جهان بر ابرویِ عید از هِلال وَسمه کشید
هِلال عید در ابرویِ یار باید دید
شکسته گشت چو پشتِ هلال قامتِ من
کمانِ ابرویِ یارم چو وَسمه بازکشید
مگر نسیمِ خَطَت صبح در چمن بگذشت
که گُل به بویِ تو بر تن چو صبح جامه درید
نبود چنگ و رَباب و نَبید و عود، که بود
گِلِ وجودِ من آغشتهٔ گلاب و نَبید
بیا که با تو بگویم غمِ ملالتِ دل
چرا که بی تو ندارم مَجالِ گفت و شَنید
بهایِ وصلِ تو گر جان بُوَد خریدارم
که جنسِ خوب مُبَصِّر به هر چه دید خرید
چو ماهِ روی تو در شامِ زلف میدیدم
شبم به رویِ تو روشن چو روز میگردید
به لب رسید مرا جان و برنیامد کام
به سر رسید امید و طلب به سر نرسید
ز شوقِ رویِ تو حافظ نوشت حرفی چند
بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و عشق است. شاعر به توصیف زیباییهای یار خود میپردازد و با استعارههایی همچون "هلال عید" و "کمان ابرو" به جذابیت و دلربایی معشوق اشاره میکند. او احساس میکند که بدون حضور محبوبش، زندگیاش بیمعنا و غمانگیز است و حاضر است جان خود را برای وصال او فدای کند. شاعر همچنین از شوق و انتظار خود برای دیدار یار سخن میگوید و به زیباییهای او مانند ماه و گل در بهار اشاره میکند. در نهایت، از خواننده میخواهد تا اشعارش را بشنود و در دل خود جای دهد.
هوش مصنوعی: جهان به زیبایی ابروهای معشوق به مانند هلال عید زینت یافته است. باید در ابروی یار، هلال عید را مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: زمانی که قامت من مانند هلالی شکسته شد، کمان ابروی محبوبم به مانند خطی تیز و زیبا به شکل نما درآمد.
هوش مصنوعی: آیا نسیم صبحگاهی که بر چمن میوزد، از خط زیبای تو گذر کرده است که گلها به بوی تو، مانند صبح که لباسهایش را میدرد، شکوفا شدهاند؟
هوش مصنوعی: در اینجا به نوعی از خلوص و زیبایی درونی اشاره شده است. شاعر در این بیت بیان میکند که اگرچه در زندگی خود لذتی مانند موسیقی یا شراب ندارد، اما وجود او با عطر گلاب و نبیذ، یعنی با زیبایی و طراوت آمیخته شده است. این نشاندهندهی احساساتی عمیق و معنوی است که فراتر از مسائل مادی و زودگذران میباشد.
هوش مصنوعی: بیا تا درباره درد و رنج دل تو صحبت کنم، زیرا وقتی تو نیستی، فرصتی برای گفت و گو و شنیدن ندارم.
هوش مصنوعی: اگر قیمت رسیدن به تو جان من باشد، من با کمال میل آن را میخرم، زیرا من به خوبی میدانم که ارزش واقعی را میتوان با هر چیزی که میبینم به دست آورد.
هوش مصنوعی: وقتی که چهرهات را در شب تاریک موهایت میدیدم، شب من همچون روز روشن میشد.
هوش مصنوعی: به لبهای من جان نزدیک شده، اما خواستهام برآورده نشده است. امید و آرزو به پایان رسیده، ولی به دست نیاوردم.
هوش مصنوعی: حافظ از شدت شوق برای دیدن چهرهات چند کلمهای نوشته است. آنچه او سروده را بخوان و با دقت گوش کن، زیرا کلماتش همچون مروارید گرانبها هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
دریغ! مدحت چون درو آبدار غزل
که چابکیش نیاید همی به لفظ پدید
اساس طبع ثنایست، بل قویتر ازان
ز آلت سخن آمد همی همه مانیذ
دو دیدهٔ من و از دیده اشکِ دیدهٔ من
میانِ دیده و مژگان ستارهوار پدید
به جَزع ماند یک بر دگر سپید و سیاه
به رشته کرده همه گرد جَزع مروارید
نگار من چو ز من صلح دید و جنگ ندید
حدیث جنگ به یک سو نهاد و صلح گزید
عتابها ز پس افکند و صلح پیش آورد
حدیث حاسد نشنید و زان من بشنید
چو من فراز کشیدم بخویشتن لب او
[...]
هزار خرمی اندر زمانه گشت پدید
هزار مژده ز سعد فلک به ملک رسید
که شاه شرق ملک ارسلان بن مسعود
عزیز خود را اندر هزار ناز بدید
سپهر قدری شاهی که وهم آدمیان
[...]
درین مقام طرب بی تعب نخواهی دید
که جای نیک و بدست و سرای پاک و پلید
مدار امید ز دهر دو رنگ یک رنگی
که خار جفت گلست و خمار جفت نبید
به عیش ناخوش او در زمانه تن در ده
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۱ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.