درون ظلمتی میجو صفاتش
که باشد نور و ظلمت محو ذاتش
در آن ظلمت رسی در آب حیوان
نه در هر ظلمتست آب حیاتش
بسی دلها رسد آن جا چو برقی
ولی مشکل بود آن جا ثباتش
خنک آن بیدق فرخ رخی را
که هر دم میرساند شه به ماتش
بسی دلها چو شکر شد شکسته
نگشته صاف و نابسته نباتش
بپوشیده ز خود تشریف فقرش
هم از یاقوت خود داده زکاتش
اگر رویش به قبله مینبینی
درون کعبه شد جای صلاتش
شب قدرست او دریاب او را
امان یابی چو برخوانی براتش
ز هجران خداوند شمس تبریز
شده نالان حیاتش از مماتش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تجلیات انسانی و جستجوی حقیقت در درون ظلمت و ناامیدی اشاره دارد. شاعر از صفات نور و ظلمت سخن میگوید و به دنبال آب حیات در دل تاریکیهای زندگی است. او تأکید میکند که بسیاری از دلها به حقیقت میرسند، اما ثبات در آنجا دشوار است. همچنین به نقش عشق و فقر در زندگی اشاره کرده و یادآور میشود که در شب قدر، این نور و زندگی میتواند به فرد امان بخشد. در نهایت، شاعر به دلتنگی خود از دوری از خداوند و حقیقت اشاره میکند و نالهای از عشق و جدایی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: در دل تاریکی، ویژگیهای او را جستوجو کن که نور و تاریکی در وجودش ناپدید شدهاند.
هوش مصنوعی: در آن تاریکی، فقط در آب حیات بخش حیوان میتوان رسید، نه در هر تاریکی که آب حیات وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: بسیاری از دلها مانند برق به آنجا میرسند، اما حفظ و ماندگاری در آنجا کار دشواری است.
هوش مصنوعی: خوش به حال آن بیدق خوشچهره که هر لحظه مورد توجه شاه قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: بسیاری از دلها مانند شکر شکستهاند و هرگز صاف و بدون نقص نمیشوند.
هوش مصنوعی: او به خاطر فقرش خود را از دیگران پنهان کرده و از جواهراتش نیز برای کمک به دیگران کمک کرده است.
هوش مصنوعی: اگر چهرهاش را به سمت قبله نمیبینی، اما درون کعبه به عبادتش مشغول است.
هوش مصنوعی: این شب، شب بزرگی است، او را بشناس و درک کن. اگر او را بخوانی و از او کمک بخواهی، به تو پناه خواهد داد.
هوش مصنوعی: به خاطر جدایی از خداوند، شمس تبریزی دلتنگ و آشفته شده و زندگیاش نسبت به مرگش بیشتر به نظر میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مکن تشبیه او را در صفاتش
که از تشبیه پاکیزه است ذاتش
یکی ختم نبوت گشته ذاتش
یکی ختم ممالک بر حیاتش
بوصف اندر نیاید معجزاتش
به شرح اندر نیاید وصف ذاتش
بسی گوشند و گویند از صفاتش
ولی عاجز شوند از کنه ذاتش
برادر خواجه عادل طاب مثواه
پس از پنجاه و نه سال از حیاتش
به سوی روضهٔ رضوان سفر کرد
خدا راضی ز افعال و صفاتش
خلیل عادلش پیوسته بر خوان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.