تو استظهار آن داری که رو از ما بگردانی
ولی چون کعبه برپرد کجا ماند مسلمانی
تو سلطانی و جانداری تو هم آنی و آن داری
مشوران مرغ جانها را که ایشان را سلیمانی
فلک ایمن ز هر غوغا زمین پرغارت و یغما
ولیکن از فلک دارد زمین جمع و پریشانی
زمین مانند تن آمد فلک چون عقل و جان آمد
تن ار فربه وگر لاغر ز جان باشد همیدانی
چو تن را عقل بگذارد پریشانی کند این تن
بگوید تن که معذورم تو رفتی که نگهبانی
عنایتهای تو جان را چو عقل عقل ما آمد
چو تو از عقل برگردی چه دارد عقل عقلانی
شود یوسف یکی گرگی شود موسی چو فرعونی
چو بیرون شد رکاب تو سرآخر گشت پالانی
چو ما دستیم و تو کانی بیاور هر چه میآری
چو ما خاکیم و تو آبی برویان هر چه رویانی
تو جویایی و ناجویا چو مغناطیس ای مولا
تو گویایی و ناگویا چو اسطرلاب و میزانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس جدایی و دلتنگی شاعر برای خدا یا معشوق است. شاعر از عواطف عمیق خود در مواجهه با دوری و غیبت معشوق سخن میگوید و احساس میکند که اگر معشوق از او دور شود، تمام وجودش پریشان میشود. او به تشبیههای مختلفی از جمله کعبه و عقل و جان اشاره میکند تا نشان دهد که وجود او به معشوق وابسته است. شاعر همچنین به تضاد بین دنیا و آسمان، و بین جسم و روح اشاره میکند و بر اهمیت حضور معشوق در زندگیاش تاکید میکند. این اثر حاکی از دلتنگی و جستجوی معنای عمیقتر در زندگی است.
هوش مصنوعی: شما قصد دارید از ما روی برگردانید، اما همانطور که کعبه با وجود فاصلهاش از مسلمانان ارزش و تقدس دارد، در این حالت هم جایی برای مسلمان بودن باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: تو در مقام قدرت و زندگی هستی و همواره نیز در همین حالت باقی خواهی ماند. با این حال، از مشاوران و آنهایی که روحها را به پرواز درمیآورند، دوری کن، چرا که آنها تواناییهایی شبیه به سلیمان دارند.
هوش مصنوعی: آسمان از هر بلای ناگهانی در امان است، اما زمین پر از آشفتگی و چپاول است. با این حال، زمین تحت تأثیر آسمان دچار جمع و پریشانی شده است.
هوش مصنوعی: زمین مشابه بدن است و آسمان مانند عقل و جان میباشد. اگر بدن فربه باشد، اما اگر لاغر باشد، این بدان معناست که جان از آن بیشتر اهمیت دارد.
هوش مصنوعی: وقتی عقل از بدن دور شود، بدن به بی نظمی و آتش فشانی میافتد و بدن میگوید که من عذرخواهی میکنم، تو که رفتی، دیگر کسی نیست که از من مراقبت کند.
هوش مصنوعی: رحمتها و توجهات تو به جان من مانند عقل است. حالا که عقل من به تو رسیده، اگر تو از عقل فاصله بگیری، آن عقل چه ارزشی دارد؟
هوش مصنوعی: وقتی یوسف به کمال میرسد، به مانند گرگی در میآید و موسی به ستمگری فرعون تبدیل میشود. زمانی که تو از رکاب خارج میشوی، در انتها به حالت پالانی درمیآید.
هوش مصنوعی: ما مانند دستهایی هستیم که به تو نیاز دارند و تو مانند چشمهای هستی که میتوانی هرچه را که میخواهی به ما بدهی. ما مانند خاک هستیم و تو مانند آبی که میتوانی هر چه را که بخواهی در ما برویانی.
هوش مصنوعی: ای مولا، تو مانند یک مغناطیس هستی که به جستجو میپردازد و چنان گویندهای هستی که در عین حال نمیگویی، شبیه به اسطرلاب و ترازوی دقیق.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ازو بی اندهی بگزین و شادی با تن آسانی
به تیمار جهان دل را چرا باید که بخسانی؟
ایا خوشتر ز جان و دل! همه رنج دل و جانی
به رنج تن شدم خرسند اگر دل را نرنجانی
شود بی جان تنم یکسر چو تو لختی بیازاری
تن از آزار جان پیچد تنم را زین قبل جانی؟
اگر چه جانی از انسی همیشه بر حذر باشد
[...]
نگارا ماه گردونی سوارا سرو بستانی
دل از دست خردمندان به ماه و سرو بستانی
اگر گردون بود مرکب به طلعت ماه گردونی
وگر بستان بود مجلس به قامت سرو بستانی
به آن زلفین شورانگیز مشک اندوده زنجیری
[...]
مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی
ازین آیین بیدینان پشیمانی پشیمانی
مسلمانی کنون اسمیست بر عرفی و عاداتی
دریغا کو مسلمانی دریغا کو مسلمانی
فرو شد آفتاب دین برآمد روز بیدینان
[...]
زهی جاهت فریدونی ، زهی ملکت سلیمانی
به عون تو مسلم شد ز هر آفت مسلمانی
غلط گفتم ، خطا کردم، کجا آید به چشم اندر
تو را جاه فریدونی، تو را ملک سلیمانی؟
نجوید دهر جز از رسم تو آثار فرخنده
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.