گنجور

 
 
 
رباعی شمارهٔ ۴۲ به خوانش محسن لیله‌کوهی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
منتسب به هر دو سخنور
حافظ

همین شعر » بیت ۱

گر همچو من افتادهٔ این دام شوی

ای بس که خراب باده و جام شوی

ناصر بخارایی

گر همچو من افتادهٔ این دام شوی

ای بس که خراب باده و جام شوی

مولانا

ای خواجه گنه مکن که بدنام شوی

گر خاص توی گنه کنی عام شوی

بر رهگذرت دام نهاده است ابلیس

بدکار مباش زانکه در دام شوی

ناصر بخارایی

گر همچو من افتادهٔ این دام شوی

ای بس که خراب باده و جام شوی

ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم

با ما منشین و گر نه بدنام شوی

حزین لاهیجی

در کعبه حزین ، امیر اسلام شوی

در دیر حریف باده و جام شوی

یا امّت عقل باش، یا بندهٔ عشق

حیف است درین میانه بدنام شوی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه