداشتی دیگر مپندار
خمش کن تا خموش ما بگوید
ویست اصل سخن سلطان گفتار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر در مورد جستجوی حقیقت و مسأله وجود خداست. شاعر از دوری و بیهدفی در دنیا صحبت میکند و به این نکته اشاره دارد که در غیر از خدا جایی وجود ندارد. او به اهمیت حضور و وجود خدا در زندگی میپردازد و میگوید که اگر خدا در دل و جان باشد، چیزی کم نیست. همچنین به موضوع رهایی از غم و اندیشههای منفی و استقبال از عشق و لطف الهی میپردازد. شاعر دعوت میکند که به مراسم شادی و وصال بیایند و به معنای عمیق وجود توجه کنند. با صدا زدن به دیگران، او بر اهمیت جمع شدن و دسترسی به لطف و نعمتهای خدا تأکید میکند. در نهایت به این نکته میرسد که بهتر است سکوت کنیم تا حقیقت بیان شود.
هوش مصنوعی: به دنبال مشکلات و چالشها نباش، بار دیگر به لبهی خطر نزدیک شوی و دقت کن که در حالت مستی، هوشیاری خود را از دست ندهی.
هوش مصنوعی: دیگر کجا بروم که جایی غیر از خدا در این خانه نیست و همه چیز متعلق به اوست.
هوش مصنوعی: نقش و نگار تنها بر روی بوم هنرمند شکل میگیرد و هیچ چیزی بدون زمینه و بستر مناسب قابل ظهور نیست. هر نقطهای که به آن اشاره شود، باید بر اساس قواعد و اصولی مشخص شکل بگیرد.
هوش مصنوعی: وقتی تو هستی، دل و جان به کم نمیآید، زیرا زمانی که سر باشد، حجاب و کلاهی نیز میآید.
هوش مصنوعی: دل در چنگال قدرت الهی اسیر شده است، و پرنده بازیچهای در منقار خود دارد.
هوش مصنوعی: پرندهای که به راحتی از سوزن سوراخ میکند و با چنگال قوی خود بر جانان تسلط دارد، به نوعی به قدرت و زیبایی او اشاره دارد. این بیان احساس سبکی و آزادی را در برابر مشقتها و مشکلات زندگی به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: این را بگذار کنار و دیگر به این حرفها نپرداز. به کسانی که در حال مستی هستند بگو که شاه خوشحال و خمار به اینجا آمده است.
هوش مصنوعی: غم و اندوه را کنار گذاشتند، زیرا که زمان رسیدن به وصال و محبت و فداکاری فرارسیده است.
هوش مصنوعی: ای ساربان، زود قاطر را بیار و بگذار بخوابد؛ جایی بهتر از این که علف زیاد باشد، پیدا نمیشود.
هوش مصنوعی: وقتی مهمانان به این موهبت و نعمت رسیدند، ای نگهبان، بیا و دربان را باز کن تا همه از آن بهرهمند شوند.
هوش مصنوعی: شب در انتظار صبح است، اما چنین روزی نخواهد آمد. این را دیگر در ذهنت نپروران.
هوش مصنوعی: سکوت کن تا سکوت ما حرف بزند، زیرا اصل مطلب را سلطان کلام بیان کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
من اینجا دیر ماندم خوار گشتم
عزیز از ماندن دایم شود خوار
چو آب اندر شَمَر بسیار ماند
زُهومت گیرد از آرام بسیار
منقش عالمی فردوس کردار
نه فرخار و همه پر نقش فرخار
هواش از طلعت ماهان پر از نور
زمینش از بوسۀ شاهان پر آثار
بتانی اندر و کز خط خوبان
[...]
مرا با عاشقی خوش بود هموار
کنون خوشتر، که در خور یافتم یار
کنون خوشتر، که ناگاهان برآورد
مه دو هفته من سر ز کهسار
کنون خوشتر، که با او بوده ام دی
[...]
نبینی بر درخت این جهان بار
مگر هشیار مرد، ای مرد هشیار
درخت این جهان را سوی دانا
خردمند است بار و بیخرد خار
نهان اندر بدان نیکان چنانند
[...]
خدای پاک و بی همتا و بی یار
هم از اندیشه دور و هم ز دیدار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.