بدید این دل درون دل بهاری
سحرگه دید طرفه مرغزاری
در او آرامگاه جان عاشق
در او بوس و کنار بیکناری
که فردوسش غلام آن گلستان
بهشت از سبزه زارش شرمساری
به هر جانب یکی حلقه سماعی
به زیر هر درختی خوش نگاری
اگر پیری درآید همچو کافور
شود گل عارضی مشکین عذاری
چو شیر اسکست جان زنجیرها را
رمید آن سو چو مجنون بیقراری
برفتم در پی جان تا کجا شد
در آن رفتن مرا بگشاد کاری
بدیدم طرفه منزلهای دلکش
ولیک از جان ندیدم من غباری
بگو راز مرا تا بازآید
وگر ناید بیا واپس تو باری
نشانیها بیاور ارمغانی
که تا تن را کنم من دارداری
کیست آن مه خداوند شمس تبریز
خداخلقی عجیبی نامداری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای طبیعت و حالتهای عاشقانهاش اشاره میکند. او به صبحگاهی دلپذیر و مرغان زیبا میپردازد و از خوابگاه جان عاشق که سرشار از بوسهها و محبت است، سخن میگوید. شاعر به بهشت و گلستانی اشاره میکند که در آن هر طرف، موسیقی و هنری وجود دارد. همچنین به تأثیر پیری شبیه به کافور بر زیبایی اشاره میشود. احساسات عمیق عاشقی و جستجوی بیپایان برای وصال محبوب در این شعر به تصویر کشیده شده است. شاعر در نهایت از کسی میخواهد که رمز و رازی را برای بازگشت او به محبوبش بگوید و به یاد آوری شاخصههای آن محبوبی که شمس تبریز را مراد دارد، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف احساسات و زیباییهای طبیعی در دل یک صبح بهاری میپردازد. گوینده در دل خود یک حسی شگفتانگیز را تجربه میکند و در این بیداری صبحگاهی، زیبایی و طراوت یک مرغزار را میبیند که دلش را شاد میکند.
هوش مصنوعی: در او جایی است که جان عاشق آرامش مییابد و در او بوسهها و نوازشهای بدون مرز وجود دارد.
هوش مصنوعی: فردوس، که در واقع بهشتی برای من است، از سبزهزارش شرمنده است که آن گلستان را خدمتگزاری من میداند.
هوش مصنوعی: در هر سو یک حلقه از موسیقی وجود دارد و زیر هر درخت، تصویر زیبا و دلنشینی دیده میشود.
هوش مصنوعی: اگر فردی پیر شود، مانند کافور که بوی خوشی دارد، چهرهاش همچون گلی زیبا و معطر خواهد بود.
هوش مصنوعی: مانند شیری که از زنجیرهایش رها شده، با شتاب به آن سو میشتابد، در حالی که به شدت بیتاب و ناآرام است مانند مجنونی که در جستجوی محبوب خود سرگردان است.
هوش مصنوعی: رفتم به دنبال جانم، نمیدانم در این مسیر به کجا رسیدم، اما این سفر برای من گشایشهایی در زندگی به همراه داشت.
هوش مصنوعی: من خانههای زیبا و دلنواز را دیدم، اما از جان خود هیچ نشانهای ندیدم.
هوش مصنوعی: بگو راز من را تا دوباره برگردد، و اگر نیاید، تو خودت برگرد.
هوش مصنوعی: علامتها و نشانههایی بیاور که هدیهای باشد تا بتوانم خودم را در دنیای مادی و جسمانی به خوبی حفظ کنم و کنترل کنم.
هوش مصنوعی: کیست آن کسی که مانند ماه، درخشان و با شکوه است و به خداوند شمس تبریز نسبت دارد؟ او شخصیتی شگفتانگیز و معروف است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهان را نیست جز مردم شکاری
نه جز خور هست کس را نیز کاری
یکی مر گاو بر پروار را کس
جز از قصاب ناید خواستاری
کسی کو زاد و خورد و مرد چون خر
[...]
ز تو نشگفت فضل و بردباری
چنان کز ما جفا و زشتکاری
بهمو واجی چرا ته بیقراری
چو گل پروردهٔ باد بهاری
چرا گردی بهکوه و دشت و صحرا
بهجان او ندارم اختیاری
ندارم جز غم تو غمگساری
نه جز تیمار تو تیمارداری
مرا از تو غم تو یادگارست
از این بهتر چه باشد یادگاری
بدان تا روزگارم خوش کنی تو
[...]
الا ای خوش نسیم نو بهاری
تو بوی زلف آن بت روی داری
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.