لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
مولانا

ابشروا یا قوم هذا فتح باب

قد نجوتم من شتاب الاغتراب

افرحوا قد جاء میقات الرضا

من حبیب عنده‌ام الکتاب

قال لا تأسوا علی ما فاتکم

اذ بدی بدر خروق اللحجاب

ذا مناخ اوقفوا بعراننا

ذا نعیم لیس یحصیه الحساب

ان فی عتب الهوی الف الوفا

ان فی صمت الولا لطف الخطاب

قد سکتنا فافهموا سر السکوت

یا کرام الله اعلم بالصواب

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۳۲۰ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
ناصرخسرو

این جهان خواب است، خواب، ای پور باب

شاد چون باشی بدین آشفته خواب؟

روشنی‌یْ چشم مرا خوش خوش ببرد

روشنیش، ای روشنائی‌یْ چشم باب

تاب و نور از روی من می‌برد ماه

[...]

وطواط

آفتاب از روی تو بر دست تاب

خود ازین رویست فخر آفتاب

در سحاب از جود تو آمد اثر

زان بود خیرات عالم در سحاب

زور و تاب خسروان سهم تو بود

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق

من عجب دارم همی از شاعران

تا چرا گویند راد است آفتاب

گرد صحرا سال و مه گردد همی

تا کجا در یابد او یک قطره آب

برخورد آن آب و آنگه میدهد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جمال‌الدین عبدالرزاق
مولانا

هیچ می‌دانی چه می‌گوید رباب؟

ز اشک چشم و از جگرهای کباب

پوستی‌ام دور مانده من ز گوشت

چون ننالم در فراق و در عذاب

چوب هم گوید بُدم من شاخ سبز

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۳۲۴ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه