|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و عشق به تبریز و زیباییهای آن پرداخته است. شاعر از تاثیر زمان و احساسات انسانی صحبت میکند و اشاره دارد که همه چیز در این جهان نشانهای از وجود خالق دارد. او به عظمت و زیبایی تبریز اشاره میکند و میگوید که این شهر، پناهگاه و سایهبان دلهاست. در نهایت، شاعر به ضعف زبان خود در توصیف عظمت این زیباییها اعتراف میکند و میگوید که هرچند تلاش میکند، اما نمیتواند تمام جمال و ارزش تبریز را به خوبی بیان کند.
هوش مصنوعی: این عبارت به بیان زیبایی و جذابیت دختران پرداخته و به نوعی توجه به زمان و جوانی را جلب میکند. گوینده از زیبایی و جاذبهها صحبت میکند و به نظر میرسد که همگان را به تأمل درباره این زیبایی دعوت میکند.
هوش مصنوعی: تنها کسانی از رحمت او بهرهمند میشوند که به سراغ آب زلال و پاکش بروند و در این دنیا، تمامی چیزها به منزله ظرفهایی برای کالاهای ارزشمند محسوب میشوند.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به عظمت و طبیعت دوگانه انسان اشاره دارد. سجده و فروتنی در برابر کسی که در عین اوج و بلندی مقام، در عمیقترین مقام معنوی نیز قرار دارد. به عبارتی، مقام والای انسانی میتواند گاه در سادهترین و فروتنترین حالتها نمود پیدا کند. در نهایت، اشاره به شخصیتی دارد که در عالم معنا و اندیشه، صاحب مقام و معرفت بالایی است.
هوش مصنوعی: ای تبریز، همیشه درخشان و در سایهی تو، صبح و شب، سر به سجده آوردهاند.
هوش مصنوعی: سایه خدا بر تبریز است و این سایه بر اثر تصورات پریشان ایجاد شده است.
هوش مصنوعی: من فراتر از ستایشهایم، که او بزرگتر از آن است که توصیف شود، اما صبر من در زبانم نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دریغا میر بونصرا دریغا
که بس شادی ندیدی از جوانی
ولیکن راد مردان جهاندار
چو گل باشند کوته زندگانی
به جام اندر تو پنداری روان است
و لیکن گر روان دانی روانی
به ماهی ماند ، آبستن به مریخ
بزاید ، چون فراز لب رسانی
شکفته شد گل از باد خزانی
تو در باد خزانی بی زیانی
همه شمشاد و نرگس گشتی ای دل
چه چیزی مردمی یا بوستانی
ز بوی موی پیچان سنبلی تو
[...]
دریغا میر بونصرا دریغا
که بس شادی ندیدی از جوانی
و لیکن راد مردان جهاندار
چو گل باشند کوته زندگانی
مرا تا باشد این درد نهانی
تو را جویم که درمانم تو دانی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.