شد جادوی حرام و حق از جادوی بری
بر تو حرام نیست که محبوب ساحری
میبند و میگشا که همین است جادوی
میبخش و میربا که همین است داوری
دریا بدیدهایم که در وی گهر بود
دریا درون گوهر کی کرد باوری
سحر حلال آمد بگشاد پر و بال
افسانه گشت بابل و دستان سامری
همیان زر نهاده و معیوب میخرد
ای عاشقان کی دید که شد ماه مشتری
امروز میگزید ز بازار اسپ او
اسپان پشت ریش و یدکهای لاغری
گفتم که اسب مرده چنین راه کی برد
گفتا که راه ما نتوان شد به لمتری
کشتی شکسته باید در آبگیر خضر
کشتی چو نشکنی تو نه کشتی که لنگری
دنیا چو قنطرهست گذر کن چو پا شکست
با پای ناشکسته از این پول نگذری
زیرا رجوع ضد قدوم است و عکس او است
فرمان ارجعی را منیوش سرسری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی مفهوم جادو و عشق پرداخته و این گونه بیان میکند که جادو و عشق هر دو میتوانند حلال و حرام باشند. او به زیباییهای عشق و سحر اشاره میکند و میگوید که عشق واقعی نباید به دنیای مادی محدود شود. همچنین به زندگی و دنیای گذرا اشاره دارد و تأکید میکند که باید از چالشهای زندگی گذر کنیم و به مقاصد بالاتر فکر کنیم. در نهایت، شاعر خواننده را دعوت میکند که به حکمت زندگی و حکمت عشق توجه کند و از دنیای مادی فاصله بگیرد.
هوش مصنوعی: جادوی حرام دیگر تاثیری ندارد و حق از جادوهای بیاثر بر تو تحریم نیست، زیرا محبوب تو مانند یک جادوگر است.
هوش مصنوعی: ببند و باز کن، زیرا این خود جادو است، بخشی و دلبری همین است که به قضاوت میرسد.
هوش مصنوعی: ما دریا را مشاهده کردهایم که در آن جواهراتی وجود دارد، اما چه کسی میتواند به دریا و جوهر آن ایمان بیاورد؟
هوش مصنوعی: صبحی دلانگیز فرارسید و پرواز و آزادی به وجود آورد. قصهها و افسانههای باستانی، بابل و دستان سامری را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: عاشقان، کسی دیده که در یک لحظه ماه زیبایی را ببیند و به او توجه نکند، در حالی که زر و زیورهای باارزش را رها میکند و به چیزی ناقص و معیوب روی میآورد.
هوش مصنوعی: امروز از بازار، اسبی را انتخاب میکند که پشتش ریشدار و یدکهایی لاغر دارد.
هوش مصنوعی: گفتم که چرا این اسب مرده چنین راهی را میپیماید، پاسخ داد که راه ما به این راحتیها هموار نیست.
هوش مصنوعی: کشتی شکسته باید در جوی آب خضر، به معنای آن است که موجودی آسیبدیده یا دچار مشکل، باید به یک مکان امن و آرام انتقال یابد. این در حالی است که اگر تو خودت را نشکنی، مانند کشتی که به لنگر متصل است، در حالتی ایمن و آرام باقی خواهی ماند.
هوش مصنوعی: دنیا مانند یک پل است، پس وقتی پاهایت شکست، با پای سالم نمیتوانی از این پل عبور کنی.
هوش مصنوعی: زیرا بازگشت به گذشته، نقض حرکت به جلو و پشیمانی از آن است. بنابراین، با بیتوجهی نمیتوان به فرمان اهمیت داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای اَبر بهمنی که به چشم من اندری
تن زن زمانکی و بیاسای و کم گری
این روز و شب گریستن زاروار چیست
نه چون منی غریب و غم عشق برسری
بر حال من گری که بباید گریستن
[...]
برگ گل سپید به مانند عبقری
برگ گل دو رنگ به کردار جعفری
برگ گل مُوَرَّدِ بشکفتهٔ طری
چون روی دلربای من، آن ماه سعتری
پوشیده مشگ ز ابر سیه چرخ چنبری
کافور بر گرفت ز که باد عنبری
از گل زمین شده چو تذروان هندوی
وز ابر آسمان چو پلنگان بربری
از سنگ خاره گشت گلاب و عرق روان
[...]
ای فال گیر کودک فالم ز روی تو
با روشنایی مه و با سعد مشتری
هستت ز نخ بلورین گوی و در آن بلور
پیدا خیال حسن لطیفی و دلبری
دارند صورت پری اندر بلور و تو
[...]
ای پیشکار تخت تو کیوان و مشتری
ای نجم شرق و غرب ترا گشته مشتری
در جرم عقل طبعی و در جسم عدل جان
بر شخص فضل دستی و بر عرض حق سری
اقبال را به همت بهتر طلیعه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.